Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English
Persian
quality control
کنترل کیفیت
quality control
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
quality control
کنترل کیفی
quality control
کنترل مرغوبیت
Quality Control
کنترل کیفیت
Search result with all words
contractor quality control
سیستم کنترل کیفیت پیمانها
quality control approval
تایید کنترل کیفیت
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
Other Matches
quality
کیفیت
quality
تعریف
quality
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
quality
چگونگی
quality
نوع فرفیت
quality
صفت چگونگی
quality
وضعیت
quality
طبیعت
quality
نهاد چگونگی
quality
صفت
quality
چونی
quality
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
quality
وجود خصوصیت
quality
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
the quality
بزرگان
the quality
مردمان متشخص
in the quality of
بسمت
CD quality
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
CD quality
اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
quality
ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
quality
بهترین کیفیت
certificate of quality
گواهی کیفیت
stamping quality
کیفیت قالب گیری
the quality of mercy
صفت رحم یارحمت
tempering quality
قابلیت بهبود
superi or quality
جنس اعلی
drawing quality
کیفیت کشش
draft quality
معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
quality of life
کیفیتزندگی
It depends on its quality.
بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
image quality
کیفیت تصویر
archival quality
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
of good quality
خوب
quality certificate
گواهی کیفیت
quality assurance
اطمینان از کیفیت
quality assurance
عملیات اطمینان از کیفیت جنس
quality factor
ضریب کیو
print quality
کیفیت چاپ
correspondence quality
چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
of a middling quality
میانه
of a middling quality
وسط
people of quality
مردمان متشخص
people of quality
بزرگان
of poor quality
نامرغوب
of good quality
مرغوب
of poor quality
بد
quality engineering
مهندسی کیفیت
quality of waters
چگونگی ابها
near letter quality
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
non skid quality
خاصیت ضد لغزش
of good quality
خوش جنس
adjective of quality
صفت توصیفی
letter quality
کیفیت حرف
letter quality
چاپ با کیفیت خوب
cutting quality
کیفیت برش
letter quality
کیفیت حرفی
high-quality wool
پشم مرغوب و اعلاء
heat resisting quality
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
ambient quality standard
استاندارد کیفیت پرمون
heat proof quality
ثبات حرارتی
fair average quality
کیفیت متوسط مناسب
air quality criterion
معیار کیفیت هوا
to wed one quality to onether
دوصفت راباهم توام کردن
heat proof quality
حالت نسوزی
gross national quality
کیفیت ناخالص ملی
letter quality printing
خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
letter quality printer
چاپگرکیفیت حروف
high quality steel
فولاد با کیفیت خوب
acceptable quality level
کیفیت مناسب
acceptable quality level
سطح کیفیت قابل قبول
signal quality detector
اشکارگر کیفیت سیگنال
letter quality printer
چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
letter quality printing
چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
high quality cast iron
چدن با کیفیت عالی
high quality sheet steel
ورق فولادی با کیفیت خوب
self control
مسک نفس
self control
خودداری
self control
کف نفس
to keep under control
تحت نظارت نگه داشتن
self control
قوه خودداری
self-control
خودگردانی
control
کنترل کردن فرمان
control
بازرسی کردن
control
نظارت کردن
control
نظارت و ممیزی کردن
control
توپزن دقیق
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
اختیار
control
بازرسی نظارت جلوگیری
control
بازدید
control
فرمان
I cant help it. It is beyond my control.
دست خودم نیست
control
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
self-control
خودداری
control
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control
واپاد
control
کنترل بازبینی
control
نظارت
control
کنترل
control
کاربری
control
مهار
control
کنترل کردن
control
نظارت کردن تنظیم کردن
control
کنترل کردن مهار کردن
self-control
خویشتنداری
control
بازرسی
damage control
کنترل خسارات
lateral control
کنترل در عرض جبهه
lateral control
کنترل جانبی
level control
کنترل سطح
motor control
کنترل حرکتی
intensity control
کنترل شدت
inventory control
کنترل موجودی
cursor control
کنترل مکان نما
decentralized control
کنترل غیر تمرکزی
movement control
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
data control
کنترل داده ها
damage control
اسیب گیری
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
damage control
کنترل کردن خسارات
control towers
برج کنترل
monetary control
نظارت پولی
manual control
کنترل دستی
manpower control
کنترل نیروی انسانی
magnetci control
کنترل فرمان مغناطیسی
load control
تنظیم با بار خارجی
linearity control
نافم خطی
line control
کنترل خط
fire control
جلوگیری از اتش سوزی
light control
کنترل نور
minor control
کنترل ضعیف
minor control
کنترل کم
light control
کنترل روشنایی
mixture control
کنترل مخلوط
lighting control
کنترل روشنایی
lift control
کنترل اسانسور
lever control
کنترل اهرمی
loop control
کنترل حلقه زنی
monetary control
کنترل پولی
material control
کنترل مواد
intensity control
پیچ رنگ
exchange control
جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
fiscal control
نظارت مالی
fiscal control
کنترل مالی
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
flight control
کنترل پرواز
flight control
سیستم کنترل هواپیماها
flood control
سیل بندی
flow control
کنترل جریان
fly control
برج کنترل
fly control
قسمت کنترل پرواز
focusing control
تنظیم تمرکز
forms control
کنترل فرم ها
esi control
control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
fire control
کنترل یا هدایت اتش
fire control
کنترل اتش
fire control
کنترل کردن اتش کنترل اتش
exchange control
کنترل ارزی
experimental control
کنترل ازمایشی
external control
کنترل خارجی
exchange control
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
field control
کنترل میدان
fighter control
کنترل شکاریها
exchange control
نظارت ارز
fighter control
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
fire control
اطفاء حریق
exchange control
کنترل ارز
fire control
سیستم کنترل اتش
framing control
پیچ تنظیم تصویر
frequency control
کنترل فرکانس
disaster control
روش مقابله با سوانح و بلایا
disaster control
روش کنترل سوانح
direct control
کنترل مستقیم
hold control
نافم همزمانی
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
hue control
پیچ فام
digital control
کنترل دیجیتالی
shading control
پیچ فام
ignition control
کنترل احتراق
image control
کنترل تصویر
delusion of control
هذیان کنترل شدگی
indirect control
کنترل غیرمستقیم
input control
کنترل ورودی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
electronic control
کنترل الکترونیکی
electronic control
فرمان الکترونیکی
geodetic control
نقاط کنترل ژئودزی
error control
کنترل خطا
geodetic control
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
erosion control
جلوگیری از فرسایش
engagement control
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
government control
نظارت دولتی
government control
کنترل دولتی
grid control
کنترل شبکه
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
ground control
کنترل زمینی
ground control
دستگاه کنترل کننده زمینی
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com