Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
quantity theory of money
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
quantity theory of money
نظریه مقداری پول
quantity theory of money
نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
Search result with all words
quantity theory of money and prices
نظریه مقداری پول و قیمت
Other Matches
quantity of money
مقدار پول
classical theory of money
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
Protection money. Racket money.
باج سبیل
Money for jam . Money for old rope .
پول یا مفتی
money begets money
<idiom>
پول پول می آورد
quantity
تعداد زیاد
quantity
تعداد یا شماره چیزی
quantity
مبلغ
quantity
حد
quantity
قدر اندازه
quantity
چندی
quantity
کمیت
quantity
مقدار
quantity controls
کنترلهای کمی
quantity control
کنترل کمیت
pulsating quantity
کمیت ضربانی
quantity demanded
مقدار تقاضا شده
quantity discount
مقدار تخفیف
quantity discount
میزان تخفیف
quantity allowance
تخفیف کلی
quantity allowance
تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
pseudoscalar quantity
کمیت شبه عددی
certificating of quantity
گواهی کمیت
alternating quantity
کمیت متناوب
an infinite quantity
بی نهایت
vector quantity
کمیت برداری
unknown quantity
مقدارمجهول یانامعلوم کسیکه کردارش رانتوان پیش بینی کر د
batch quantity
کمیت گروهی
physical quantity
کمیت فیزیکی
conserved quantity
کمیت پایسته
[فیزیک]
certificate of quantity
گواهی کمیت
quantity discount
تخفیف کلی
quantity discount
تخفیف عمده فروشی
quantity surveryor
براوردکننده مقادیر
scalar quantity
کمیت نردهای
sinusoidal quantity
کمیت سینوسی
scalar quantity
کمیت غیر برداری
scalar quantity
کمیت اسکالر
scalar quantity
کمیت عددی
electrical quantity
مقدار الکتریسیته
peridic quantity
کمیت تناوبی
quantity supplied
مقدار عرضه شده
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
quantity of capital
مقدار سرمایه
quantity of demand
مقدار تقاضا
quantity of labor
مقدار کار
contract quantity
حجم قرارداد
quantity of leisure
مقدار فراغت
quantity of leisure
مقدار ساعات بیکاری
quantity of supply
مقدار عرضه
the quantity of a vowel
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
quantity rebate
تخفیف عمده فروشی
r.m.s. value of a periodic quantity
جذر متوسط مربعهای کمیتهای دورهای
quantity surveyor
ارزیاب کمیت مواد
quantity surveyors
براورد کننده مقادیر
certificate of quantity
گواهی مقدار
quantity surveyors
ارزیاب کمیت مواد
scalar quantity
اسکالر
[فیزیک]
[ریاضی]
scalar quantity
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
copy quantity
مقدارکپی
infinite quantity
مقدار بی نهایت
oscillating quantity
کمیت نوسانی
partial quantity
زیرمجموعه
[ریاضی]
observable quantity
کمیت مشاهده پذیر
quantity surveyor
براورد کننده مقادیر
rated quantity
مقدار اسمی
dimensionless quantity
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
conserved quantity
کمیت ثابت
[فیزیک]
mean value of periodic quantity
میانگین کمیت دورهای
magnetic quantity
کیفیت مغناطیسی
input energizing quantity
اندازه تحریک ورودی
quantity equation of exchange
یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
symmetrical alternating quantity
کمیت متناوب متقارن نامتوازن
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
phase of a sinusoidal quantity
فاز کمیت سینوسی
economic order quantity
حد مطلوب سفارش
damped sinusoidal quantity
کمیت سینوسی میرنده
demand versus quantity demanded
تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
time constant of an exponential quantity
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
theory of value
نظریه ارزش
theory
علم نظری
So much for theory!
<idiom>
به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
second best theory
نظریه بهترین دوم
theory
فرض علمی
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
value theory
نظریه ارزش
theory
اصول نظری
theory
فرضیه
theory
تحقیقات نظری
theory
اصل کلی
theory
نگرش
theory
نظریه
in theory
د رعالم فرض
theory
نگره فرضیه
theory
تئوری
theory
مباحث ریاصیاتی محض
in theory
درعلم نظری
theory
فرضیه علمی تعلیم
information theory
نظریه اگاهی
game theory
نظریه بازیها
learning theory
نظریه یادگیری
game theory
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
leg theory
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
local theory
نظریه اختصاصی
facet theory
نظریه رویه ها
information theory
نظریه خبر
queuing theory
نظریه صف
field theory
نظریه میدانی
field theory
نظریه اساسی میدان
queuing theory
نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
queuing theory
نظریه صف بندی
queing theory
نظریه صف
quantum theory
نظریه کوانتومی
logic theory
نظریه منطقی
quantum theory
تئوری کوانتوم
location theory
نظریه تعیین محل استقرار صنعت
kinetic theory
نظریه جنبشی
location theory
نظریه تعیین مکان
field theory
تئوری میدان ها
fuzzy theory
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
game theory
نظریه بازی
game theory
تئوری بازی
neoclassical theory of value
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
network theory
نظریه شبکه
theory of law
فلسفه حقوق
innovation theory
نظریه نواوری
plutonic theory
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
noncontinuity theory
نظریه ناپیوستگی
poisson theory
تئوری پویسن
price theory
نظریه قیمت
one factor theory
نظریه یک عاملی
price theory
اقتصاد خرد
probability theory
نظریه احتمالات
innovation theory
این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
need press theory
نظریه نیاز- فشار
kinetic theory
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
labor theory of value
نظریه ارزش کار
general theory
نظریه عمومی
graph theory
نظریه گرافها
graph theory
تئوری گراف
group theory
نظریه گروهها
group theory
نظریه گروهی
innovation theory
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
hartree theory
نظریه هارتری
mechanistic theory
نظریه ماشینی نگری
molecular theory
نظریه مولکولی
labor theory of value
تئوری ارزش کار
information theory
نظریه اطلاعات
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
perturbation theory
نظریه اختلال
probability theory
نظریه احتمال
valence theory
نظریه والانسی
underconsumption theory of
نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
underconsumption theory of
cycle business
underconsumption theory
نظریه مصرف ناکافی
two factor theory
نظریه دو عاملی
trireceptor theory
نظریه سه گیرندهای
trichromatic theory
نظریه سه رنگی
capital theory
نظریه سرمایه
three component theory
نظریه سه مولفهای
theory of saving
نظریه مربوط به پس انداز
theory of saving
نظریه پس انداز
theory of rent
نظریه اجاره
classical theory
نظریه کلاسیک
cloaca theory
اعتقاد به مقعدزایی
theory of relativity
نظریه نسبیت
theory of preformation
فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
theory of numbers
نظریه اعداد
balance theory
نظریه توازن
automata theory
نظریه ماشینها
atomic theory
فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
set theory
تئوری مجموعه ها
quantum theory
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
Order theory
ترتیب جزئی
[ریاضی]
Group theory
نظریه گروه ها
[ریاضی]
set theory
نظریه مجموعه ها
[ریاضی]
theory of numbers
نظریه اعداد
[ریاضی]
set theory
نظریه مجموعه ها
viscoelastic theory
نظریه ویسکوالاستیک
transformational theory
نظریه تطور
communication theory
نظریه ارتباطات
communication theory
نظریه ارتباط
communication theory
تئوری مخابرات
equilibrium theory
نظریه تعادل
switching theory
تئوری سوئیچینگ
switch theory
نظریه راه گزینی
replacement theory
نظریه جایگزینی
electron theory
نظریه الکترونی
electomagnetic theory
نظریه الکترومغناطیسی
representation theory
نظریه نمایش
economic theory
نظریه اقتصادی
electron theory
تئوری الکترونی
duplicity theory
نظریه دو جزیی
social theory
نظریه اجتماعی
emission theory
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
decision theory
تئوری تصمیم
recapitulation theory
نظریه بازپیدایی
electron theory
نظریه الکترونها
consumption theory
نظریه مصرف
continuity theory
نظریه پیوستگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com