Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 128 (7 milliseconds)
English	Persian
quasi commercial	شبه بازرگانی
quasi commercial	نیمه بازرگانی
Other Matches
quasi-	برچسب
quasi	مشابه
quasi	بصورت پیشوندنیز بکار رفته و بمعنی "شبه " و "بظاهرشبیه " است
quasi	شبه
quasi-	که نشان دهنده تعداد دستورات است
quasi-	مشابه یا تقریباگ همان
quasi need	شبه نیاز
quasi	شبیه
quasi convex	شبه محدب
quasi convex	نیمه محدب
quasi contract	شبه قرارداد
quasi contract	شبه عقد
quasi private	نیمه خصوصی
quasi public	نیمه دولتی
quasi public	نیمه عمومی
quasi concave	شبه مقعر
quasi adverb	صفت قیدنما
quasi steady	جریان نیمه ارام
quasi random	شبه تصادفی
quasi atom	شبه اتم
quasi concave	نیمه مقعر
quasi crystal	شبه بلور
quasi instruction	شبه دستورالعمل
quasi intentional	شبه عمد
quasi money	شبه پول
that was a quasi war	جنگ واقعی نبود- چیزی مانندجنگ بود
quasi predicate	فعل غیرمسندی
quasi inverse	شبه وارون
quasi judicial	شبه قضایی
quasi molecule	شبه مولکول
quasi rent	شبه اجاره
quasi historical	نیم تاریخی
quasi particle	شبه ذره
quasi predicate	شبه مسند
quasi entail	حق عمری که به مدت عمرثالث برای متنفع و اخلاف اوبرقرار شود
quasi contract	عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi elliptic	شبه بیضی
quasi private	شبه خصوصی
quasi cyclic	شبه حلقهای
quasi easement	حق شبیه به حق ارتفاق
quasi deposit	شبه سپرده
quasi linear equation	معادله شبه خطی
quasi experimental designs	طرحهای شبه ازمایشی
quasi smooth flow	جریان نیمه ارام یا شبه ارام
quasi elastic force	نیروی شبه کشسان
quasi intentional homocide	قتل شبه عمد
quasi stationary state	شبه حالت ایستاده
quasi convex function	تابع شبه محدب
quasi public company	شرکت نیمه دولتی
quasi concave function	تابع شبه مقعر
quasi concave function	تابع نیمه مقعر
quasi convex function	تابع نیمه محدب
quasi free electron theory	نظریه الکترون شبه ازاد
quasi stable elementry particle	ذره شبه پایدار
quasi stable elementry particle	ذزه نیم پایدار
commercial value	ارزش تجارتی
commercial <adj.>	بازرگانی
commercial <adj.>	تجارتی
commercial <adj.>	تجاری
commercial	بازرگانی
commercial	تجارتی
commercial	تجاری
commercial	مربوط به تجارت
commercial bank	بانگ بازرگانی
commercial banks	بانکهای بازرگانی
commercial area	منطقه تجاری
commercial attache	وابسته بازرگانی
commercial attache	وابسته تجاری
commercial bills	اوراق تجارتی
commercial building	سرای
commercial building	تیم
commercial building	تیمچه
commercial code	قانون تجارت
commercial premises	منطقهتجاری
commercial relations	مناسبات تجاری
corporate [commercial] <adj.>	تجاری
corporate [commercial] <adj.>	تجارتی
commercial attache	وابسته تجارتی
corporate [commercial] <adj.>	بازرگانی
commercial vehicle	وسیلهحملکالاومسافردر جاده
commercial traveller	بازاریاب
commercial artist	فردیکهکارتبلیغاتیمیکند
commercial art	فعالیتهاوفرایندتبلیغیکمحصول
commercial company	شرکت تجاری
commercial marine	کشتی تجاری
commercial marine	ناوگان دریایی
commercial marine	کشتیرانی تجارتی
commercial paper	اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
commercial paper	سند تجارتی
commercial papers	اوراق تجارتی
commercial policy	سیاست بازرگانی
commercial procuration	قائم مقام تجارتی
commercial representative	قائم مقام تجارتی
commercial pure	خلوص تجارتی
commercial representative	نمایندگی بازرگانی
commercial revolution	انقلاب بازرگانی
commercial tax	مالیات بازرگانی
commercial loading	بارگیری کالای تجارتی
commercial loading	بارگیری تجارتی
commercial firm	شرکت تجارتی
commercial firm	تجارتخانه
commercial intercourse	معامله یا مراوده بازرگانی
commercial efficiency	بازده صنعتی
commercial invoice	سیاهه تجارتی
commercial transactions	معاملات تجارتی
commercial items	اقلام تجارتی
commercial items	کالاهای تجارتی
commercial law	قانون تجارت
commercial court	دادگاههای صنفی
commercial law	حقوق تجارت
commercial water movement	حمل و نقل با کشتیهای شخصی
commercial center [American]	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial structural steel	فولاد ساختمان تجارتی
commercial water movement	حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
commercial structural steel	فولادسازهای تجارتی
commercial banking system	نظام بانکداری تجارتی
commercial type vehicle	خودروی تجارتی خودروهای شخصی
commercial road traffic	ترافیک جاده تجاری
transferable commercial instrument	اوراق تجارتی قابل انتقال
commercial air movement	پرواز دادن با هواپیمای غیرنظامی حمل و نقل باهواپیمای غیرنظامی
commercial center [American]	مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American]	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American]	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial light gage sheet	ورق فریف تجارتی
international commercial terms (incoterm	اینکوترمز
international commercial terms (incoterm	قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com