English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
English Persian
quasi crystal شبه بلور
Other Matches
quasi need شبه نیاز
quasi مشابه
quasi بصورت پیشوندنیز بکار رفته و بمعنی "شبه " و "بظاهرشبیه " است
quasi شبه
quasi شبیه
quasi- برچسب
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
quasi- مشابه یا تقریباگ همان
quasi instruction شبه دستورالعمل
quasi historical نیم تاریخی
quasi commercial شبه بازرگانی
quasi steady جریان نیمه ارام
quasi intentional شبه عمد
quasi elliptic شبه بیضی
quasi commercial نیمه بازرگانی
quasi concave شبه مقعر
quasi concave نیمه مقعر
quasi contract شبه عقد
quasi contract شبه قرارداد
quasi contract عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi convex شبه محدب
quasi adverb صفت قیدنما
quasi cyclic شبه حلقهای
quasi deposit شبه سپرده
quasi easement حق شبیه به حق ارتفاق
quasi atom شبه اتم
that was a quasi war جنگ واقعی نبود- چیزی مانندجنگ بود
quasi private نیمه خصوصی
quasi public نیمه دولتی
quasi predicate فعل غیرمسندی
quasi convex نیمه محدب
quasi public نیمه عمومی
quasi predicate شبه مسند
quasi random شبه تصادفی
quasi particle شبه ذره
quasi rent شبه اجاره
quasi molecule شبه مولکول
quasi judicial شبه قضایی
quasi entail حق عمری که به مدت عمرثالث برای متنفع و اخلاف اوبرقرار شود
quasi inverse شبه وارون
quasi money شبه پول
quasi private شبه خصوصی
quasi concave function تابع نیمه مقعر
quasi concave function تابع شبه مقعر
quasi linear equation معادله شبه خطی
quasi convex function تابع نیمه محدب
quasi stationary state شبه حالت ایستاده
quasi intentional homocide قتل شبه عمد
quasi convex function تابع شبه محدب
quasi experimental designs طرحهای شبه ازمایشی
quasi smooth flow جریان نیمه ارام یا شبه ارام
quasi elastic force نیروی شبه کشسان
quasi public company شرکت نیمه دولتی
quasi stable elementry particle ذزه نیم پایدار
quasi free electron theory نظریه الکترون شبه ازاد
quasi stable elementry particle ذره شبه پایدار
crystal ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal بلور کوارتز
crystal زلال بلوری کردن
crystal شفاف
crystal بلور
crystal کریستال
crystal قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
rock crystal سنگ بلور
pizoelectric crystal کریستال پیزوالکتریک
crystal energy انرژی بلور
monovalent crystal بلور تک والانسی
molecular crystal بلور مولکولی
mixed crystal کریستال امیخته
mixed crystal کریستال مخلوط
single crystal تک بلور
x cut crystal کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
crystal plane سطح بلوری
quartz crystal بلور کوارتز
crystal button ریسهکریستالی
crystal drop اشککریستالی
crystal clear واضح-مبرهن
I cant do any crystal – gazing . علم غیب که ندارم
as clear as crystal <idiom> مثل اشک چشم [زلال]
metal crystal بلور فلز
crystal ball گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal gazer ساحر یا جادوگر
crystal gazing بلور بینی
crystal glass بلور
crystal grain دانه بلوری
crystal growth رشد بلور
crystal lattic شبکه کریستالی
crystal lattice شبکه بلورین
crystal lattice شبکه بلوری
crystal lattice شبکه کریستالی
crystal lattice شبکه بلور
crystal microphone میکروفون بلوری
crystal mixer ترکیب کننده دیودی
crystal oscillator نوسان ساز کریستالی
crystal pendant اویز
crystal filter صافی بلورین
crystal diode دیود
crystal balls انتن رادار
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
liquid crystal کریستال مایع
atomic crystal بلور اتمی
cast crystal بلور ریخته
colored crystal بلور سنگین
covalent crystal بلور کووالانسی
valence crystal بلور کووالانسی
crystal allotropy چند شکلی بلور
crystal axis محور کریستال
crystal control تنظیم با بلور
crystal defect نقص بلور
crystal detector اشکارساز بلورین
crystal diode دیود بلوری
crystal pickup پیکاپ بلورین
crystal pickup پیک اپ کریستالی
crystal transducer کریستالی
ionic crystal بلور یونی
crystal water اب تبلور
ideal crystal کریستال ایده ال
crystal ball انتن رادار
detecting crystal بلور اشکارساز
distorted crystal بلور واپیچیده
filter crystal کریستال صافی
host crystal بلور میزبان
iceland crystal بلور ایسلند
crystal transducer مبدل
crystal system دستگاه بلور
crystal plane سطح کریستالی
crystal plane صفحه بلور
crystal pulling بلور پردازی
crystal rectifier دیود
crystal rectifier دو قطبی بلورین
crystal set رادیوی ترانزیستوری
host crystal بلور زمینه
crystal structure ساختار بلور
crystal set اشکارساز کریستالی
crystal set گیرنده اشکارساز
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
burnout of a crystal rectifier سوختن یکسوکننده دیودی
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
interplanar crystal spacing فاصله بین صفحهای
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
hexagonal crystal system سیستم کریستال شش گوش
crystal ball stopper گلوله بلوری شیشه لیموناد
frequency changer crystal بلور تغییر دهنده بسامد
crystal field theory نظریه میدان بلور
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
crystal growth affinity رشد خواهی بلور
electrostatic crystal field theory نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
current sensitivity of a crystal rectifi حساسیت یکسوکننده بلورین
crystal field stabilization energy انرژی پایداری میدان بلور
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com