Dictiornary-Farsi | quasi random | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 160 (8 milliseconds)

English	Persian
quasi random	شبه تصادفی


Other Matches

quasi need	شبه نیاز
quasi	بصورت پیشوندنیز بکار رفته و بمعنی "شبه " و "بظاهرشبیه " است
quasi	شبه
quasi-	که نشان دهنده تعداد دستورات است
quasi-	برچسب
quasi-	مشابه یا تقریباگ همان
quasi	مشابه
quasi	شبیه
quasi public	نیمه عمومی
quasi judicial	شبه قضایی
quasi private	نیمه خصوصی
quasi contract	شبه عقد
quasi steady	جریان نیمه ارام
quasi molecule	شبه مولکول
quasi public	نیمه دولتی
quasi rent	شبه اجاره
quasi particle	شبه ذره
quasi predicate	شبه مسند
quasi predicate	فعل غیرمسندی
quasi private	شبه خصوصی
quasi adverb	صفت قیدنما
quasi cyclic	شبه حلقهای
quasi deposit	شبه سپرده
quasi easement	حق شبیه به حق ارتفاق
quasi elliptic	شبه بیضی
quasi entail	حق عمری که به مدت عمرثالث برای متنفع و اخلاف اوبرقرار شود
quasi historical	نیم تاریخی
quasi instruction	شبه دستورالعمل
quasi intentional	شبه عمد
quasi crystal	شبه بلور
quasi convex	نیمه محدب
quasi atom	شبه اتم
quasi commercial	شبه بازرگانی
quasi commercial	نیمه بازرگانی
quasi concave	شبه مقعر
quasi concave	نیمه مقعر
quasi contract	شبه قرارداد
quasi contract	عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi convex	شبه محدب
that was a quasi war	جنگ واقعی نبود- چیزی مانندجنگ بود
quasi inverse	شبه وارون
quasi money	شبه پول
quasi smooth flow	جریان نیمه ارام یا شبه ارام
quasi convex function	تابع شبه محدب
quasi convex function	تابع نیمه محدب
quasi intentional homocide	قتل شبه عمد
quasi public company	شرکت نیمه دولتی
quasi stationary state	شبه حالت ایستاده
quasi concave function	تابع شبه مقعر
quasi elastic force	نیروی شبه کشسان
quasi concave function	تابع نیمه مقعر
quasi linear equation	معادله شبه خطی
quasi experimental designs	طرحهای شبه ازمایشی
quasi stable elementry particle	ذره شبه پایدار
quasi free electron theory	نظریه الکترون شبه ازاد
quasi stable elementry particle	ذزه نیم پایدار
random	راندوم
random <adj.>	تصادفی
random	عدد شانسی
random <adj.>	اتفاقی
random	مسیر ناگهانی
random	خط سیر اتقافی
random	فکر تصادفی غیرعمدی
random	بختانه
at random <adv.>	تصادفا
random <adj.>	شانسی
random	تصادف
random	پیشامد
at random	به تصادف
at random <adv.>	اتفاقا
at random <adv.>	تصادفی
at random <adv.>	برحسب اتفاق
near random	دستیابی تقریباتصادفی
at random <adv.>	بطور اتفاقی
at random <adv.>	بطور تصادف
random <adj.>	برحسب تصادف
random	قابل پیش بینی نیست
random	سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
random	بی مقصدی
random	بی منظوری پیشامد اتفاقی همینطوری الله بختکی
random	اتفاقی الکی
random	بی ترتیب
random	نامنظم
random	بی هدف تصادفی
random	کترهای
random	حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
random	بی نظم
random probing	پردازش تصادفی
random process	پویش تصادفی
random process	جریان تصادفی فرایند تصادفی
random processing	با دست یابی تصادفی
random paving	سنگفرش معرق
random paving	سنگفرش موزاییک
random numbers	اعداد تصادفی
random number	شمارهای که قابل پیش بینی نیست
random number	روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
random processing	پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
random processing	پردازش تصادفی
random sample	نمونه تصادفی
random wound	سیم پیچ نامنظم
random variable	متغیر تصادفی
random test	ازمایش پیشامدی
random test	ازمایش نامنظم
random selection	گزینش تصادفی
random sampling	نمونه گیری تصادفی
random sample	نمونه گیری تصادفی
random number	برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
pseudo random	قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
random distribution	توزیع بی نظم
random copolymer	همبسپار بی نظم
random assignment	گمارش تصادفی
random activity	فعالیت تصادفی
random access	دستیابی مستقیم
random access	توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
random access	رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
random access	حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
random access	قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
random access	فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
random access	دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
random access	دستیابی تصادفی
pseudo random	رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
pseudo random	سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
random distribution	توزیع تصادفی
random error	خطای تصادفی
random model	مدل تصادفی
random number	عدد تصادفی
random mixed	مخلوط شدن به طور شانسی
random model	الگوی تصادفی
random fill	خاکریز بی ترتیب
random file	پرونده تصادفی
random number	عدد شانسی
random number	عدد راندوم
random file	فایل تصادفی
random error	خطای بختایی
random number generator	مولد عدد تصادفی
random number generator	مولد اعداد تصادفی
Random-access memory	حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
pseudo random number	عدد شبه تصادفی
Random-access memory	حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
Random-access memory	رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
random parallel tests	ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
stratified random sampling	نمونه گیری لایهای تصادفی
random number seed	کاوش تصادفی
random logic design	طرح منطقی تصادفی
random access memory	حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
Random-access memory	حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
random scan graphics	نگاره سازی با پوشش تصادفی
Random-access memory	رم [علوم کامپیوتر]
systematic random sampling	نمونه گیری تصادفی منظم
dynamic random access memory	حافظه دستیابی مستقیم پویا
static random access memory	حافظه دستیابی مستقیم ایستا
casrd random access memory	حافظه دستیابی تصادفی کارت
RAM [random access memory]	رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory]	حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory]	حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory]	رم [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory]	حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
multibank dynamic random access memory	حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
random access memory [RAM] module	گذاره حافظ انتخابی