English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
queen's indian defence دفاع هندی وزیر شطرنج
Other Matches
indian defence دفاع هندی شطرنج
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
bogoliubov indian defence دفاع بوگولیوبوف- هندی درپیاده وزیر شطرنج
franco indian defence دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
nimzo indian defence دفاع نمیزو هندی در پیاده وزیر شطرنج
king's indian defence دفاع هندی شاه شطرنج
queen's fianchetto defence گشایش لارسن شطرنج
queen's fianchetto defence دفاع فیانکتوی وزیر
Indian هندی
Indian هندوستانی
Indian وابسته به هندی ها
indian pendants ریسمانهای انتهای چوب که کیسه لاکراس با ان سست یاتنگ میشود
indian corn بلال
indian corn ذرت
indian club میل ورزشی
indian club باشگاه هندیها
indian check سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
indian berry مرگ ماهی
indian weed تنباکو
indian nard سنبل هندی
indian weed توتون
indian club میل زورخانه
indian cress گل لادن
indian tobacco تنباکوی هندی
the indian ocean اقیانوس هند
indian ocean اقیانوس هند
indian red خاک سرخ مایل بزرد
indian millet ارزن هندی
indian meal ارد ذرت
indian liquorice چشم خروس
indian licorice عشقه چشم خروس نخود امریکایی
indian in reverse هندی معکوس
indian shot خیز ران هندی
indian giver بخشنده دون
indian giver کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
indian file ستون یک
indian hemp شاهدانه هندی شاهدانه کانادایی
Indian style [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
West Indian هندوستانغربی
Indian rug قالی یا قالیچه مربوط به هندوستان
american indian سرخ پوست امریکایی
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
Indian ink مرکب چین
Red Indian اهالیهندیشمالآمریکا
tchigorin indian دفاع هندی چیگورین
Indian summers هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summer هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
queen ملکه
queen وزیر شطرنج
queen of دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
to queen it ملکه وار رفتارکردن
queen ملکه شدن
queen وزیر
queen شهبانو
queen زن پادشاه
queen بی بی
indian or single file صف تکی
indian or single file ستون یک
king's indian in reverse هندی شاه معکوس
king's indian attack حمله هندی شاه شطرنج
styled queen ملقب یا موسوم به ملکه
queen of hearts کلید درهای بسته
queen of heaven خرده سیاره
queen of love ناهید
queen's weather هوای باز
Queen Mothers ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
queen's weather افتاب
queen's ware فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند
queen's pincushion گل دنبه
Queen Mother ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
queen's bounty دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
queen of hearts زن زیبا
queen can do no wrong ملکه نمیتواند خطا کند
queen can do no wrong بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
queen closer اجر قلمدانی
queen dowager زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
queen of the meadows ریش بز
queen dowager ملکه بیوه
queen's pincushion گل بداغ
queen of the tides مهتاب
queen of the tides ماه
queen of love زهره نام الهه زیبایی
queen's gambit گامبی وزیر شطرنج
beauty queen ملکهزیبائی
queen of heaven نام زن ژوپیطر زن زیبا
queen's weather جای افتابی
queen post عصا
Queen's side سمتملکه
queen cell حفرهملکه
queen of night سیم نقره
queen of love عشق
queen of love زن زیبا
queen of night نام الهه ماه وشکار
queen of night زن شکارکن
Queen's speech جلسهسخنرانیملکه
queen side جناح وزیر شطرنج
the queen of roses شاه گلها
queen's wing جناح وزیر شطرنج
queen's pawn game بازی پیاده وزیر شطرنج
queen's gambit accepted گامبی وزیر پذیرفته شده
queen's gambit declined گامبی وزیر پذیرفته نشده
queen's pawn opening گشایش پیاده وزیر شطرنج
queen's pawn counter gambit گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج
defence third دفاعسوم
the right of self-defence حق دفاع از خود
right defence دفاعمستقیم
right of self defence حق دفاع مشروع
in defence of somebody [something] برای دفاع از کسی [چیزی]
self defence دفاع مشروع
in self defence برای دفاع
in self defence خود
defence defense
defence بک
defence دفاع کردن استحکامات
self-defence دفاع از خود
defence پدافند
defence دفاع
summetrical defence دفاع متقارن
tarrasch defence دفاع تاراش در گامبی وزیرشطرنج
tchigorin defence دفاع چیگورین در گامبی وزیرشطرنج
berlin defence دفاع برلین در گشایش فیل شطرنج
benoni defence دفاع بنونی
staunton defence دفاع استاونتن در گامبی متقابل بنونی
russian defence دفاع روسی
statement of defence لایحه دفاعیه
stack the defence ارایش دفاعی
slav defence دفاع اسلاو در گامبی وزیرشطرنج
scandinavian defence دفاع اسکاندیناویایی
scandinavian defence دفاع متقابل مرکزی
schleman defence دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
secretary of defence وزیر دفاع
box defence تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
bord's defence دفاع برد در روی لوپس
russian defence دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
sicilian defence دفاع سیسیلی شطرنج
becker's defence دفاع بکر در گامبی شاه شطرنج
alekhine's defence دفاع الخین
defence [British E] دفاع [قانون] [ورزش] [ارتش]
to act in self-defence دفاع از خود اقدام [حرکت] کردن
zone defence دفاع منطقهای
civil defence موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
wing defence دفاعگوشه
defence mechanism مکانیزم دفاعی
left defence دفاعچپ
goal defence دفاعگل
defence mechanisms مکانیزم دفاعی
antimissile self-defence پوششضدتابش
defence mechanism ساز و کاردفاعی
yogoslav defence دفاع پیرک
yogoslav defence دفاع یوگوسلاو
westphalia defence دفاع وستفالی در گامبی وزیرشطرنج
two knights' defence دفاع دو اسب
defence mechanisms ساز و کاردفاعی
national defence پدافند ملی
meran defence دفاع مران
marshall defence دفاع مارشال در گامبی وزیرشطرنج
lasker's defence دفاع لاسکر در گامبی وزیرشطرنج
janisch defence دفاع شلیمان
janisch defence دفاع یانیش
morphy's defence دفاع مورفی در روی لوپس شطرنج
grunfeld's defence دفاع گرونفلد شطرنج
gothic defence دفاع گوتیک در بازی سه اسب شطرنج
primeter defence پدافند دورتا دور
primeter defence دفاع دور تا دور
modern defence دفاع مدرن شطرنج
orthodox defence دفاع ارتودکس در گامبی وزیرشطرنج
philidor's defence دفاع فیلیدور
pillsbury defence دفاع کمبریج اسپرینگز
pirc defence دفاع پیرک
polish defence دفاع لهستانی
national defence دفاع ملی
prevent defence جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
french defence دفاع فرانسوی شطرنج
legitimate defence دفاع مشروع
ego defence دفاع خود
robatsch defence دفاع روباتش
budapest defence دفاع بوداپست در پیاده وزیرشطرنج
pillsbury defence دفاع پیلزبری
close defence سه مدافع
closed defence دفاع بسته در روی لوپس
coast defence پدافند ساحلی
coast defence سازمان پدافنداز ساحل
cozio defence دفاع کوتسیو در روی لوپس
defence station readiness of degree third
damiano's defence دفاع دامیانو
dory defence دفاع دوری
czech defence دفاع چک
czech defence نام منسوخ دفاع اسلاو
civil defence service خدمات کشوری
mistake of law is no defence اشتباه حکمی دفاع محسوب نمیشود
centre counter defence دفاع متقابل مرکزی
secretary of state for defence وزیر دفاع
caro kann defence دفاع کارو- کان
kevitz trajkovic defence دفاع کویتس- تراکوویچ
classical bononi defence دفاع بنونی کلاسیک
ignorance of the law is no defence جهل به قانون دفاع محسوب نمیشود
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
franco baenoni defence دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
ministry of national defence وزارت دفاع ملی
cambridge springs defence دفاع کیمبریج اسپرینگزدرگامبی وزیر شطرنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com