Dictiornary-Farsi | radial line plot | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
radial line plot	روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه


Other Matches

line plot	رسم خط
radial	منشعب
radial	اشعهای
radial	ستارهای
radial	محوری مربوط به رادیو
radial	تابشی
radial	رادیال
radial	شعاعی
radial	پرتوی
radial	شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radial of a well	شعاع یک چاه
radial bearing	یاطاقان شعاعی
radial artery	سرخرگ زندزبزین
radial artery	شریان زند اصلی
radial cut	برش شعاعی
radial section	برش شعاعی
radial motor	موتور ستارهای
radial velocity	تندی شعاعی
radial tyre	لاستیکشعاعی
radial brick	اجر دمبی
radial davit	قایق بالابر چرخشی
radial davit	جرثقیل چرخشی قایق
radial nerve	پی زندزبزین
radial nerve	عصب زنداعلی
radial potential	پتانسیل شعاعی
radial play	بازی شعاعی
radial road	راه شعاعی
radial stress	تنش شعاعی
radial transfer	انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
radial motor	موتور شعاعی
radial velocity	سرعت شعاعی
radial load	بار عرضی
radial form	شکل ستارهای
radial flow	جریان شعاعی
radial deformation	تغییر شکل شعاعی
radial play	بازی عرضی
plot	شکل کشیدن
plot	توط ئه
plot	کشیدن
plot	توط ئه چیدن رسم کردن
plot	طرح ریزی کردن
plot	نقشه کشیدن
plot	رسم نمودن
plot	نقطه موقعیت
plot	دسیسه
plot	طرح
plot	نقشه
plot	بردن نقاط روی طرح
plot	ثبت مسیریا نقاط
plot	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot	گراف یا نقشه
plot	بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plot	رسم تصور
plot	توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plot	رسم کردن
plot	نمودار
plot	رسم
plot	توط ئه چیدن
plot	نشانه میان چهارراه
plot	سنگ وسط چهارراه
plot	ردنگاری یا ردنگاری کردن
plot	ترسیم
plot	قطعه
plot	ردیابی کردن
plot	موضوع اصلی توط ئه
one port radial pump	تلمبه شعاعی یک پرهای
bench type radial	میز نوع شعاعی
radial drilling machine	دستگاه مته بازویی
radial ball bearing	بلبرینگ شعاعی
radial flow turbine	توربین با جریان شعاعی
belted radial tyre	تایرباتسمهشعاعی
radial quantum number	عدد کوانتومی شعاعی
radial probability distribution	توزیع احتمال شعاعی
radial probability density	چگالی شعاعی احتمالی
radial flow pump	تلمبه با جریان شعاعی
polar plot	روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
sortie plot	شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
crt plot	لامپ تصویر تولید سیگنال
copy plot	تکثیر از روی نسخه اصلی
scatter plot	ترسیم پراکنده
scatter plot	ترسیم توزیعی
grass plot	سبز
check plot	یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
grass plot	چمن
I'll need a plot of land .	یک قطعه زمین لازم دارم
garden plot	بستان
garden plot	جالیز
garden plot	باغچه
relative plot	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
master plot	نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
to plot a treason	توط ئه خیانتی دیدن
block plot	صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
air plot	رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
air plot	نقشه ناوبری هوایی
to weave a plot	دوزوکلک درست کردن
to weave a plot	توط ئه دیدن
to hatch a plot	توط ئه کردن
to hatch a plot	دوزوکلک چیدن
to form a plot	اسباب چینی کردن
to form a plot	توط ئه دیدن
weave a plot	توط ئه چیدن
double bank radial engine	موتور ستارهای دوبل
long radial extensor of wrist	عضلهیمنبسطبلندشعاعیمچ
short radial extensor of wrist	عضلهشعاعیکوتاهمچ
bomb impact plot	بردن محل اصابت بمب روی نقشه
air plot wind velocity	سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
fallout wind vector plot	طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
line to line fault	اتصال کوتاه خط به خط
line to line voltage	ولتاژ زنجیر شده
line to line spacing	فاصله سطور
line to line voltage	ولتاژ بین دو خط
line to line fault	تماس خطوط
line by line milling	فرز کردن سطر به سطر
line to line fault	اتصال کوتاه دوقطبی
line by line milling	فرز کردن سطری
line by line analysis	تجزیه سطر به سطر
line to line fault	اتصال کوتاه بین دو فاز
along line	در خط
by-line	خط فرعی راه اهن
down the line	ضربه از کنار زمین
down line	بار کردن پایین خطی
line	محصول
out of line	جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
out of line	خارج از خط جبهه
in line	شمشیر در وضع حمله
in line	همراستا
Are you still on the line?	هنوز پشت تلفن هستی؟
along line	در امتداد خطوط
all along the line	در همه جا
line	لوله منفردی در سیستم سیالات
line	رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line	نسب
line	خط زدن
line	حدود رویه
line	طرز
by line	خط دوم یافرعی
line	رشته
line	لاین
all along the line	درامتدادهمه خط
Are you still on the line?	خط را قطع نکردی؟
by-line	کار یاشغل اضافی وزائد
necessary line	خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
by-line	خط دوم یافرعی
by line	کار یاشغل اضافی وزائد
by line	خط فرعی راه اهن
to come in to line	موافقت کردن
to come in to line	در صف امدن
the line	صف
line	اتصال فیزیکی به ارسال داده
o o line	خط تقسیم دیدبانی
line by line	سطر به سطر
line	شعبه
on the line	هواپیمای اماده پرواز
below the line	درامد یا هزینه غیر مترقبه
on line help	کمک مستقیم
line of d.	مرز
line of d.	حد فاصل
old line	محافظه کار
line up <idiom>	به درستی میزان کردن
old line	دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
o o line	خط دیدبانی سپاه
mean line	خط میان
on line	در خط
line	دهنه
line up <idiom>	به صف کردن
line	لجام
on line	متصل
line	: خط کشیدن
line	خط انداختن در
line	خط دار کردن
line	بخط کردن
line	اراستن
down the line <idiom>	درآینده
line	ترازکردن
line out	با خط علامت گذاشتن
line	جاده
line	استرکردن
line up <idiom>	سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
out of line <idiom>	ناصحیح
in line <idiom>	با محدودیت متداول
on line	داخل رده
on line	مورداستعمال
on line	درون خطی
on line	مستقیم
line	: خط
line	سطر
line	ردیف
line out	قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
line	رشته بند
line	ریسمان
Which line goes to ... ?	کدام خط راه آهن به ... میرود؟
Which line goes to ... ?	کدام خط به ... میرود؟
line	رسن
line	طناب سیم
line	پوشاندن
line	خط صف
off line	قطع
line	در سمت
line	طناب خط
line-up	به ترتیب ایستادن