Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (10 milliseconds)
English
Persian
radio frequency
فرکانس رادیویی
radio frequency
فرکانس بالا
radio frequency
قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
Search result with all words
high frequency radio direction finding
جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
high frequency radio station
ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
radio frequency amplifier
فزون ساز بسامد رادیویی
radio frequency biasing
بایاسینگ فرکانس بالا
radio frequency choke
چوک رادیو
radio frequency interference
تداخل فرکانس رادیویی
radio frequency transformer
مبدل بسامد رادیویی
tuned radio frequency receiver
رادیو با بسامد میزان شده
Other Matches
radio
رادیویی
radio
رادیو
a radio
رادیو
radio
پیام رادیویی فرستادن
radio
با رادیومخابره کردن
radio
بی سیم
radio
با بی سیم مخابره کردن
radio countermeasures
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio engineering
مهندسی رادیو
radio dicipline
انضباط مکالمه بی سیم
radio control
دستگاه کنترل بی سیم
radio control
فرمان رادیویی
radio compass
قطبنمای رادیویی
radio dicipline
انضباط رادیویی
radio detection
در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
radio deception
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
radio day
یک روز کار بی سیم یارادیویی
radio detection
اکتشاف رادیویی
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio ferquency
بسامد رادیویی
radio fix
تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
radio ulnar
وابسته به زندبالاوزندپائین
radio wave
امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
radio wave
موج رادیویی
radio waves
امواج رادیویی
field radio
رادیوی قابل حمل صحرایی
field radio
بی سیم صحرایی
directional radio
رادیوی جهت دار
radio alimeter
فرازیاب رادیویی
radio tube
لامپ رادیو
radio telephony
تلفن بیسیم
radio frequencies
فرکانسهای رادیویی
radio set
دستگاه رادیو
radio sextant
سکستانت رادیویی
radio sextant
گیرنده امواج کیهانی
radio sheck
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
radio silence
سکوت رادیویی
radio sonobuoy
بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
radio star
اختر رادیو
radio telegraphy
تلگراف بیسیم
radio fix
تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
radio centeral
مرکز بی سیم
radio range
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
radio prospecting
کشف معادن با رادیو
radio procedures
روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
radio operator
بی سیم چی
radio operator
متصدی بی سیم
radio navigation
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
radio navigation
ناوبری رادیویی
radio match
رویارویی رادیویی
radio link
پیوند رادیویی
radio interference
تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
radio interference
پارازیت رادیویی
radio horizon
افق رادیویی
radio guard
نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
radio guard
نگهبان بی سیم
radio source
چشمه شبه اختری
radio source
چشمه اخترواره
radio engineering
تکنیک رادیو
radio receiver
گیرنده رادیویی
radio relay
رادیو رله
radio carpal
زندی مچی
radio carpal
وابسته به زندبالاومچ
radio button
دکمه رادیو
radio approach
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio button
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
radio broadcasting
پخش رادیویی
radio bearing
زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
radio beacon
برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
radio beacon
انتن بی سیم
radio beacon
بیکن رادیویی
radio astronomy
اختر شناسی رادیویی
radio approach
دستگاه تقرب رادیویی
radio altimeter
ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
radio activity
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radio active
دارای تشعشع اتمی
radio active
رادیواکتیو
radio relay
رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
main radio
اطاق اصلی بی سیم ناو
radio telescope
تلسکوپ رادیویی
radio-telephones
تلفن بی سیم
radio-telephones
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
wired radio
پخش با سیم
radio telescope
رادیوی نجومی
radio telescope
رادیو تلسکوپ
radio-controlled
وسیلهایکهبوسیلهسیگنالهایرادیوییکارکند
radio antenna
آنتنرادیویی
radio mast
بخشرادیو
radio section
بخشرادیو
auto radio
رادیوی اتومبیل
pirate radio
خبرپراکنیغیرقانونی
radio-telephone
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone
تلفن بی سیم
radio telescopes
رادیوی نجومی
radio telescopes
رادیو تلسکوپ
radio telescopes
تلسکوپ رادیویی
radio telescopes
رادیوتلسکوپ
radio telescope
رادیوتلسکوپ
to tune in TV
[radio]
روی کانال مشخصی تلویزیون
[رادیو]
را تنظیم کردن
auto radio
گیرنده اتومبیل
radio telephone
تلفن بی سیم
radio telephone
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio range station
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
radio call sign
معرف ایستگاه رادیویی
radio data link
ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
radio call sign
معرف رادیویی
airborne radio relay
سیستم رادیو رله هوابرد
radio position finding
روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
radio direction finding
جهت یابی بی سیم
radio direction finding
پیدا کردن جهت بی سیم دشمن
To turn on the light(radio, T. V).
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
radio metal locator
فلزیاب رادیویی
radio telephone transmitter
فرستنده تلفن بیسیم
automobile radio equipment
رادیوی اتومبیل
portable CD radio cassette recorder
جایگاهCD
portable CD radio cassette recorder
ضبطورادیو
personal radio cassette player
رادیووضبطصوتشخصی
high power radio station
ایستگاه رادیویی بزرگ
We finally succeed in making a radio contact.
عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
frequency
کثرت وقوع
frequency
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency
تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency
تواتر
frequency
فرکانس
frequency
فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequency
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency
فراوانی تردد
frequency
بسامد
frequency
تکرار
frequency
فرکانس تناوب
frequency
فراوانی
frequency
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency standard
استاندارد فرکانس
impluse frequency
فرکانس ضربان
frequency synthesizer
ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
industrial frequency
فرکانس صنعتی
low frequency
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
line frequency
فرکانس خط
line frequency
فرکانس شبکه
limiting frequency
بسامد حدی
lift frequency
تعداددفعات حمل بار
lift frequency
تناوب حمل و نقل
law of frequency
قانون بسامد
intermediate frequency
فرکانس میانی
intermediate frequency
فرکانس میانه
low frequency
کم بسامد
instantaneous frequency
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
input frequency
فرکانس ورودی
input frequency
فرکانس اولیه
infrasonic frequency
فرکانس مادون صوت
frequency table
جدول بسامد
group frequency
بسامد گروهی
high frequency
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
high frequency
پربسامد
idle frequency
فرکانس بی باری
hum frequency
فرکانس اغتشاشات صوتی
high frequency
فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
inermediate frequency
بسامد واسطه
low frequency
بسامد کم
fundamental frequency
بسامد اصلی
frequency variation
تغییر یا نوسان فرکانس
frequency tolerance
میزان تغییر مجاز فرکانس
frequency transformer
مبدل یا ترانسفورماتورفرکانس
impluse frequency
فرکانس پولز
frequency tripler
دستگاه سه برابرکننده فرکانس
high frequency
فرکانس بالا
impluse frequency
فرکانس پالس
frequency triplication
تریپلاژ فرکانس
image frequency
فرکانس تصویر
frequency tuning
تنظیم فرکانس
high frequency
بسامد بالا
threshold frequency
بسامد استانه
resonant frequency
بسامد همنوا
relative frequency
بسامد نسبی
vibrational frequency
بسامد ارتعاش
video frequency
بسامد ویدئو
video frequency
فرکانس ویدئو
voice frequency
بسامد صدایی
word frequency
بسامد واژگانی
ultrahigh frequency
بسامد ماوراء زیاد
very low frequency
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
very high frequency
فرکانس خیلی زیاد
thershold frequency
بسامد استانه
theoretical frequency
بسامد نظری
ultrahigh frequency
فرکانس فوق العاده زیاد
ultrahigh frequency
ابرفرکانس
telephone frequency
بسامه تلفنی
telegraphic frequency
فرکانس تلگرافی
sound frequency
بسامد صوتی
sonic frequency
بسامد صوتی
resting frequency
بسامد سکوت
frequency function
تابع تکرار
[ریاضی]
medium frequency
فرکانس میانه
medium frequency
بسامد متوسط
measuring frequency
فرکانس سنجش
maximum frequency
فرکانس حداکثر
marginal frequency
بسامد کناری
mains frequency
فرکانس شبکه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com