Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
free on rail
تحویل در راه اهن
free on rail
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free on rail
تحویل کالا روی قطار
Other Matches
rail
شینه
by rail
با راه اهن
by rail
باقطار
third rail
ریل کنتاکت
rail
ریل
z rail
ریل یا شینه "زد"
rail
وادارمیانی در و پنجره
rail
الت میانی در و پنجره
rail
توبیخ
rail
دست انداز کمرکش در و پنجره
rail
نرده کشیدن توبیخ کردن
rail
نرده
rail
خط اهن
rail
ریل خط اهن
rail
سرکوفت طعنه
rail
سرزنش
per rail
با راه اهن
rail loading
سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
bottom rail
پاسار
bullhead rail
ریل سردوبل
safety rail
سپرامنیتی
manning the rail
گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
chancel-rail
نرده مشبک
[کلیسا]
chair-rail
[قرنیز دور تا دور دیوار شبیه پایه ستون]
catch a rail
برخورد تخته موج سواری باموج و سرنگونی
conductor rail
شینه هادی
conductor rail
ریل هادی شمش هادی
contact rail
ریل کنتاکت
hug the rail
غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
altar-rail
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
choir-rail
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
communion-rail
نرده محراب
rail spike
میخ یا پیچ ریل
rail switch
دوراهی
rail tanker
واگن مخزن دار
railroad rail
ریل راه اهن
rail capacity
حداکثرفرفیت کشش ریلها از نظرتعداد قطار در روز
rail capacity
فرفیت راه اهن
rail bond
پل ریل
ship's rail
راه اهن منتهی به کشتی
post and rail
مانع در پرش اسب 4 تیر افقی و 2 تیر عمودی
fishplate rail
ریل وصلهای
hand rail
نرده
guard-rail
ریل نگهدار حائل ریل
guard-rail
نرده
cross-rail
اسکلت چوبی
sill rail
ریلپایه
to rail a place
گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
balance rail
ریلتوازن
top rail
ریلبالایی
sliding rail
ریلمتحرک
closure rail
ریلفرعی
side rail
ریلکناری
cross rail
نردهمیانی
running rail
ریلسیار
rub rail
ریلساینده
rail track
مسیرریل
damper rail
ریلدمبر
rail track
خطآهن
rail section
بخشریل
rail joint
اتصالریل
metal rail
ریلفلزی
lock rail
ریلقفلشده
towel rail
میلهحوله
hand rail
دست انداز نرده
hand rail
دست انداز
grab a rail
خارج شدن از موج با گرفتن میله تخته موج
grooved rail
ریل شیاردار
guard rail
جان پناه
guard rail
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
guard rail
نرده دست انداز راه پله
guide rail
ریل راهنما
guide rail
شینه راهنما
check-rail
ریلتنظیم
fishplate rail
ریل پشت بندی
picture rail
قابعکس
hand rail
جان پناه
hand rail
دستگیره نرده
hand rail
جانپناه
hammer rail
ریلچکش
frieze-rail
نرده پیشخوان
transport by rail
حمل و نقل بار بوسیله راه آهن
skidding door rail
ریل زیر در کشویی
missile launch rail
ریل فراگیرنده موشک
double rail logic
منطق دو خطی
film guide rail
ریلراهنمایفیلم
double curtain rail
میلهدوتاییپرده
strategic concentration by rail
سیستم پولی فلزی
strategic concentration by rail
نشرمسکوکات فلزی
rail shuttle service
سرویسانتقالریل
pedestrian guard rail
جانپناه برای پیاده رو
bottom side rail
ریللغزندهزیرین
single rail logic
منطق تک خطی
bonding resistance of rail
مقدار مقاومت اتصال به ریل
rail cambering machine
دستگاه ریل خم کن
rail tank car
واگن نفت کش
top rail of sash
حمایلریلی
single curtain rail
ریلپردهتکی
rail borne vehicle
وسیله نقلیهای که روی ریل حرکت میکند
to shift freight traffic from road to rail
حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
top and bottom rail of door frame
پاسار
having free will
فاعل مختار
You are free to go now.
اکنون آزادید بروید.
free
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free
بازیگر ازاد
free
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free
جایز
free
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free in and out
بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
کمی محدودیت نوع اسلحه
free
بخشودن
free
پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free
حرکت قایق در جلو باد
free
فاقد
free
موجود در دیسک یا حافظه
free
ازادکردن
having free will
ازادکار
free
ترخیص کردن میدانی
free will
اختیار
free will
ازادی اراده
free will
طیب خاطر
free will
اراده ازاد
free for all
زدوخوردهمگانی
free
<adj.>
دست و دلباز
free for all
داد وبیداد
i did that of my own free will
به میل خود
free
مجانی
free
مستقل
free
اختیاری مختار
free
رایگان سخاوتمندانه
free will
اختیاری
i did that of my own free will
این کار را کردم
free-for-all
مسابقه بین این اسبها
free
بطور مجانی ازادکردن
free
تحویل
free
رها
free
مجاز منفصل
free
ازاد
free
مطلق
free
روا
free-for-all
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free safety
مدافع در منطقه ضعف
free rotation
چرخش ازاد
post free
بدون نیاز به تمبر زدن
free surface
مخازن ازاد اب
heart free
مبرا از عشق
obsolescence free
دستگاه متروک
mean free path
مسافت ازاد میانگین
mean free path
مسافت ازاد متوسط
mean free for scattering
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
leave someone free to
مخیر گذاشتن کسی
free spokenness
رک گویی
free throw
پنالتی
free surface
سطح ازاد
free surface
سطح اب ازاد
free support
تکیه گاه ازاد
free tower
برج پرش ازاد
free stream
جریان ازاد
free trader
تجارت ازاد
free trader
بدون گمرک
free turbine
توربین ازاد
free verse
شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free volume
حجم ازاد
free swimming
شناور
free swimming
قادر به شنا
free thinker
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free thought
ازادی فکر لامذهب
free thought
وارستگی از مذهب
free thinking
ازادی از قیود مذهب
free thinkers
افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free thinkers
ازاد فکران
free throw
پرتاب ازاد
free throw
پاس بدون مانع
free throw
پرتاب بدون مانع برای یار
free tower
برج ازاد
free thinker
وبه مذهب بی اعتنا است .
free vortex
گرداب ازاد
free WAIS
گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free wheel
حرکت بدون رکاب زدن
free spoken
بی پرده
free spoken
ساده گو
free spoken
رک گو
free spillweir
سرریز ازاد
free space
فضای خالی
free space
فضای ازاد
free skating
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
heart free
ازاد ازقید عشق
free silver
مقدار نقره ازاد یک مسکوک
guns free
توپها اتش باختیار
free spoken
بی محابا
free spokenness
ساده گویی
free wheeling
بازی بدون نقشه قبلی
free wheeling
حالت خلاصی
free wheeling
خلاصی
free with ones money
ولخرج
free world
جهان ازاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com