English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (5 milliseconds)
English Persian
railway embankment پشت خاک در دو طرف ریلهای راه اهن
Other Matches
embankment اکند
embankment خاکریزی
embankment پشته
embankment دیواره
embankment سد خاکی
embankment خاکریز
embankment دیوار خاکی
embankment گوره
embankment condition حالت یا شرائط خاکریزی
embankment dam سد خاکی
slope of embankment شیروانی کند
slope of embankment شیروانی خاکریزی
road embankment خاک ریزی جاده
drain embankment of dam خاکریزی زهکش سد
cross section of an embankment dam گودالکنندهشده
railway خط اهن
railway راه اهن
railway وابسته به راه اهن
railway rates تعرفه یا کرایههای راه اهن
railway system سیستم راه اهن
railway system شبکه راه اهن
railway superstructure روسازی راه اهن
siding [railway] دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
railway station ایستگاه راه اهن
railway sleeper تراورس
railway shop تعمیرگاه راه اهن
railway rate نرخ راه اهن
railway rate مالیات راه اهن
railway receipt رسید راه اهن
railway traffic امد و شد راه اهن
railway traffic عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
Where's the railway station? ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station به طرف ایستگاه راه آهن
railway station ایستگاه قطار
railway line خطراهآهن
cable railway ترن کابلی
cable railway تراموای
quayside railway راهآهناسکله
underground railway راه اهن زیرزمینی
to lay down a railway ساختمان راه اهنی را اغازکردن
street railway خطوط تراموا
siding [railway] دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
railway motor موتور راه اهن
railway motor موتوربان
rack railway راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
marine railway ریل ابی
marine railway ریل دریایی
gauge railway فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
funicular railway راه اهن دوطرفه
elevate railway راه اهنی که روی پایه کارگذاشته اندواز تراز جاده بلندتراست
electric railway راه اهن برقی
at railway speed با تندی راه اهن بسرعت راه اهن
at railway speed بسیار تند
railway track خط اهن
railway tracks مسیر راه اهن
railway tracks خط اهن
railway wagon واگن راه اهن
railway siding دوراهی راه اهن
railway freight بار راه اهن
railway freight بارکشی راه اهن
railway freight کرایه راه اهن
railway engineer مهندس راه اهن
railway engine لکوموتیو
railway track مسیر راه اهن
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
railway end پل سکوی راه اهن
railway division قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
railway bridge پل راه اهن
railway bill of lading بارنامه راه اهن
railway track layer ریل گذر راه اهن
buffer-bar [railway] ضرب خور [قطار]
Take me to the main railway station! مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
suburban or local railway راه اهن ناحیهای
railway consignment note سند ارسال کالا با راه اهن
in the centre near the railway station در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
suburban commuter railway راهآهنحومههرروزه
central railway station ایستگاه مرکزی راه اهن
car railway carriage واگن
I want to leave the car in the railway station من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
double track railway bridge پل راه اهن باسکوی دوبل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com