Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
rain glass
میزان سنج
rain glass
میزان الهوا
Other Matches
it look like rain
گویا خیال باریدن دارد
too much rain
باران بیش از اندازه
She said it would rain and sure enough it did .
گفت باران خواهد آمد و همینطور هم شد
rain
بارندگی باریدن
asking for rain
استسقاء
rain
بارش
much rain
باران زیاد
much rain
باران بسیار
rain
باران
rain ga
باران سنج
rain hat
کلاه بارانی
rain shower
باران شدید
It lookes like rain.
هوا خیال باریدن دارد
cyclonic rain
باران چرخهای
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
rain check
<idiom>
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
the rain pelted down
باران شرق شرق باریدن
fine rain
باران ریز
fine rain
نم نم
to rain tears
اشک ریختن
to rain tears
اشک باریدن
rain check
بلیط مجانی یا مجدد
rain check
بلیط باران
rain check
نوید یا قول دعوت بعدی
rain worm
خراتین
the clouds rain
ابر میبارد
golden rain
یک جور آتش بازی که مانند است به باران آتش
continuous rain
بارش باران دائمی
freezing rain
تگرگ
golden rain
آتش باران
intermittent rain
بارش متناوب باران
it threatens to rain
است
rain cap
کلاه کریلی
it threatens to rain
هوا مستعد باریدن
fine rain
باران
to send down rain
باران فرستادن
blood rain
باران سرخ
rain worm
مادی
rain worm
آدم پست
rain fall
بارندگی
rain wash
فرسایش ناشی از ریزش باران
rain discharge
حجم بارندگی در یک حوزه تقسیم بر مدت ریزش بارندگی
rain water
آب باران
rain box
صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
rain worm
کرم خاکی
rain or shine
چه باران باشد چه آفتاب
plenty of rain
باران کافی
rain proof
ضد باران
orographic rain
باران کوهزاد
rain prints
اثرهای چکه باران
rain forest
جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
plenty of rain
باران فراوان
rain worm
ساکن زمین دنیوی
rain gauge
باران سنج
rain coat
بارانی
rain laden
باران ساز
rain worm
خاکدار
rain gage
باران سنج
rain gage
وسیله سنجش میزان بارندگی
acid rain
باران اسیدی
rain on someone's parade
<idiom>
برنامه های دیگران را مختل کردن
rain gauge station
ایستگاه باران سنجی
A wolf which has been drenched by rain .
<proverb>
گرگ باران دیده .
to rain cats and dogs
سنگ ازآسمان آمدن
to rain cats and dogs
سخت باریدن
standard rain gage
باران سنج معمولی
these cloud promise rain
این ابرها خبر از بارندگی میدهند
intensity of rain fall
شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود
rain water head
طشتک بالای ناودان
Not all clouds bring rain.
<proverb>
هر ابرى باران نیاورد.
rain cats and dogs
<idiom>
باران شدید
We are waiting for the rain to stop .
معطل بارانم که بند بیاید
rain gauge recorder
اندازه بارش ثبت شده
We were caught in the rain ( rainstorm) .
وسط باران گیر کردیم
These clouds are a sign of rain .
این ابرها علامت بارندگی است
tropical rain forest
جنگل بارانهای استوایی
The rain gutter is blocked up with leaves.
برگ ها ناودان باران را مسدود کرده اند.
direct-reading rain gauge
اندازه مقدار بارش مستقیم
I hate to rain on your parade, but all your plans are wrong.
از اینکه کارت را مختل کنم بیزارم، اما برنامه هایت همگی اشتباه هستند.
to take a rain check
[ raincheck]
on an offer
[American E]
رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
looking glass
اینه
looking glass
ایینه
looking glass self
خود ایینهای
glass
شیشه
glass
دستگاه بارومتر
glass
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
glass
لیوان یخ
glass
زجاج
glass
عدسی
looking-glass
ائینه
glass
صیقلی کردن
glass
عینک دار کردن شیشهای کردن
glass
شیشه گرفتن
glass
ابگینه
glass
لیوان
glass
گیلاس جام
glass
استکان
glass
ایینه شیشه دوربین
glass
شیشه ذره بین عدسی
glass
شیشه الات
glass
الت شیشهای
glass
عینک
to f. glass
شیشه گری کردن
safety glass
شیشه اطمینان
safety glass
شیشه نشکن
safety glass
شیشه بی خطراتومبیل
safety glass
شیشه ایمنی
a glass of water
یک لیوان آب
There is a glass missing.
یک لیوان کم است.
safety glass
عینک ایمنی
rolled glass
شیشه نورد خورده
bordeaux glass
گیلاسمخصوصشرابفرانسوی
crown glass
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
glass wool
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
glass fibre
فایبرگلاس
plate glass
شیشه لوحی
port glass
جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
glass cover
پوشششیشهای
cocktail glass
لیوانمخصوصمشروب
tempered glass
شیشه ابداده
champagne glass
گیلاسگردشامپاین
burgundy glass
بورگندی
burgundy glass
لیوان
brandy glass
گیلاسکنیاک
beer glass
لیوانآبجو
wired glass
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
wire glass
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
weather glass
هواسنج میزان الهوا
water glass
شیشه مایع
watch glass
شیشه ساعت
water glass
شیشه محلول
water glass
اب شیشه
stined glass
شیشه رنگی
glass dome
برآمدگیشیشهای
spy glass
تلسکپ یادوربین کوچک
security glass
شیشه ایمنی
security glass
شیشه نشکن
sheet glass
شیشه جام
liqueur glass
جام لیکور
hock glass
جام پایهبلند
glass sphere
گویشیشهای
glass slide
اسلایدشیشهای
glass roof
سقفشیشهای
sheet glass
شیشه ورقی
sight glass
شیشه مرئی
soluble glass
سدیم سیلیکات
soluble glass
شیشه مایع
spun glass
شیشه تاب خورده
spun glass
شیشه مذاب الیاف مانند
spun glass
شیشه ریسیده
water glass
لیوان اب
glass jaw
ارواره شیشهای
glass cloth
شیشه پاک کن
glass cloth
کهنه شیشه پاک کن
glass bulb
حباب شیشهای
glass blowing
شیشه گری
glass blower
شیشه گر
gauge glass
درجه اب
frosted glass
شیشه مات
frosted glass
شیشه کدر
focusing glass
ذره بین جیبی
glass cutter
الماس شیشه بری
glass cutter
شیشه بر
glass house
گلخانه
glass frit
شیشه متخلخل
glass fibers
الیاف شیشه
glass eyed
بی حالت
glass eyed
کور
glass eye
چشم مصنوعی
glass eye
چشم شیشهای
glass eye
عینک
glass electrode
الکترود شیشهای
glass dust
خرده شیشه
flint glass
فرف بلور
flint glass
بلور
cast glass
شیشه جام ریختگی
burning glass
عینک جوشکاری
burning glass
عدسی محدب یاایینه مقعر
burning glass
ذره بین
bell glass
مردنگی
plate glass
شیشه سنگ شیشه تختهای
magnifying glass
ذره بین
cut glass
بلور کریستال
stained glass
شیشه بندی منقوش
cast glass
شیشه ریخته گی
colored glass
شیشه رنگی
finger glass
فرف انگشت شوئی
field glass
عدسی درونی دوربین یاذره بین
field glass
دوربین صحرایی
eye glass
عینک دستی
eye glass
شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
drinking glass
فنجان
drinking glass
گیلاس
cupping glass
شاخ حجامت
crystal glass
بلور
crown glass
شیشه گردیاچرخی
stained glass
شیشه کاری منقوش
glass jaw
بوکسوراسیب پذیر
pier glass
ایینه قدی
mirror glass
شیشه اینه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com