English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (1 milliseconds)
English Persian
raised to the purple بپایه مترانی رسیده
Other Matches
purple رنگ ارغوانی
self raised ترقی کرده در اثر مساعی خود
self raised خود پرورده
self raised خودساخته
raised برامده
raised ورامده
raised برجسته
purple جامه ارغوانی
purple جاه وجلال
purple ارغوانی کردن یا شدن
purple در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
purple زرشکی
raised shoulder شانه برجسته
raised shoulder شانه سکویی
raised kerb لبه بلند
raised type حروف برجسته برای
visual purple ارغوان بینایی
royal purple رنگ ارغوانی مایل بقرمز سیر
raised band نواربرجسته
The wages wI'll be raised. دستمزد ها بالاخواهند رفت
raised head سربرجسته
raised figure طرح برجسته
purple border حاشیهارغوانی
raised kerb جدول بلند
purple red قرمز مایل به ارغوانی
born in the purple در نازونعمت بدنیا امده
purple heart نشان شجاعت قلب ارغوانی
purple hearts نشان نظامی مخصوص مجروحین جنگ
purple hearts نشان شجاعت قلب ارغوانی
born in the purple دارا زاده
born in the purple غنی زاده
purple medie یونجه
cresol purple ارغوانی کرزول
raised beach بالاکنار
raised work منبت
no one raised his voice صدای هیچکس درنیامد
raised flooring کف مرتفع
purple emperor پروانه
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple heart نشان نظامی مخصوص مجروحین جنگ
raised pointed arch قوس جناغی
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com