Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (8 milliseconds)
English
Persian
random fill
خاکریز بی ترتیب
Other Matches
fill
پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
fill
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
fill
پر کردن چیزی
fill
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill
اجرا کردن بزرگ شدن
fill
پر کردن یا شدن
fill
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
fill
تار
fill
خاکریز
fill
خاکریزی
fill
باد کردن
fill
انباشتن اکندن
fill
پر شدن
fill away
بادبان برافراشتن
fill away
بادبان اراستن
fill up
کاملاگ پر کردن چیزی
fill up
خاکریزی نمودن
fill up
پر کردن
fill up
اشغال کردن
fill up
پر شدن
fill up
پرکردن
fill up
تکمیل کردن
fill up
لبریز کردن
fill out
پر کردن
fill out
تکمیل کردن
fill in
جانشین شونده
fill in
جانشین کردن
fill in
پر کردن
fill in
شرح دادن
fill
نسخه پیچیدن
fill
سیر کردن
zero fill
پر کردن با صفر
fill (someone) in
<idiom>
جزئیات را به شخصی گفتن
fill (something) in
<idiom>
جای خالی راپرکردن
fill out
<idiom>
نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
to fill up
اشغال کردن
to fill up
گرفتن تکمیل کردن
to fill up
لبریزکردن
to fill out
تکمیل کردن توسعه دادن
to fill up
پرکردن
to fill in
پرکردن
to fill in
درج کردن
to fill in
نوشتن خاکریزی کردن
to fill out
تمام کردن
fill
پر کردن
fill dike
پربرف وباران
fill gap
شکاف پرونده
character fill
پر کردن کاراکترها
rock fill
سنگریز
raster fill
پر کردن محل تصویر
fill one's shoes
<idiom>
جابهجایی رضایت بخش
fill oneself out
خود را سیر کردن
fill the bill
<idiom>
مناسب برای همه جا
height of fill
ارتفاع خاکریز
height of fill
بلندی اکند
to fill up an excavation
گودی ای راباخاک پرکردن
eat to your fill
بخوریدتاسیرشوید
downstream fill
پشته پایاب
to fill the chair
برکرسی نشستن
to fill up an excavation
خاک ریزی کردن
selected fill
مصالح انتخابی برای خاکریزی
back fill
عمل دوباره پر کردن
big fill
افتادن تعداد زیادی از میله هابا گوی اول
scour and fill
کندن و پر کردن
to fill the chair
ریاست کردن
downstream fill
توده پایاب خاکریز پایاب
to eat one's fill of
سیرخوردن
hydraulic fill dam
سد خاکریز ابی
sluiced rock fill
سنگریز ابپاشی شده با فشار
earth fill dam
سد خاکی
rock fill dam
سد سنگی
dry rubble fill
سنگچینی بدون ملات
loose fill insulation
عایقخاکریز
rock fill dam
سد سنگریز
random
<adj.>
برحسب تصادف
at random
<adv.>
بطور تصادف
at random
<adv.>
اتفاقا
at random
<adv.>
تصادفی
at random
<adv.>
برحسب اتفاق
at random
<adv.>
بطور اتفاقی
at random
<adv.>
تصادفا
random
بی ترتیب
random
بی مقصدی
random
بی منظوری پیشامد اتفاقی همینطوری الله بختکی
random
اتفاقی الکی
random
نامنظم
random
بی هدف تصادفی
random
کترهای
random
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
random
بی نظم
random
سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
random
قابل پیش بینی نیست
at random
به تصادف
random
<adj.>
تصادفی
near random
دستیابی تقریباتصادفی
random
پیشامد
random
مسیر ناگهانی
random
خط سیر اتقافی
random
فکر تصادفی غیرعمدی
random
بختانه
random
<adj.>
شانسی
random
تصادف
random
راندوم
random
عدد شانسی
random
<adj.>
اتفاقی
She's agreed to fill in for me on Friday, but I'd be pushing my luck if I asked her to do it on Saturday, too.
او
[زن]
موافقت کرد روز جمعه جاینشین من باشد اما من شورش را در می آوردم اگر از او
[زن]
درخواست بکنم که شنبه هم جاینشین من بشود.
random sample
نمونه گیری تصادفی
random processing
پردازش تصادفی
random sample
نمونه تصادفی
random sampling
نمونه گیری تصادفی
random selection
گزینش تصادفی
random test
ازمایش نامنظم
random test
ازمایش پیشامدی
random variable
متغیر تصادفی
random wound
سیم پیچ نامنظم
random processing
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
random error
خطای بختایی
random access
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
pseudo random
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
random file
فایل تصادفی
random file
پرونده تصادفی
pseudo random
قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
random mixed
مخلوط شدن به طور شانسی
random model
مدل تصادفی
random model
الگوی تصادفی
random error
خطای تصادفی
random distribution
توزیع تصادفی
random access
توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
random access
دستیابی مستقیم
random activity
فعالیت تصادفی
random assignment
گمارش تصادفی
random copolymer
همبسپار بی نظم
random distribution
توزیع بی نظم
random number
عدد تصادفی
random access
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
random processing
با دست یابی تصادفی
quasi random
شبه تصادفی
random number
عدد شانسی
random numbers
اعداد تصادفی
pseudo random
رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
random paving
سنگفرش موزاییک
random paving
سنگفرش معرق
random probing
پردازش تصادفی
random process
پویش تصادفی
random process
جریان تصادفی فرایند تصادفی
random access
دستیابی تصادفی
random access
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
random access
قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
random number
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
random number
عدد راندوم
random access
دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
random number
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
random number
شمارهای که قابل پیش بینی نیست
Random-access memory
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
Random-access memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
Random-access memory
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
pseudo random number
عدد شبه تصادفی
random logic design
طرح منطقی تصادفی
stratified random sampling
نمونه گیری لایهای تصادفی
random number seed
کاوش تصادفی
Random-access memory
رم
[علوم کامپیوتر]
random access memory
حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
Random-access memory
رم کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
random number generator
مولد عدد تصادفی
random parallel tests
ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
random scan graphics
نگاره سازی با پوشش تصادفی
random number generator
مولد اعداد تصادفی
systematic random sampling
نمونه گیری تصادفی منظم
casrd random access memory
حافظه دستیابی تصادفی کارت
static random access memory
حافظه دستیابی مستقیم ایستا
dynamic random access memory
حافظه دستیابی مستقیم پویا
RAM
[random access memory]
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
رم کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
رم
[علوم کامپیوتر]
multibank dynamic random access memory
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
random access memory
[RAM]
module
گذاره حافظ انتخابی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com