English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (8 milliseconds)
English Persian
random wound سیم پیچ نامنظم
Other Matches
wound less زخمی نشده
wound جریحه
wound less غیرمجروح
wound مجروح کردن
wound جراحت زخمی کردن
wound زخم زدن
to d. from wound از زخم مردن
wound جریحه مجروح کردن
wound جراحت
wound زخم
wound رزوه شده .
wound up منحل شده
wound پیچانده
wound پیچ خورده
wound less بی جراحت
wound پیچیده شدن
wound up منحله
wound کوک شده
wound جرح
receive a wound زخم خوردن
shunt wound دارای سیم پیچ مغناطیسی انحرافی
gunshot wound زخم تیر
green old wound زخم تازه
green old wound زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
flesh wound زخم جزئی
flesh wound زخم سطحی
gunshot wound زخم گلوله
to wound somebody's pride به غیرت کسی برخوردن
the wound is rankling زخم چرک کرده است
the wound was healed زخمش خوب شد
stab wound زخمچاقو
wound pole قطب مرکب
wound chevron نشان زخمی شدن در جنگ
wound chevron علامت زخمی شدن
the wound was infected زخم عفونی شد
the wound was infected زخم اب کشید
to bind up a wound بستن زخم
to receive a wound زخم خوردن
to receive a wound زخم برداشتن
d.c. series wound motor موتور با سیم پیچی جریان دائم
duplex wound armature ارمیچر دو سیم پیچی
shunt wound motor موتور با سیم پیچ شنتی
series wound generator ژنراتور سری
form wound coil سیم پیچ قالبی
series wound motor موتور سری
lap wound armature ارمیچر رویهم
series wound motor موتور با پیچک سری
series wound motor موتور با سیم پیچ زنجیری
compound wound motor موتور با سیم پیچی کمپوند
compound wound motor موتور مرکب
compound wound generator ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
The wound burns and throbs. زخم جایش می سوزد
To opev someones wound. داغ کسی را تازه کردن
to die from an injury [a wound] به علت آسیب دیدگی [زخمی] مردن
wire wound resistor مقاومت پیچکی
wound rotor motor موتور القائی با حلقه لغزان
bar wound armature ارمیچر میلهای
bar wound armature رتور قفس سنجابی
shunt wound motor موتور شنت
compound wound generator مولد مرکب
differential compound wound motor موتور با سیم پیچ کمپوندتفاضلی
To rub salt in somebodys wound . نمک بر زخم کسی پاشیدن
at random <adv.> تصادفی
at random <adv.> برحسب اتفاق
at random <adv.> اتفاقا
random <adj.> برحسب تصادف
at random <adv.> بطور اتفاقی
at random <adv.> بطور تصادف
at random <adv.> تصادفا
random بی ترتیب
random بی مقصدی
random بی منظوری پیشامد اتفاقی همینطوری الله بختکی
random اتفاقی الکی
random نامنظم
random بی هدف تصادفی
random کترهای
random حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
random بی نظم
random سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
random قابل پیش بینی نیست
at random به تصادف
random پیشامد
near random دستیابی تقریباتصادفی
random <adj.> تصادفی
random مسیر ناگهانی
random خط سیر اتقافی
random فکر تصادفی غیرعمدی
random بختانه
random <adj.> شانسی
random راندوم
random عدد شانسی
random <adj.> اتفاقی
random تصادف
random test ازمایش نامنظم
random selection گزینش تصادفی
random sampling نمونه گیری تصادفی
random sample نمونه گیری تصادفی
random model الگوی تصادفی
random test ازمایش پیشامدی
random variable متغیر تصادفی
quasi random شبه تصادفی
pseudo random رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
pseudo random قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
pseudo random سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
random access دستیابی مستقیم
random model مدل تصادفی
random access دستیابی تصادفی
random number عدد تصادفی
random number عدد شانسی
random number عدد راندوم
random number برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
random number روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
random number شمارهای که قابل پیش بینی نیست
random mixed مخلوط شدن به طور شانسی
random fill خاکریز بی ترتیب
random file پرونده تصادفی
random activity فعالیت تصادفی
random assignment گمارش تصادفی
random copolymer همبسپار بی نظم
random distribution توزیع بی نظم
random distribution توزیع تصادفی
random error خطای بختایی
random file فایل تصادفی
random paving سنگفرش موزاییک
random error خطای تصادفی
random processing پردازش تصادفی
random paving سنگفرش معرق
random probing پردازش تصادفی
random processing پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
random process پویش تصادفی
random processing با دست یابی تصادفی
random process جریان تصادفی فرایند تصادفی
random access فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
random numbers اعداد تصادفی
random sample نمونه تصادفی
random access توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
random access رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
random access حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
random access قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
random access دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
Random-access memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
Random-access memory حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
Random-access memory رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
systematic random sampling نمونه گیری تصادفی منظم
random logic design طرح منطقی تصادفی
random number generator مولد عدد تصادفی
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
random number generator مولد اعداد تصادفی
random access memory حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
random number seed کاوش تصادفی
Random-access memory رم [علوم کامپیوتر]
random scan graphics نگاره سازی با پوشش تصادفی
pseudo random number عدد شبه تصادفی
Random-access memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
stratified random sampling نمونه گیری لایهای تصادفی
dynamic random access memory حافظه دستیابی مستقیم پویا
casrd random access memory حافظه دستیابی تصادفی کارت
static random access memory حافظه دستیابی مستقیم ایستا
RAM [random access memory] حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] رم [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
random access memory [RAM] module گذاره حافظ انتخابی
multibank dynamic random access memory حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com