English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
rating scale مقیاس درجه بندی
Search result with all words
graphic rating scale مقیاس درجه بندی نگارهای
Other Matches
self rating تعیین میزان استعداد خود
rating نحوه عملکرد مجاز
rating ریتینگ
rating سنجش توان
rating نرخ بندی
rating تقویم
rating میزان عوارض
rating توان نامی توان قدرت
rating ترتیب تقدم
rating درجه رتبه
rating رژیم اسمی
rating سرزنش
rating نرخ
rating درجه بندی
rating دسته بندی کردن
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
rating دسته بندی
performance rating درجه بندی عملکرد
cetane rating اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
peer rating درجه بندی همسالان
octan rating درجه اکتان
nominal rating کار اسمی
motor rating توان نامی موتور
continuous rating کار پیوسته اسمی
rating curve منحنی بدههای اندازه گیری شده
advancement in rating ارتقاء درجه
rating schedule مقیاس درجه بندی
credit rating درجه بندی اعتبار
credit rating میزان اعتبار
credit rating رتبه بندی اعتباری مشتریان
intermittent rating کار اسمی متناوب
service rating تقدم پرسنلی رتبه بندی پرسنلی
engine rating توان موتور
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
proficiency rating طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
suppliers rating درجه بندی نمودن فروشنده ها
service rating طبقه بندی پرسنلی
rating plate پلاک قدرت
wet rating توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
wattage rating حد واتی
vendor rating رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
merit rating درجه بندی شایستگی
vendor rating طبقه بندی فروشندگان
rating plate صفحه مشخصات
knock rating میزان بهسوزی
rating plate پلاک مشخصات
cold rating خروجی ماکزیمم موتور جت بدون استفاده از سیستم پس سوز
voltage rating of a condenser ولتاژ اسمی خازن
forced distribution rating درجه بندی با توزیع معین
short time rating کار کردن با وقفه
maximum load rating قابلیت بارگیری نامی حداکثر
maximum current rating جریان نامی حداکثر
scale ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale جدول
scale ترازو
scale شاخص
t scale مقیاس T
scale قپان
scale مقیاس نقشه
k scale مقیاس ک
scale مقیاس
scale حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale مقیاس کردن
to scale down پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to scale up or down مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
scale میزان مقیاس درجه
scale طبله
scale درجه
scale down کاهش مقیاس
scale down به نسبت ثابت
scale down کاهش
scale down کاهش تدریجی
scale up افزایش به نسبت ثابت
scale up افزایش مقیاس
scale value ارزش مقیاسی
scale خطکش
scale درجه بندی
scale طبلک درجه
scale ن
two scale دو مقیاسی
two scale دودویی
scale قطعه
scale کمتریا افزایش نسبت
z scale مقیاس " زی "
z scale نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
scale مقیاس گذاشتن
f scale مقیاس اف
m f scale مقیاس نرینگی- مادینگی
scale up افزایش
scale نرخ دو مقدار
scale فلس پشم [این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
y scale در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
x scale مقیاس طولی عکس
scale دسته بندی
scale کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
x scale در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
scale مشابه 8865
return to scale بازده نسبت به مقیاس
scale factor ضریب اندازه
scale factor مقیاس گذاری
micrometer scale طبله میکرومتر
scale factor پیمایش
ordinal scale مقیاس ترتیبی
needle scale حرکت تعادلی روی یک پا
numerical scale مقیاس عددی
micrometer scale طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
nominal scale مقیاس اسمی
nominal scale شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
numerical scale مقیاس شماره بندی شده
nominal scale مقیاس
plotting scale خط کش مسافت یاب
psychological scale مقیاس روانی
range scale طبله مسافت
range scale طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
percentile scale مقیاس صدکی
precision scale مقیاس دقیق
point scale مقیاس امتیازی
product scale مقیاس فراورده
plotting scale خط کش مختصات
plateform scale قپان سکوب دار
photographic scale مقیاس عکاسی
ration scale مقیاس نسبتی
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
reasonable scale مخارج متعارفه
scale armor زره پولک دار
scale board تخته نازک
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
on a grand scale <adv.> در مقیاس بزرگ
graduated scale ترازویدرجهدار
distance scale مقیاسمسافت
depth scale مقیاسعمیق
cine scale صفحهنشانگر
Celsius scale درجهیسیلیوس
aperture scale دهانهمقیاسدرجه
altitude scale ارتفاعدیجیتالی
Richter Scale درجهی ریشتر
Richter Scale میزان ریشتر
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
windage scale مقیاس تغییر سمت
height scale پایهارتفاع
kitchen scale ترازویآشپزخانه
on a grand scale <adv.> به مقدار زیاد
exposure scale جدول پرتوگیری [عکاسی]
At the rate of . On a scale of . به میزان
vernier scale قالبنمایش
transfer scale پایهانتقال
tempo scale میزانتمپو
scale leaf برگقطعهای
letter scale مقیاسنامهها
latitude scale مقیاسجغرافیایی
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
transverse scale مقیاس عرضی
site scale طبله تراز
sight scale مقیاس نشانه روی
sight scale طبله نشانه روی
belly scale شکمصاف
scale of weights جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project وسعت طرح
scale of project اندازه طرح
scale of production مقیاس تولید
scale of preferences مقیاس برتریها
scale of preferences مقیاس رجحانها
scale of balance کپه
site scale دستگاه تراز توپ
spectral scale مقیاس طیفی
tonal scale مقیاس صوتی
to turn the scale قطعی بودن
to turn the scale قاطع بودن
to sink in the scale در مقام تنزل کردن
to sink in the scale پایین رفتن
to scale awall بالارفتن ازدیوار
the scale preponderates کفه ترازو پایین میرود
temperature scale مقیاس دما
swan scale تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
stanine scale مقیاس نه بخشی
splash scale طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
scale factor ضریب مقیاس
grey scale سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
engineer's scale خط کش مهندسی
elevation scale طبلک درجه
elevation scale مقیاس درجه
economies of scale صرفه جوئیهای مقیاس
large-scale مقیاس بزرگ
economies of scale صرفه جوئیهای تولید انبوه
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
dispersion scale طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
diseconomies of scale عدم صرفه جوئی به مقیاس
explosive scale مدار منفجره
explosive scale مدار موادمنفجره مصرف شده درپرتاب گلوله
fahrenheit scale مقیاس فارنهایت
grey scale سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
gray scale مقیاس سایه زنی
gray scale اندازه خاکستری
graphic scale مقیاس مصور
graphic scale مقیاس خطی
grade scale مقیاس کلاسی
gapped scale گاهی که چند نت ان حذف شده باشد
full scale اندازه طبیعی
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com