Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (11 milliseconds)
English	Persian
reaction time	زمان واکنش
reaction time	زمان عکس العمل
reaction time	زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
Other Matches
reaction	انفعال عکس العمل
overall reaction	واکنش کل
reaction	پرتو
reaction	عکس العمل
reaction	واکنشی
reaction	انعکاس
reaction	واکنش
reaction curve	منحنی واکنش
reaction curve	منحنی عکس العمل
reaction drills	تمرینهای واکنشی
reaction threshold	استانه واکنش
suprafacial reaction	واکنش تک رخی
substitution reaction	واکنش استخلافی
side reaction	واکنش جانبی
reaction coordinates	مختصات واکنش
reaction chamber	اطاق واکنش
addition reaction	واکنش افزایشی
redox reaction	واکنش اکسایش- کاهش
polyadiition reaction	واکنش چند افزایشی
precipitation reaction	واکنش رسوب دهنده
quenching reaction	واکنش فرونشانی
rate of reaction	سرعت واکنش
reaction equation	معادله واکنش
reaction chamber	محفظه فعل و انفعال
shortening reaction	واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
shortening reaction	واکنش کوتاه سازی
second order reaction	واکنش مرتبه دوم
reaction progress	پیشرفت واکنش
reaction products	فراوردههای واکنش
reaction potential	پتانسیل واکنش
first order reaction	واکنش مرتبه یک
reaction key	کلید واکنش
reaction graph	گراف واکنش
reaction formation	واکنش وارونه
reaction force	نیروی عکس العمل
reaction equation	معادله عکس العمل
reformatsky reaction	واکنش رفرماتسکی
reaction engine	موتور عکس العملی
reaction timer	زمان سنج واکنش
reaction turbin	توربین عکس العملی
reaction turbin	توربین فشار زیاد
reaction turbine	توربین عکس العملی
reaction of support	عکس العمل تکیه گاه
acid reaction	واکنش اسیدی
deferred reaction	واکنش معوق
conversion reaction	واکنش تبدیلی
consecutive reaction	واکنش پی در پی
concentred reaction	واکنش همزمان
fugue reaction	واکنش گریز
grief reaction	واکنش سوگ
growth reaction	واکنش رشد
half reaction	نیم واکنش
haloform reaction	واکنش هالوفرم
heat of reaction	گرمای واکنش
cleavage reaction	واکنش گسسته شدن
forward reaction	واکنش رفت
cross reaction	سطح مقطع
favorskii reaction	واکنش فاروسکی
delayed reaction	واکنش درنگیده
displacement reaction	واکنش جانشینی
cycloaddition reaction	واکنش حلقه زایی
electrocyclic reaction	واکنش الکتروسیکلی
elementary reaction	جزء واکنش
elimination reaction	واکنش حذفی
emergency reaction	واکنش اضطرار
endothermic reaction	واکنش گرماگیر
exchanger reaction	واکنش تبادلی
exothermic reaction	واکنش گرماده
false reaction	واکنش کاذب
heterogeneous reaction	واکنش ناهمگن
homogeneous reaction	واکنش همگن
circular reaction	واکنش چرخشی
metabolic reaction	واکنش سوخت و سازی
net reaction	واکنش نتیجه
neutralization reaction	واکنش خنثی شدن
nuclear reaction	فرایند هستهای
nuclear reaction	واکنش هستهای
armature reaction	عکس العمل ارمیچر
armature reaction	واکنش ارمیچر
antarafacial reaction	واکنش دوزخی
aldol reaction	واکنش الدولی
aldol reaction	تراکم الدولی
mass reaction	واکنش کلی
avoidance reaction	واکنش اجتنابی
backward reaction	واکنش برگشت
chemical reaction	واکنش شیمیایی
cannizzaro reaction	واکنش کانیزارو
insertion reaction	واکنش جایگیری
instantaneous reaction	واکنش انی
instantaneous reaction	واکنش فوری
intermediate reaction	واکنش واسطه
intermolecular reaction	واکنش بین مولکولی
irreversible reaction	واکنش برگشت ناپذیر
bimolecular reaction	واکنش دو مولکولی
balanced reaction	واکنش موازنه شده
alarm reaction	واکنش هشدار
condensation reaction	واکنش تراکمی
chain reaction	واکنش زنجیرهای
chain reaction	واکنش زنجیری
chain reaction	واکنش زنجیری یاهستهای
adverse reaction	اثر جانبی
transfer reaction	واکنش انتقالی
reversible reaction	واکنشبرگشتپذیر
unimolecular reaction	واکنش تک مولکولی
reaction direction	جهتواکنش
wassermann reaction	ازمایش سرم خون برای تشخیص وجودمیکروب سیفیلیس در بدن
adverse reaction	عوارض جانبی [اثر جانبی]
adverse reaction	نتیجه جانبی
witting reaction	واکنش ویتیگ
third order reaction	واکنش مرتبه سه
thermonuclear reaction	واکنش گرما- هستهای
adverse reaction	اثر فرعی
pseudo first order reaction	واکنش شبه مرتبه یک
michael addition reaction	واکنش افزایشی مایکل
average reaction rate	مقدار متوسط واکنش
average reaction rate	سرعت متوسط واکنش
acid catalyzed reaction	واکنش کاتالیزور شده با اسید
load reaction brake	ترمز فشار باد
absolute reaction rate	سرعت واکنش مطلق
markovnikoff addition reaction	واکنش افزایشی مارکونیکوف
oxidative addition reaction	واکنش افزایشی اکسایشی
olefin metathesis reaction	واکنش مبادله اولفینی
modulus of subgrade reaction	ضریب عکس العمل
acute stress reaction	واکنش حاد فشار روانی
coefficient of subgrade reaction	ضریب عکس العمل
advancement degree of reaction	درجه پیشرفت واکنش
oxidation reduction reaction	واکنش اکسایش- کاهش
controlled thermonuclear reaction	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
addition elimination reaction	واکنش افزایشی- حذفی
cis addition reaction	واکنش افزایشی سیس
hand to mouth reaction	واکنش دست به دهان بردن
wolf kishner reaction	واکنش ولف- کیشنر
ring clossure reaction	واکنش حلقه بندی
step reaction polymerization	بسپارش مرحلهای
half cell reaction	واکنش نیم سلول
effective reaction potential	حد موثر نیرومندی واکنش
reaction rate of constant	ثابت سرعت واکنش
reaction [answer, commentary]	پاسخ
reaction [answer, commentary]	رای
reaction [answer, commentary]	نظر
ring opening reaction	واکنش حلقه گشا
roasting reaction method	روش واکنش تشویهای
symmetry allowed reaction	واکنش مجاز از لحاظ تقارن
free radical chain reaction	واکنش زنجیری رادیکالی
law of additivity of reaction heat	قانون جمع پذیری گرمای واکنش
I'll let you know when the time comes ( in due time ) .	وقتش که شد خبر میکنم
There is yet time.	هنوز وقت هست.
down time	زمان تلفن شده
down time	وقفه
at this time <adv.>	درحال حاضر [عجالتا] [اکنون ] [فعلا]
down time	زمان بیکاری
It's time	وقتش رسیده که
take your time	عجله نکن
time will tell	در آینده معلوم می شود
i time	time Instruction
in time <idiom>	قبل از ساعت مقرر
in time	بجا
at another time	در زمان دیگری
f. time	روزهای تعطیل دادگاه
in time	بموقع
in the time to come	اینده
in the time to come	در
in the mean time	ضمنا
in no time	خیلی زود
in no time <idiom>	سریعا ،بزودی
down time	مدت از کار افتادگی
down time	زمان توقف
any time <adv.>	همیشه
time [s] <adv.>	دفعه
from this time forth	ازاین پس
time [s] <adv.>	بار
at any time <adv.>	درهمه اوقات
even time	دویدن 001 یارد معادل 5/19متر در01 ثانیه
for the time being	عجالت
any time <adv.>	درهمه اوقات
What have you been up to this time?	حالا دیگر چه کار کردی ؟ [کاری خطا یا فضولی]
for the first [last] time	برای اولین [آخرین] بار
time and again	بکرات
down time	مرگ
There is still time before I go.	هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
down time	زمان تلف
at any time <adv.>	هر بار
any time <adv.>	هر بار
from time to time	هرچندوقت یکبار
from time to time	گاه گاهی
from this time forth	ازاین ببعد
at any time <adv.>	همیشه
from this time forth	زین سپس
there is a time for everything	هرکاری وقتی
what is the time?	چه ساعتی است
what is the time?	وقت چیست
all-time	همیشگی
all-time	بیسابقه
some other time	دفعه دیگر [وقت دیگر]
all-time	بالا یا پایینترین حد
one-time	پیشین
one-time	قبلی
one-time	سابق
four-four time	چهارهچهارم
three-four time	نت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com