Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 50 (4 milliseconds)
English	Persian
reactions from abroad	واکنش مردم در کشورهای خارجی
Other Matches
reactions	واکنش
reactions	پرتو
reactions	عکس العمل
reactions	واکنشی
reactions	انعکاس
reactions	انفعال عکس العمل
adverse reactions	آثار جانبی
wing reactions	واکنشهای بال
adverse reactions	اثرهای جانبی
phobic reactions	واکنشهای هراس
chain reactions	واکنش زنجیری یاهستهای
chain reactions	واکنش زنجیری
chain reactions	واکنش زنجیرهای
acid base reactions	واکنشهای اسید- باز
to go abroad	سفرکردن
to be all abroad	ازمرحله پرت بودن
to be all abroad	بکلی دراشتباه بودن
to be all abroad	گیج شدن
abroad	پهن
abroad	خارج
to go abroad	به خارج [از کشور] رفتن
abroad	گسترش یافته
abroad	وسیع
abroad	بیگانه
to be all abroad	متحیرماندن
get abroad	منتشر شدن
get abroad	پهن شدن
abroad	ممالک بیگانه
abroad	خارج از کشور
abroad	بیرون
citizen abroad	شهروند مقیم خارج
at home and abroad	در داخل و خارج [از کشور]
internally or abroad	در داخل و خارج [از کشور]
publish abroad	در همه جا شهرت دادن
visitors from abroad	بازدید کنندگان خارجی
not valid abroad	در خارج [از کشور] معتبر نیست
to publish abroad	در همه جا شهرت دادن
to bruit abroad	انتشار دادن
residing abroad	مقیم خارجه
at home and abroad	در درون و بیرون کشور
My brother has gone abroad.	برادرم رفته خارجه [خارج از کشور]
I am very much opposed to your going abroad.	با رفتن شما بخارج سخت مخالفم
at home and abroad	در سفر و حضر
at home and abroad	در داخله و خارجه
to bruit abroad	شایع کردن
To import goods [from abroad]	کالا از خارج وارد کردن
net factor income from abroad	خالص درآمد عوامل از خارج
As part of my training, I spent a year abroad.	درجریان کارآموزیم یکسال را در خارج گذراندم.
They live abroad for the greater part of the year.	آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com