Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
reactor control
کنترل راکتور
Other Matches
reactor
واکنشگاه
reactor
پیچک
reactor
چوک
reactor
راکتور
reactor
عامل عکس العمل
reactor
عامل واکنش
reactor
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
to shut down a reactor
راکتوری را از کار انداختن
reactor building
ساختمانرآکتور
input reactor
پیچک ورودی
chemical reactor
واکنشگاه شیمیایی
fission reactor
واکنشگاه هستهای
fission reactor
واکنشگاه اتمی
nuclear reactor
راکتور هستهای
protective reactor
راکتانس محافظ
nuclear reactor
پیل اتمی
reactor core
هستهرآکتور
convertor reactor
راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
reactor tank
مخزنرآکتور
breeder reactor
زایشگر
fusion reactor
راکتور فوریونی
nuclear reactor
واکنشگاه هستهای
reactor output
توان راکتور
atomic reactor
واکنشگاه اتمی
breeder reactor
راکتور زاینده
fusion reactor
راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
to shut down a reactor
راکتوری را خاموش کردن
interphase reactor
پیچک متعادل کننده
reactor vessel
مجرایرآکتور
input reactor
سلف ورودی پیچک ماقبل
boiling-water reactor
راکتورآبجوش
fast breeder reactor
رآکتورهستهایکهبیشترازمصرفخود"پلوتونیوم "تولیدمیکند
gas-cooled reactor
رآکتورگازسرد
pressurized-water reactor
رآکتورفشارآب
gas cycle reactor
راکتور با مدار گردش گازی مسدود
current limiting reactor
پیچک کاهنده
heavy-water reactor
رآکتورآبسنگین
open cycle reactor system
سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
line charge compensation reactor
پیچک متعادل کننده
line charge compensation reactor
پیچک جبرانگر
closed cycle reactor system
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
self-control
خودداری
self-control
خودگردانی
self control
مسک نفس
to keep under control
تحت نظارت نگه داشتن
I cant help it. It is beyond my control.
دست خودم نیست
self-control
خویشتنداری
control
بازدید
control
توپزن دقیق
control
فرمان
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
کنترل کردن مهار کردن
control
مهار
control
نظارت
control
کنترل
control
کاربری
control
کنترل بازبینی
control
بازرسی
control
نظارت کردن تنظیم کردن
control
کنترل کردن
self control
خودداری
control
نظارت و ممیزی کردن
control
بازرسی نظارت جلوگیری
self control
قوه خودداری
self control
کف نفس
control
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control
واپاد
control
اختیار
control
کنترل کردن فرمان
control
نظارت کردن
control
بازرسی کردن
geodetic control
نقاط کنترل ژئودزی
erosion control
جلوگیری از فرسایش
exchange control
کنترل ارزی
experimental control
کنترل ازمایشی
external control
کنترل خارجی
centring control
دکمهکنترلصفحه
frequency control
کنترل فرکانس
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
geodetic control
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
exchange control
جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
esi control
control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
exchange control
کنترل ارز
exchange control
نظارت ارز
climate control
کنترلدما
government control
نظارت دولتی
exchange control
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
error control
کنترل خطا
framing control
پیچ تنظیم تصویر
field control
کنترل میدان
forms control
کنترل فرم ها
fly control
قسمت کنترل پرواز
flood control
سیل بندی
fire control
کنترل یا هدایت اتش
flow control
کنترل جریان
fiscal control
نظارت مالی
fiscal control
کنترل مالی
flight control
سیستم کنترل هواپیماها
flight control
کنترل پرواز
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
fire control
کنترل اتش
fighter control
کنترل شکاریها
focusing control
تنظیم تمرکز
fighter control
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
fly control
برج کنترل
fire control
اطفاء حریق
fire control
جلوگیری از اتش سوزی
fire control
سیستم کنترل اتش
fire control
کنترل کردن اتش کنترل اتش
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
control status
وضعیت کنترلی
control unit
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
control vane
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
control variable
متغیر کنترل شده
control vehicle
تانک نافم حرکت
control vehicle
خودرونافم ستون یا نافم حرکت
control wheel
صفحه کنترل
control wheel
صفحه تنظیم کننده
control word
کلمه کنترل
control words
کلمات کنترلی
control zone
منطقه کنترل هوایی
control zone
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
corrosion control
جلوگیری و کنترل خوردگی
control unit
واحد کنترل
control transmitter
دستگاههای همگرد
control status
وضعیت کنترل اتش
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
control store
انباره کنترل
control structure
ساخت کنترل
control structure
ساختار کنترلی
control structure
ساختارکنترل
control surface
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
control surface
سطح کنترل
control surface
سطح فرمان
fuel control
کنترلسوخت
control switch
کلید فرمان
control system
سیستم فرمان
control system
سیستم کنترل
control total
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
cortical control
کنترل مغزی
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
control knob
دکمههایکنترل
digital control
کنترل دیجیتالی
direct control
کنترل مستقیم
control keys
کلیدهایکنترل
disaster control
روش کنترل سوانح
disaster control
روش مقابله با سوانح و بلایا
control box
جعبهکنترل
control bar
میلهکنترل
electric control
کنترل الکتریکی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
electronic control
کنترل الکترونیکی
electronic control
فرمان الکترونیکی
colour control
کنترلرنگ
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
delusion of control
هذیان کنترل شدگی
decentralized control
کنترل غیر تمرکزی
crystal control
تنظیم با بلور
cursor control
کنترل مکان نما
foot control
کنترل پایی
fan control
تنظیممقدارخنکی
damage control
کنترل خسارات
damage control
کنترل کردن خسارات
damage control
اسیب گیری
detachable control
کنترلقابلتفکیک
control valve
دریچهیکنترل
data control
کنترل داده ها
control stand
جایگاهکنترل
control room
اتاقکنترل
control pad
صفحهکنترل
control knobs
دکمهکنترل
engagement control
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
government control
کنترل دولتی
manual control
کنترل دستی
net control
ایستگاه کنترل شبکه
numerical control
کنترل عددی
spark control
نافم جرقه
organization control
کنترل سازمانی
output control
تنظیم انرژی خروجی
span of control
حوزه نظارت
peaking control
نافم اوج دهندگی
social control
کنترل اجتماعی
size control
کنترل اندازه
sequential control
کنترل ترتیبی
phase control
تنظیم با تغییر فاز
net control
کنترل شبکه
movement control
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
motor control
کنترل حرکتی
stock control
کنترل موجودی انبار
stimulus control
کنترل محرک
statistical control
کنترل اماری
material control
کنترل مواد
start up control
کنترل اغازی
speed control
کنترل عده دور
speed control
کنترل سرعت
minor control
کنترل ضعیف
minor control
کنترل کم
mixture control
کنترل مخلوط
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com