English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
real gross national product تولید ناخالص ملی واقعی
Other Matches
gross national product تولید ناخالص ملی
gross national product محصول ناخالص ملی
gross national product تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
nominal gross national product محصول ناخالص ملی اسمی
potential gross national product تولید ناخالص ملی بالقوه
gross national expenditure هزینه ناخالص ملی
gross national quality کیفیت ناخالص ملی
gross national income درامد ناخالص ملی
gross domestic product تولید ناخالص داخلی
gross product per capita تولید ناخالص سرانه
gross primary product تولید ناخالص نخستین
real national income درامد ملی واقعی
real national income درامد ملی به قیمت ثابت
national product تولید ملی
net national product محصول خالص ملی
gross 441عدد
gross دوازده دوجین
gross ناویژه
gross تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
gross فاحش
gross value ارزش ناخالص
in the gross بطورکلی
in the gross روی همرفته
gross f. کلاه برداری بزرگ
gross f. عین فاحش
gross غیر خالص
gross یکجا وزن کل
gross یکپارچه
gross بی تربیت
gross زشت
gross درشت بافت
gross زمخت
gross عمده ناخالص
gross ستبر
gross بزرگ
gross درشت
gross وزن سرجمع چیزی
gross وحشی توده
gross انبوه
gross کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
gross کل
gross کلی
gross ناخالص
gross قراص
gross فاهش
gross جمع کردن زمخت کردن
gross بزرگ کردن
gross شرم اور ضخیم
gross جمع کل
small gross قراص کوچک
gross weight وزن ناخالص
gross weight وزن ناویژه
gross weight وزن کل هواپیما یاخودرو با بار وزن خالص
gross weight وزن کل
gross density چگالی خام
gross tonnage فرفیت ناخالص به تن
gross tonnage گنجایش حجمی
gross area پهنه ساختمان
gross capacity فرفیت ناویژه
gross fraud غبن فاحش
gross amount مبلغ ناخالص
gross density چگالی غیر خالص
gross yield محصول ناخالص
great gross قراص بزرگ
gross error خطای فاحش [ریاضی]
gross yield بازده ناخالص
gross weight وزن با فرف
gross space حجم کلی
gross space جای کلی
gross negligence اشتباهات کلی ناشی از بی دقتیها بی دقتی کلی
gross earnings درامدناخالص
gross investment سرمایه گذاری ناخالص
gross income درامد ناخالص
gross expenditure هزینه ناخالص
gross negligence اشتباه دقت کلی
gross negligence تقصیر در نگهداری مال تعدی و تفریط
gross negligence اهمال فاحش
gross profit سود ناخالص
gross space فضای کلی
gross earnings عواید ناخالص
gross revenue درامد فروش ناخالص دریافتی ناخالص
gross score نمره خام
gross rate of return نرخ بازده ناخالص
gross motor activity فعالیت حرکت عمده
design gross weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
gross motor skills مهارتهای حرکتی درشت
total gross floor area سطح بنا با گسترده ساختمان
deceit resulting in gross loss غبن فاحش
national شهروند
national در سطح ملی
national وابسته به قوم یاملتی
national قومی
national ملی
national تبعه
real حقیقی
real value ارزش واقعی
real will نظریه اراده واقعی
real غیر پولی
the seeming and the real نماوحقیقت
real واقعی
real <adj.> شایسته
real <adj.> مناسب
real will مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
real <adj.> صحیح
real ارزش واقعی هر کالا یا خدمت در حالتی که با پول اندازه گیری شود حقوق راجعه به اموال غیرمنقول
the seeming and the real فاهروباطن
real بی خدشه صمیمی
real اصل
real غیر مصنوعی طبیعی
real واقعی موجود
real راستین
real <adj.> درست
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national defense دفاع ملی
national investment سرمایه گذاری ملی
national capital سرمایه ملی
national budget بودجه ملی
national bank بانک ملی
national accounting حسابداری ملی
national assembly مجلس ملی
national asset دارائی ملی
national consumption مصرف ملی
national convention مجمع ملی
national income درامد ملی
national highway راه اصلی
national highway شاهراه
national guard گارد ملی
national finance مالیه ملی
national demand تقاضای ملی
national dividend سود سهام ملی
national expenditures مخارج ملی
national expenditures هزینههای ملی
national ensign پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
national economy اقتصاد ملی
local national سکنه محلی
national defense دفاع در سطح ملی
national culture فرهنگ ملی
national debt قرضه ملی
national debt بدهی ملی
national flag پرچم ملی
national debt قرض ملی
national defence دفاع ملی
national defence پدافند ملی
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
local national اهل محل
national loan وام ملی
national service خدمت ملی
national strategy مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
national supply عرضه ملی
national wealth ثروت ملی
national service خدمت نظام وظیفه
national mourning سوگواری ملی
national insurance بیمه ملی
national insurance بیمه اجتماعی
national parks باغ ملی
national command یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
national government ائتلافدولت
national park باغ ملی
national anthems سرود ملی
national anthem سرود ملی
foreign national تبعه خارجی
foreign national ملیت خارجی
national strategy استراتژی ملی
national state دولت ملی
national spending مخارج ملی
national round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
national reserve پاستگاه ملی
national reserve اندوختگاه ملی
national programs برنامههای ملی
national pride شعوبیه
national policy سیاست ملی
national policy خط مشی ملی
national planning برنامه ریزی ملی
national plan برنامه ملی
national output تولید ملی
national objectives هدفهای ملی
national saving پس انداز ملی
national sovereignty حاکمیت ملی
national security امنیت ملی
national salute احترام به پرچم ملی
national salute شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
real memory حافظه حقیقی
real memory حافظه واقعی
real number عدد حقیقی
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
real mode حالت واقعی
real module ضریب حقیقی
real number عددی که با بخش کسری همراه است .
real numbers اعداد واقعی
to look like the real thing مانند چیزی واقعی بودن
real time سیستمی که زمان پردازش آن بسیار مهم است و میتواند منبع داده را تحت تاثیر قرار دهد
real numbers اعدد حقیقی [ریاضی]
real number عدد حقیقی [ریاضی]
real McCoy <idiom> چیز واقعی واصیل
She was a real beauty. یک تکه ماه بود
real world دنیایحقیقی
real numbers اعداد حقیقی
real memory حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
real action دعوی راجع به اموال غیر منقول
real action دعوی غیر منقول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com