Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
rear brake pedal	پدالترمزانتهایی
Other Matches
brake pedal	ترمزپدال
foot brake pedal	پدال ترمز
rear brake	ترمزعصبی
pedal	پدال
pedal	جاپایی
pedal	پدال پایی
pedal	وابسته به رکاب پازدن
pedal	رکاب زدن
pedal	رکاب
back-pedal	افهار ندامت کردن
foot pedal	پدال پایی
clutch pedal	پدال کلاج
pedal pushers	شلوار کوتاه زنانه
shifting pedal	رکاب صدا خفه کن
pedal spindle	محورپدال
pedal rod	میلهپدال
shifting pedal	وسیله تخفیف وتضعیف چیزی
back-pedal	به سرعت پسرفتن
pedal keyboard	صفحهکلیدپدال
pedal key	کلیدپدال
back-pedal	به عقب پا زدن
accelerator pedal	پدال گاز
back-pedal	حرف خودرا پس گرفتن
crescendo pedal	پدالکراساندو
back-pedal	انکار کردن
adjustment pedal	پدال متحرک
gearchange pedal	پدالتغییردنده
soft pedal	رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
pedal bin	سطلآشغالپایی
rudder pedal	پدالسکان
soft-pedal	رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
sostenuto pedal	پدالساستینوتا
sustaining pedal	پدالآهنگیکنواخت
foot pedal switch	سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
motor-assisted pedal cycle [British English]	دوچرخه موتوردار
rear	بلندکردن
to take in rear	از پشت سر حمله کردن به
at the rear of	پشت سر
at the rear of	درعقب
at the rear of	پشت
rear	عقبه سپاه
rear	دنباله
rear	افراشتن
rear	پروردن
rear	تربیت کردن
rear	نمودار شدن عقب
rear	پشت
rear	دنبال
rear	عقب
rear court	انتهای زمین
rear of queue	عقب صف
rear party	قسمت عقبه
rear sight	نمای پشت
rear party	عقب دار
rear party	نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
rear point	قسمت نوک عقب دار
rear point	اخرین قسمت عقب دار
rear guard	نیروی عقب دار
rear guard	عقب دار
rear axle	محور چرخ عقب
rear echelon	رده عقب
rear echelon	قسمت عقب جبهه عقب جبهه
rear area	منطقه عقب
rear foot	پای عقب
rear barrier	حد عقب سپاه یا لشگر
rear commodore	سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
at the rear of the stage <adj.> <adv.>	پشت پرده نمایش [مخصوص اطاق رخت کن]
rear sight	شکاف درجه
get one's rear in gear <idiom>	عجله کردن
rear wall	دیوار پشت
rear runner	گردنهپشتی
rear lights	چراغهایعقب
rear light	چراغعقب
rear leg	دنبالهپایه
rear apron	دنبالهکراوات
rear indicator	شاخصانتهایی
rear derailleur	درایلرعقبی
rear bumper	دنبالهسپر
rear beam	دنبالهشاهینترازو
at the rear of the stage <adj.> <adv.>	در پس پرده
rear view	منظرهپشتتراکتور
rear wheel	چرخ عقب
rear window	پنجره عقب
bring up the rear <idiom>	آخرهمه قرارگرفتن
the rear of a house	قسمت عقب یا پشت خانه
the rear vassals	اتباع تیولدار
the rear vassals	مالیات دهندگان
to bring up the rear	از عقب امدن
to close up the rear	اخر از همه امدن
to hang on the rear	برای حمله دنبال کردن
rear seat	صندلیعقب
rear foil	دنبالهتیغه
rear admiral	سرتیپ دریایی
rear admirals	دریادار
rear admirals	سرتیپ دریایی
rear admiral	دریادار
brake	بیشه
brake	قطع درگیری
d.c. brake	ترمز جریان دائم
brake	ضامن
brake	ترمزکردن
brake	عایق مانع
brake	ترمز کردن
brake	ترمز
brake	درختستان
rear-view mirrors	آیینهی عقبنما
rear [front] connection	اتصال [جلوئی] پشتی
rear-view mirror	آیینهی عقبنما
duck under and rear takedown	یک دست و یک پا
rear-view mirror	آیینهی جلو
rear-view mirrors	آیینهی پسنما
rear-view mirror	آیینهی پسنما
rear axle casing	پوسته محور عقب
rear mounted engine	موتور عقب
rear area security	تامین منطقه عقب
rear axle shaft	محور چرخ عقب
rear-view mirrors	آیینهی جلو
rear axle drive	محرکه چرخ عقب
rear limit line	خطمحدودکنندهعقب
rear engine drive	موتور عقب
rear crotch and near arm	نوعی کنده رو
brake lever	سطحترمز
brake handle	ترمزدستی
brake caliper	لنتترمز
brake lining	مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
aerodynamic brake	ترمزهوایی
brake cable	سیمترمز
brake horsepower	توان حقیقی مهاری
brake pad	لایهترمز
brake collar	رینگ ترمز
brake horsepower	نیروی ترمز
brake horsepower	توان مفید
brake van	عایقواگن
brake valve	سوپاپ ترمز
brake fluid	روغن ترمز
brake lights	چراغ های ترمز
brake wheels	چرخ های دندانه دار
brake wheel	چرخ دندانه دار
air brake	ترمز هوایی
air brake	ترمز کمپرسی
front brake	ترمزجلو
dynamic brake	ترمزدینامیکی
drum brake	ترمزحلقوی
chain brake	عایقزنجیر
air brake	ترمز بادی
brake lining	لنت ترمز
brake hose	شلنگترمز
press brake	پرس خمشی
prony brake	مهار پرونی
prony brake	ترمز پرونی
prony brake	لگام پرونی
foot brake	ترمز پایی
emergency brake	ترمز اضطراری
electromagnetic brake	ترمز مغناطیسی
electric brake	ترمز الکتریکی
electric brake	ترمز برقی
disc brake	ترمز صفحهای
cane brake	نوعی ازعلف
cane brake	نیستان
cane brake	نیزار
brake wheel	ترمز چرخها
brake weight	لنگر
power brake	ترمز سروو
four wheel brake	ترمز چهار چرخ
disc brake	ترمز دیسکی
gear brake	ترمز سیستم انتقال
hand brake	ترمز دستی
hoist brake	ترمز نقاله
steering brake	قفل فرمان خود روشنی دار
hub brake	ترمز چرخ
internal brake	ترمز داخلی
leaf brake	خم کن
steam brake	ترمز بخاری
brake pressure	نیروی ترمز
brake rigging	اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
rock brake	بسفایج معمولی
brake shoe	کفشک ترمز
magnetic brake	ترمز مغناطیسی
muzzle brake	دافع دهانه
muzzle brake	شعله پوش لوله توپ
rear takedown with outside singleleg byl	زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
rear takedown with inside singleleg & kn	زیریک خم اقل از راست
rear waistlock and back sweep	درو از بغل
rear waistlock and side sweep	درو با مایه سالتو و بارانداز
rear takedown with outside leg tackle	گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
rear takedown with outside leg tackle	زیریک خم
rear waistlock and knee block	درو از پشت
back pedalling brake	ترمز باگردش ازاد
brake lifting magnet	ترمز مغناطیسی اسانسور
to cut brake or beat a r	گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
brake actuating lever	اهرم ترمز
brake shoe ring	رینگ کفشک ترمز
brake shoe carrier	نگهدارنده کفشک ترمز
trailer brake system	دستگاه ترمز تریلر [فناری خودرو]
load reaction brake	ترمز فشار باد
trailer brake valve	سوپاپ ترمز تریلر
brake mean effective pressure	مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
brake cross shaft	محور ترمز
hand brake lever	اهرم ترمز دستی
brake expander cam	بادامک ترمز

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com