English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
rear-view mirrors آیینهی جلو
rear-view mirrors آیینهی عقبنما
rear-view mirrors آیینهی پسنما
Other Matches
rear view منظرهپشتتراکتور
rear-view mirror آیینهی پسنما
rear-view mirror آیینهی عقبنما
rear-view mirror آیینهی جلو
mirrors ایجاد کپی دقیق
mirrors کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrors اینه
mirrors دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrors ایینه
to take in rear از پشت سر حمله کردن به
rear دنباله
rear پروردن
rear تربیت کردن
rear بلندکردن
rear افراشتن
at the rear of پشت سر
at the rear of درعقب
at the rear of پشت
rear عقبه سپاه
rear عقب
rear پشت
rear دنبال
rear نمودار شدن عقب
rear echelon قسمت عقب جبهه عقب جبهه
rear foot پای عقب
rear axle محور چرخ عقب
rear guard عقب دار
rear guard نیروی عقب دار
rear echelon رده عقب
rear court انتهای زمین
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
rear barrier حد عقب سپاه یا لشگر
the rear vassals مالیات دهندگان
rear area منطقه عقب
rear runner گردنهپشتی
rear of queue عقب صف
rear party قسمت عقبه
rear party عقب دار
rear brake ترمزعصبی
rear bumper دنبالهسپر
rear derailleur درایلرعقبی
rear foil دنبالهتیغه
rear indicator شاخصانتهایی
rear leg دنبالهپایه
rear light چراغعقب
rear lights چراغهایعقب
rear seat صندلیعقب
at the rear of the stage <adj.> <adv.> در پس پرده
bring up the rear <idiom> آخرهمه قرارگرفتن
get one's rear in gear <idiom> عجله کردن
at the rear of the stage <adj.> <adv.> پشت پرده نمایش [مخصوص اطاق رخت کن]
rear beam دنبالهشاهینترازو
rear apron دنبالهکراوات
rear party نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
rear point قسمت نوک عقب دار
rear point اخرین قسمت عقب دار
rear sight شکاف درجه
rear sight نمای پشت
rear wall دیوار پشت
rear wheel چرخ عقب
rear window پنجره عقب
the rear of a house قسمت عقب یا پشت خانه
the rear vassals اتباع تیولدار
to bring up the rear از عقب امدن
to close up the rear اخر از همه امدن
to hang on the rear برای حمله دنبال کردن
rear admirals سرتیپ دریایی
rear admirals دریادار
rear admiral دریادار
rear admiral سرتیپ دریایی
rear brake pedal پدالترمزانتهایی
rear mounted engine موتور عقب
rear engine drive موتور عقب
rear axle drive محرکه چرخ عقب
rear limit line خطمحدودکنندهعقب
rear area security تامین منطقه عقب
rear axle shaft محور چرخ عقب
rear axle casing پوسته محور عقب
duck under and rear takedown یک دست و یک پا
rear crotch and near arm نوعی کنده رو
rear [front] connection اتصال [جلوئی] پشتی
rear takedown with inside singleleg & kn زیریک خم اقل از راست
rear takedown with outside leg tackle زیریک خم
rear waistlock and back sweep درو از بغل
rear takedown with outside singleleg byl زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
rear waistlock and side sweep درو با مایه سالتو و بارانداز
rear takedown with outside leg tackle گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
rear waistlock and knee block درو از پشت
rear takedown with single leg tackel افلاک پیشرو
rear takedown with single leg tackel میانکوب
rear waistlock and forward inside leg tr انواع درو
rear takedown with single leg tackel زیریک خم
rear takedown with double leg tackle زیر یک دو خم که تبدیل به خورجین تکان میشود
rear waistlock and forward single leg درو با مایه از مچ پا
view نمایش
with the view of از لحاظ
with the view of به منظور
with a view to از نظر برای
with a view to از لحاظ
with a view to به منظور
to have in view در نظر داشتن
in view of نظر به
with the view of از نظر برای
view دیدن
view from above منظرهبالایی
view چشم انداز قضاوت
view دید
view نظریه عقیده
in view of <idiom> به خاطر اینکه
view نظر
view منظره
view نما
view دید
view نگاه
view چشم انداز
view منظره
view از نظرگذراندن
view دیدگاه
view نقطه نظر
view جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
view بازدیدکردن
view منظور
view نظریه
view نیمرخ
view نظر
he took a different view نظریه دیگری اتخاذ کرد
to the view اشکارا
he took a different view نظردیگری پیداکرد
on view در معرض نمایش
view نما
outside view نمای خارجی
outside view منظره خارجی
dorsal view منظرهپشتی
full view نمای روبرو
view camera دوربیننما
full view نمای تمام رخ
She was fascinated by the view. غرق تماشای منظره بود
As I see . In my view ( option) . به نظرمن ( درنظرمن )
In view of the fact that … whereas … نظر به اینکه
in the public view در ملاء عام
in view of the fact that نظر به اینکه
auxiliary view نمای کمکی
exterior view منظرهبیرونی
general view نگاهکلی
posterior view نمایپشتیبدن
partial view نمای جزیی
maxwellian view نظریه ماکسولی
panoramic view منظره پهنه نما
maxwellian view نگرش ماکسولی دید ماکسولی
keping with one's view مطابق نظرکسی بودن
front view پیشانی
retrospective view [on] نگاه به گذشته
field of view منظره
field of view میدان دید
exploded view شرحی از یک ساختمان جامد
exploded view منظره شکافته شده مدل بریده
exploded view منظره بریده
detail view نمای فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
close up view نمای درشت نمای نزدیک عکس درشت
retrospective view [on] پس نگری [به]
view type نوع نما
front view جبهه
take a dim view of <idiom> مخالف بودن
front view نمای جلو
Do you have a room with a better view? آیا اتاقی با چشم انداز بهتر دارید؟
front view نمای جلویی
field of view حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
to have a different view of [ opinion about] something در باره موضوی عقیده دیگری داشتن
what's your view [of it] [or opinion [on it] ] ? و نظر شما [در آن مورد] چیست ؟
city view نمای شهر
close up view نمای کلوزاپ
point of view دیدگاه
isometric view رسمی که سه بعد شی را به نسبت متعادل نشان میدهد
these two view are polesapart این نظریه یک دنیاباهم فرق دارند
three view drawing رسم فنی با سه نما
point of view لحاظ
to burst upon the view ناگهان به چشم عموم پدیدارشدن
points of view نقطه نظر
points of view دیدگاه
to interrupt a view جلو منظرهای را گرفتن
to pass one's view از نظرگذشتن
points of view نظریه
point of view نقطه نظر
point of view نظریه
point of view دید
sectional view نمای برشی
side view نیمرخ
side view از پهلو
side view نمای جانبی
side view نمای پهلویی
side view نمای جنبی
top view نمای فوقانی
view favourably با نظر مساعد نگریستن
world view جهان بینی
half view نیم نما
points of view لحاظ
angle of view زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
plan view نقشه کف
plan view نمای بالا
plan view دید از بالا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com