English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
record button دکمهضبط
Search result with all words
record announcement button دکمهاعلام کنندهضبط
record muting button دکمهضبطبدونصدا
Other Matches
on-off button دکمهروشن
on-off button خاموش
button غنچه
button هرچیزی شبیه دکمه
button شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button تکمه زدن باتکمه محکم کردن
button میخ
button کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
button دکمه
on the button <idiom> درست سر موقع
button تکمه
button گل میخ گرد
finger button دکمهانگشتی
eject button دکمهخروج
bachelors button گل اشرفی
erase button دکمهپاککننده
locking button دکمهقفل
mouse button دکمه ماوس
crystal button ریسهکریستالی
capstan button دکمهچرخطناب
end button انتهایکلاهک
push button دکمه فشاری
push button کلید فشاری
kissing button برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
microphone button کپسول میکروفون
microphone button تکمه میکروفن
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
ceiling button مقره سقفی
radio button دکمه رادیو
button hook قلاب
button head سر عدسی در پیچ ها
start button تکمه استارت
start button تکمه راه اندازی
start button دگمهای که معمولاگ گوشه سمت چپ در پایین صفحه نمایش ویندوز است و یک مسیر مناسب به برنامه ها و فایلهای کامپیوتر ایجاد میکند
to press the button دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
bachelors button گل دگمه
button facing دکمهسربندشلوار
button loop دکمهرکاب
button strap دکمهروپوشزنانه
belly button ناف
farcy button دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
function button دکمهردیاب
pause button دکمهایستکوتاه
power button دکمهروشن
TV/video button ویدئو
power-on button دکمهروشنشدندستگاه
TV/video button دکمهتلوزیون
push button شستی
regulating button دکمهتنظیمکننده
reset button دکمه
TV power button دکمهروشنکنندهتلوزیون
rewind button دکمهعقببرنده
shank button دکمهپایدار
stop button دکمهایست
spray button دکمهآبپاش
play button دکمهشروع
starter button دکماستارت
button hole جا دکمه
The button on my coat off. تکمه کتم افتاد
measuring button دکمهاندازهگیری
memory button دکمهحافظ
button-through smock دکمهسریقه
on/play button کلیدشروعبهکار
listen button دکمهمخصوصگوشکردن
emergency push button تکمه اضطراری
push button switch کلیدپوش باتون
push button control کنترل دکمهای
push button dialing شماره گیری دکمهای
push button tuner میزانساز دگمهای
push the panic button <idiom> از ترس قلبش فرو ریخت
push-button telephone تلفندکمهفشاری
VCR power button دکمهفعالکنندهVCR
Press the elevator button. تکمه آسانسور رافشار بدهید
push button switch تکمه فشاری
auto reverse button دکمهمعکوساتوماتیک
language display button دکمهنمایشگر
key finger button دکمهیابندهکلید
lens release button دکمهآزادکردنبیرونآوردنلنز
fast-forward button دکمهجلوبر
macro set button دکمهتنظیمصدا
counter reset button دگمههایتحدیدشمارشگر
cassette eject button دکمهخروجفیلماز
shutter release button دکمه
reverse stitch button دکمهوارونهکنندهدوخت
power zoom button دکمهفعالکنندهزوم
preset tuning button دکمهتنظیمچرخش
interior door lock button دکمهقفلدستگیرهداخلیدر
double button carbon microphone میکروفون دو زغالی
data display illumination button دکمهنمایشگراطلاعات
alarm threshold display button دکمهنمایشسرحدهشدار
depth-of-field preview button زمینهدکمهعقببر
single button carbon microphone میکروفون تک زغالی
record یادداشت سخنرانی
record یادداشت درسی
on record ثبت شده
record ثبت گواهی ثبت شده
off the record <idiom> خصوصی
off the record محرمانه و خصوصی
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
record رکورد داده در یک فایل زنجیری
record یادداشت بایگانی
record ثبت کردن ضبط کردن ضبط
record یادداشت کردن
record هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود
record سجل بایگانی
record مدرک کتبی سابقه
record دفتر
record ثبت
record تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
record حجم داده در یک رکورد
record سابقه مدرک
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
record مجموعه موضوعات داده مربوطه
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
record رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
record لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
record تعداد رکوردهای فایل ذخیره شده
record نوشته
record بایگانی ضبط
record پیشینه
record نام نیک
record صورت جلسه سابقه
record صورت مذاکرات
record تاریخچه
record یادداشت نگارش
record : ثبت
record ضبط شدن
record نگاشتن
record رکورد
off-the-record محرمانه و خصوصی
record ثبت کردن ضبط کردن
record سابقه
record مدرک ثبت کردن بایگانی کردن
record پرونده
record ضبط کردن
record ثبت کردن
record حد نصاب مسابقه
record مدرک ثبت کردن
record صفحه گرامافون
unit record تک مدرکی
unit record رکورد واحد
track record سابقه
track record آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
verbatim record porotocol
transaction record رکورد تراکنش
trailer record رکورد پشت بند
trailer record مدرک پشت بند
bear record to تصدیق یا اثبات کردن
tape record روی نوار ضبط صوت صدا راضبط کردن
stock record سابقه موجودی
beat a record حد نصاب را شکستن
track record پیشینه
bad record پیشینه بد
bad record سوء سابقه
record-breaking شکستنرکورد
record control دکمهضبط
logical record رکورد منطقی
record library مرکزکرایهنوارکاست
record-breaker فردیکهرکوردجدیدیبنام خود
record-breaker ثبتکند
set a record رکورد بر جای گذاشتن [ورزش]
record player گرامافون
record players گرامافون
addition record رکورد اضافی
amendment record رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
end of record انتهای مدرک
boot record رکورد راه اندازی
debt of record بدهی قانونی record of court محکوم به
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
physical record رکورد فیزیکی
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
clinical record پرونده بیمارستانی
clinical record پرونده بهداشتی
clinical record پرونده بالینی
clean record عدم سوسابقه حسن پیشینه
qualification record پرونده مهارت فنی
qualification record پرونده خدمتی
clean record نداشتن پیشینه بد
carded for record معافیت از خدمت به خاطر ثبت درپرونده
record as target اماج را ثبت کنید
record as target ثبت کردن بعنوان هدف
record as target ثبت اماج
record blocking کنده یی کردن مدارک
record blocking بلاکه کردن رکوردها
record blocking دسته کردن رکوردها
physical record بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
physical record مدرک مادی
debt of record دین قانونی
data record رکورد داده ها
custodial record پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
deletion record یک رکورد جدید که یک رکوردموجود از فایل اصلی راجابجا کرده یا کنار می گذاردرکورد حذفی
header record سررکورد
header record رکورد سرامد
home record سررکورد
home record رکورد مبدا
cumulative record نمودار تراکمی
label record مدرک برچسب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com