English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English Persian
recovery routine روال ترمیمی
Other Matches
recovery برگشت به حالت اولیه
recovery جبران
recovery اصلاحیه
recovery استرداد جبران
recovery برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
recovery نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
recovery بازیافت
recovery مشابه 8398
recovery برگشتن به عملیات طبیعی پس ازخطا
recovery فرایندهایی که نیازدارندسیستم به وضعیت طبیعی پس از خطا برگردد
recovery زمانی که وسیله RAMاز حالت خواندن به نوشتن می رود
recovery برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
recovery وصول
recovery بخودایی
recovery وصول جبران
recovery استرداد
recovery تحصیل چیزی
recovery حصول
recovery بهبودی بازیافت
recovery بهبود
recovery ترمیم
recovery بهوش امدن
recovery رونق
recovery بازیابی
recovery بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
recovery سلامتی
recovery بازگشت
recovery برگشت
recovery استحصال
quick recovery رونق سریع
nickel recovery بازیابی نیکل
medical recovery تخلیه پزشکی
medical recovery اخراجات پزشکی
gas recovery بازیابی بنزین
file recovery ترمیم فایل
file recovery بازیافت فایل
error recovery ترمیم خطا
at the expense of recovery در هزینه های بازیابی
by product recovery بازده محصولات فرعی
battlefield recovery اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
quick recovery بهبود سریع
recovery airfield فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
recovery party گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
spontaneous recovery بهبود خود به خودی
recovery upturn بهبود
recovery time زمان بهبود
recovery time مدت توانیابی
recovery procedures روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
recovery procedures روشهای بازیابی
recovery procedures روشهای اخراجات
recovery procedure رویه ترمیمی
recovery phase مرحله رونق
recovery phase مرحله شکوفائی
sent document recovery استردادمدارکفرستادهشده
routine بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routine کار عادی
routine خط مشی جاری
routine توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routine روش جاری
routine روتین
routine جریان عادی و دایمی
routine طریقه عادی
routine امور غیر مهم
routine برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routine معمولی
routine عادی
routine روال
routine امر عادی
routine تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
routine روزمره کار عادی
routine جریان عادی عادت جاری
routine بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
routine یک سری حرکت ژیمناستیک
tank recovery vehicle خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
sulfur recovery unit واحد بازیابی گوگرد
acid recovery plant کارگاه بازیابی اسید
automatic recovery program برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک
error recovery procedures رویههای ترمیم خطا
capital recovery factor ضریب برگشت سرمایه
disaster recovery plan طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
supervisory routine روال نافر
test routine روال ازماینده
target routine روال هدف
diagnostic routine برنامه تشخیص عیب
sevice routine روال خدماتی
source routine روال منبع
diagnostic routine روال تشخیصی
diagnostic routine روش تشخیص معایب در اثرازمایش
tracing routine روال ردیاب
daily routine عادت جاری روزانه
routine work کار تکراری عادی
closed routine روال بسته
autostart routine روال اغازگر خودکار
bootstrap routine روال خود راه انداز
canned routine روال قالب ریزی شده
maintenance routine روال تعمیر و نگهداری
utility routine روال سودمند
tracing routine روال ردیابی
tracing routine روال رسام
routine tests ازمایشهای تک به تک
routine message پیام عادی
iterative routine حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
library routine روال کتابخانهای
production routine روال تولید
output routine روال خروجی
library routine روال کتابخانه
monitor routine روال مبصر
library routine روال مجموعه ها
loading routine روال بارکننده
master routine شاه روال
main routine روال اصلی
holiday routine برنامه روز تعطیل
generalized routine روال تعمیم یافته
generalized routine روال کلی
routine library کتابخانه روال ها
relocatable routine روال جابجاپذیر
recursive routine زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
recursive routine زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
recursive routine روال بازگشتی
diagnostic routine روال تشخیص
error routine روال خطا پرداز
executive routine روال اجرایی
file handing routine قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
interrupt serrice routine روال سرویس وقفه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com