English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (8 milliseconds)
English Persian
recycle ratio نسبت بازگردانی
Other Matches
recycle برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycle بازسازی
recycle بازچرخ
Recycle Bin نشانهای روی صفحه نمایش ویندوزکه مانند محل نگهداری کاغذهای بیهوده است
f ratio بهر اف
ratio نسبت یک عدد به دیگری
t ratio نسبت تی
one to zero ratio نرخ بین نوسان خروجی دودویی یک و صفر
in the ratio of به نسبت
t ratio بهر تی
ratio ضریب
ratio نسبت
ratio نسبیت
ratio نسبت معین وثابت
ratio قسمت
ratio سهم
ratio بهر
ratio decidendi مستنداصلی رای
poisson's ratio در چندی پواسون
moduler ratio نسبت مدول الاستیسیته ارماتور به مدول الاستیسیته بتن
mobility ratio نسبت تحرک
operating ratio نرخ عملیاتی
operating ratio نسبت عملیاتی
poisson's ratio ضریب پواسون
mole ratio نسبت مولی
price ratio نسبت قیمت
probability ratio بهر احتمال
progressive ratio نسبت تصاعدی
ratio correlation همبستگی نسبتی
ratio decidendi مبنای اصلی تصمیم
magnification ratio ضریب بزرگنمایی
magnification ratio ضریب تقویت
image ratio نسبت تصویر
impedance ratio نسبت امپدانس
impedance ratio نسبت مقاومت فاهری
impluse ratio نسبت ضربه
impluse ratio نسبت ایمپولز
inflow ratio نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
inverse ratio نسبت معکوس
ionic ratio نسبت یونی
operating ratio نسبت کارکرد موتور یا ناو
likelihood ratio بهر درست نمایی
gyromagnetic ratio نسبت ژیرومغناطیسی
liquidity ratio نسبت نقدینگی
liquidity ratio نسبتهای نقدینگی
liquidity ratio ضریب نقدینگی
magnetogyric ratio نسبت ژیرومغناطیس
hit ratio نسبت اصابت
ratio detector اشکارساز نسبت
ratio estimation براور نسبتی
success ratio بهر موفقیت
transformation ratio نسبت تبدیل
transmission ratio نسبت تبدیل جعبه دنده
variable ratio گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
velocity ratio نسبت سرعت
viscosity ratio نسبت گرانروی
void ratio درجه تخلخل
void ratio نسبت منفذها
voids ratio اندیس تهیگاهها
voltage ratio نسبت ولتاژ
weight ratio نسبت وزن
work ratio نسبت کار به استراحت
knot ratio نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
golden ratio نسبت طلایی [ریاضی]
stress ratio نسبت تنش
strength ratio نسبت استحکام
slenderness ratio ضریب رعنائی
golden ratio عدد فی [ریاضی]
ratio of transformer نسبت مبدل
transformer ratio نسبت مبدل
ratio print عکس بزرگ شده یا کوچک شده به مقیاس معین عکس معادل
ratio schedule مقیاس نسبتی
recycling ratio نسبت بازگردانی
reduction ratio نسبت کاهش
reduction ratio ضریب تقلیل
saving ratio نسبت پس انداز
selection ratio نسبت گزینش
selection ratio بهر گزینش
sensitivity ratio نسبت حساسیت
settlement ratio نسبت نشست
sex ratio بهر جنسیت
shunt ratio نسبت شنت
glide ratio نسبت مسافت طی شده به هرپای فرود با هواپیمای بی موتور
cantilever ratio نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
aspect ratio نسبت تصویر
aspect ratio نسبت طول به عرض یا وترمتوسط بال
critical ratio بهر شاخص
concentration ratio نرخ تمرکز
current ratio نسبت جاری
current ratio وضعیت فعلی
current ratio نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
aspect ratio نسبت صفحه
cut off ratio حداقل نرخ قابل قبول
correlation ratio نسبت همبستگی
correlation ratio بهر همبستگی
cash ratio نسبت نقدینگی
compression ratio ضریب تراکم
compression ratio ضریب ترکم
compression ratio نسبت تراکم
bypass ratio نسبت کنارگذاری
concentration ratio نسبت تمرکز
aspect ratio نسبت دید
contact ratio نسبت تماس
contraction ratio نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
control ratio نسبت فرمان
deposit ratio نسبت سپرده
absorption ratio ضریب جذب
gear ratio نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
feedback ratio نسبت فیدبک
feedback ratio نسبت پس خوراند
gear ratio نسبت چره دنده ها
abundance ratio نسبت فراوانی
fineness ratio نسبت فرافت
absorption ratio نسبت جذب
absorption ratio ضریب درآشامی
abundance ratio فراوانی
age ratio بهر سنی
glide ratio نسبت سریدن
activity ratio نسبت فعالیت
distribution ratio نسبت توزیع
error ratio نسبت خطا
signal to noise ratio نسبت پیام به همهمه
singal to noise ratio نسبت سیگنال به اغتشاش
signal to nise ratio نسبت سیگنال به نویز
california bearing ratio توان باربری نسبی کالیفرنیا
california bearing ratio اندیس مقاومت کالیفرنی نمایه کالیفرنی
ratio of capital to output نسبت سرمایه به تولید
vehicle mass ratio نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
benefit cost ratio نسبت فایده به هزینه
variable ratio schedule برنامه نسبتی متغیر
aggregate cement ratio نسبت مواد سنگی به سیمان
air space ratio درجه تهویه خاک
acid test ratio تناسب درجه نقدینگی
acid test ratio ضریب قدرت پرداخت
air/fuel ratio نسبت هوا به سوخت
voltage ratio of transformer نسبت ولت مبدل
wage profit ratio نسبت دستمزد به سود
water cement ratio نسبت اب و سیمان
capital job ratio نسبت سرمایه به شغل
capital labor ratio نسبت سرمایه به کار
debt income ratio نسبت قروض به درامد ملی
diffuser area ratio نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
discomfort relief ratio بهر راحتی- ناراحتی
engine pressure ratio نسبت فشار موتور
light output ratio توان نور
lift drag ratio نسبت برا به پسا
labor capital ratio نسبت کار به سرمایه
inverse ratio or proportion نسبت معکوس
file activity ratio نسبت فعالیت پرونده
fission to yield ratio بازده اتمی
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
fixed ratio schedule برنامه نسبتی ثابت
nozzle expasion ratio نسبت واگرایی نازل
current transfer ratio نسبت انتقال جریان
current ratio of transformer بازده شدتی مبدل
ratio of capital to labor نسبت سرمایه به کار
capital output ratio نسبت سرمایه به تولید
secondary emission ratio شدت صدور ثانوی
capital output ratio ضریب سرمایه گذاری
charge mass ratio نسبت بار به جرم
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
power to weight ratio نسبت وزن اتومبیل به نیروی اسب ان
ratio of specific heats نسبت گرمایی ویژه
cost benefit ratio نسبت فایده
cost benefit ratio هزینه
gear transmission ratio نسبت دنده گیربکس
light output ratio of a fitting راندمان نوری
electron charge mass ratio چگالی بار الکترون
marginal capital output ratio نسبت نهائی سرمایه بر تولید
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
fuel air mixture ratio نسبت مخلوط سوخت و هوا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com