Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
reduced price	بهای نازل
reduced price	بهای کاسته بهای تخفیف دار
Other Matches
reduced	کاهیده
reduced velocity	گرانروی کاهیده
reduced employees	کارمندان منفصل گردیده
reduced form	فرم تقلیل یافته
reduced form	فرم تعدیل شده
reduced eye	چشمی باریک شده
to be reduced to poverty	فقیر شدن
reduced employees	کارمندان کم شده
reduced cues	نشانههای مخفف
to be reduced to poverty	بگدائی افتادن
to be reduced to starvation	اجبارا گرسنگی کشیدن
reduced circumstances	بینوایی
reduced charge	خرج کمتر یا پایین تر توپ
reduced circumstances	بیچیزی
reduced lighting	حرکت با چراغ کم نور
reduced lighting	حرکت با نور کم رانندگی با چراغ جنگی
to be reduced to the ranks	بپایه سربازی تنزل یافتن
reduced variable	متغیر کاهیده
reduced temprature	دمای کاهیده
reduced strenght	استعدادجنگی کم
reduced strenght	حداقل استعداد جنگی
reduced pressure	فشار کاهیده
reduced mass	جرم کاهش یافته
reduced mass	جرم کاهیده
Such exravagance reduced her to beggary .	این ولخرجی با لاخره اورابگدایی انداخت
reduced instruction set computer	کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
reduced instruction set computer	طرح CPU که مجموعه دستورات
asking price	قیمت مورد مطالبهی فروشنده
asking price	قیمت آخر
outside price	حد اکثر بها
just price	قیمت عادلانه
last price	قیمت اخر
last price	اخرین قیمت حداقل قیمت
mean price	قیمت متوسط
least price	حداقل قیمت
just price	قیمت منصفانه
Without ( beyond , above ) price .	بی نهایت قیمتی
price	قیمت
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
price	ارزش
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
all in price	بهای کامل
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
all in price	قیمت کل
at any price	بهر بها
at any price	بهر قسمت که باشد
price	ارزش پولی کالا
price	نرخ
price	بها قائل شدن
price	بها
price	مبلغ شرطبندی
price	قیمت گذاشتن
price list	لیست قیمت
price ratio	نسبت قیمت
price list	فهرست قیمت
price line	خط قیمت
price limit	حد قیمت
the price was not reasonable	بهای گزافی بران گذاشته بودند
price levels	سطح قیمتها
price level	سطح قیمت
price leadership	رهبری قیمت
price of blood	دیه
price support	حمایت قیمتی
reasonable price	قیمت عادله
reasonable price	قیمت معقول
price support	تایید قیمت
price support	قیمت حمایت شده از طرف دولت
price of blood	خون بها
price support	تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
price stabilization	ثبات قیمت
price stabilization	تثبیت قیمت
price of blood	خون تاوان
price stability	ثبات قیمت
price stability	تثبیت قیمت
price setter	قیمت وضع کردن در انحصار
price rigidity	انعطاف ناپذیری قیمت
price responsiveness	انعطاف پذیری قیمت
price responsiveness	کشش قیمت
price support	حمایت قیمت
price system	نظام قیمت
quoted price	مظنه
quoted price	قیمت داده شده
prohibitive price	بهای گزاف که بر کالایی گذارندو مردم ازعهده خریدان برنیایند
price war	جنگ قیمتها
price theory	اقتصاد خرد
price theory	نظریه قیمت
price market	وضع کردن قیمت در انحصار
price taker	خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
price taker	قیمت را داده شده فرض کردن
price tag	اتیکت قیمت
price tag	برچسب قیمت کالا
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم
price system	نظام قیمتی
price reduction	کاهش قیمت
regular price	قیمت عادی
reserve price	قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
half-price	نیمبها
cut-price	جنسحراجشده
wholesale price	قیمت عمده فروشی
very low price	ثمن بخس
upset price	کمترین بهای مقطوع درهراج
unjust price	قیمت ناعادلانه
unit price	بهای واحد
unit price	قیمت واحد
unit price	واحد قیمت
unit price	واحد بهاء
trade price	قیمت صنفی
trade price	قیمت تجاری
trade price	قیمت تجارتی
trade price	قیمت عمده فروشی
Price are fixed here .	دراینجا قیمتها ثابت هستند
We must settle the price first.	اول باید قیمت راطی کرد
at a knock-down price	به قیمت مفت
give-away price	قیمت مفت
It's a steal at that price.	این قیمت مفت است.
half price	نصف قیمت
What is the price per week?	قیمت برای یک هفته چقدر است؟
What is the price per night?	قیمت برای یک شب چقدر است؟
At all costs . At any price .	به هر قیمتی که شده
To put a price on something .	روی چیزی قیمت گذاشتن
Every man has his price .	هر کسی یک قیمتی دارد ( قابل تطمیع وپذیرفتن رشوه )
At the price of. At the cost of .	به قیمت
crash price	قیمت مفت
trade price	بهای تجارتی
the price was not reasonable	بهای ان معقول بنظر نمیرسید
terminal price	قیمت نهائی
selling price	قیمت فروش
sale price	قیمت حراج
sale price	قیمت فروش
ruling price	قیمت روز
retail price	قیمت خرده فروشی
retail price	بهای خرده فروشی
resonable price	بهای عادله
reserve price	قیمت پایه در حراج
reserve price	قیمت نهایی بهای قطعی
reserve price	بهای قطعی
reserve price	اخرین بها
resale price	بهای خرده فروشی
resale price	قیمت فروش مجدد
shadow price	قیمت سایهای
shadow price	شبه قیمت قیمت ضمنی
terminal price	قیمت تحویل
target price	قیمت موردنظر
target price	قیمت مورد نظر
support price	قیمت حمایتی
supply price	قیمت تولیدکننده
supply price	قیمت عرضه
standard price	قیمت پایه
standard price	قیمت استاندارد
spot price	قیمت تمام شده
spot price	بهای جنس در معامله نقدی
spot price	قیمت برای فروش فوری
spot price	قیمت نقدی
sopt price	قیمت نقد
sopt price	قیمت فروش نقدی
sopt price	قیمت روز
repurchase price	قیمت بازخرید
price index	شاخص قیمت
increase in price	افزایش بهاء
expected price	قیمت مورد انتظار
excess price	اضافه قیمت
excess price	قیمت اضافی
equilibrium price	قیمت در حالت توازن و تعادل
equilibrium price	قیمت تعادل
demand price	حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
current price	قیمت جاری
conversion price	قیمت تبدیل
conversion price	بهای تبدیل
computed price	قیمت ساختگی معادل administeredprice
computed price	قیمت محاسبه شده
competitive price	قیمت حاصله ازرقابت خریداران وفروشندگان در بازار ازاداقتصادی
competitive price	قیمت جاری
competitive price	قیمت رقابتی
close price	دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
close price	قیمت نزدیک
expected price	قیمت پیش بینی شده
factor price	قیمت عوامل
fair price	قیمت منصفانه
incentive price	قیمت محرک
incentive price	قیمت تشویقی
highest price	بیشترین قیمت
highest price	بالاترین قیمت
flexible price	قیمت انعطاف پذیر
fixed price	قیمت ثابت
final price	اخرین قیمت
final price	قیمت نهائی
fancy price	بهای تفننی
fancy price	بهای گزاف
proper price	قیمت عادله
peasonable price	قیمت عادله
fair price	قیمت بیطرفانه
fair price	قیمت مناسب
fair price	قیمت عادلانه
charm price	قیمت چشمگیر
ceiling price	حداکثر قیمت قانونی
basic price	قیمت پایه
base price	قیمت مبنا
base price	قیمت پایه
average price	میانگین قیمت
average price	قیمت متوسط

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com