English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
English Persian
redundant bracing زوایدنیروبخش
Other Matches
bracing بادبندی شمعزنی
bracing مهاربندی
bracing قید
bracing قطعهای که عمل کشش را درساختمان یا چوبست انجام میدهد
bracing مهاربندی تقویت
bracing فرح بخش
bracing نیروبخش
bracing system دستگاه مهاربندی
transverse bracing تقویت عرضی
drag bracing بست کاری داخلی
cross bracing مهاربندی بشکل مثلث
chord bracing زه
lateral and sway bracing حرکات جانبی و نوسانی
redundant سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند
redundant حشو
redundant افزونه
redundant زائد
redundant اضافی
redundant حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
redundant دارای اطناب
redundant بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
redundant که بدون از بین رفتن اطلاع قابل حذف است
redundant قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
redundant مازاد بر احتیاج
redundant حشوی
redundant تکراری
redundant language سخن زائد یازیادی حشووزوائد
redundant information یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
redundant equation معادله اضافی
redundant equation معادله زائد
redundant code یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست
redundant code رمزافزونه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com