Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 61 (5 milliseconds)
English	Persian
regulating slack	خورد دادن
Other Matches
self regulating	خود بخود تنظیم شونده
self regulating	خودسامانی
regulating	کنترل فرآیند
regulating	منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulating	میزان کردن کنترل کردن
regulating	تعدیل کردن
regulating	میزان کردن درست کردن
regulating	تنظیم کردن
regulating switch	کلید تنظیم
regulating station	پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
regulating resistance	مقاومت نافم
regulating cell	پیل اضافی
regulating valve	سوپاپ تنظیم
shaping regulating	تنظیم
shaping regulating	هموارسازی
regulating resistance	مقاومت تنظیم کننده
regulating button	دکمهتنظیمکننده
low voltage regulating transformer	ترانسفورماتور تنظیم فشارضعیف
slack	قوزک اول ماشه
slack	قطع
to slack up	کم کم اهسته کردن
to slack off	کم زوریا بیحال دن
to slack off	سست کردن
slack	جای افتاده یا شل
slack	شل کردن طناب
slack	لقی شلی
slack	سکون
slack	شلوارکار کرباسی
slack	دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
slack	کسادی شلی
slack	سست
slack	کساد
slack	پشت گوش فراخ
slack	انقطاع
slack	فراموشکار
slack	کند بطی
slack	گیر در حرکت
slack	توقف درحرکت
slack	ضعیف
slack	شل
slack	کساد کردن گشاد
slack	شل کردن فرونشاندن
slack	سست کردن
slack water	مد ارام
slack water	اب راکد
slack water	stand : syn
to slack one's thirst	فرونشاندن تشنگی
slack water	اب ازاد
slack water	اب ساکن
slack water	موقع سکون وارامش اب دریا اب ساکن
slack baked	نیم پخته
slack lime	اهک کشته
slack line	اسکریپر کابلی
slack suit	لباس راحتی
slack suit	لباس مخصوص گردش یا استراحت
slack time	زمان سکون
slack variable	متغیر بی اثر
slack variable	متغیر کمکی
Things are very slack (quiet) at the moment.	فعلا" که کارها خوابیده
Trade ( business ) is slack this week .	این هفته بازار ( تجارت ) کساد است

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com