Dictiornary-Farsi | relative error | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
relative error	خطای نسبی


Other Matches

relative	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
relative	اختلاف بین یک عدد و مقدارواقعی آن
relative	دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
relative	اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
relative	نوشتن برنامه با استفاده ازدستورات آدرس مربوطه
relative	محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
relative	آنچه با دیگری مقایسه شود
self relative	نسبت بخود
self relative	نسبی
relative value	مقدار نسبی
relative	وسیله ورودی
relative	پاسهای مرتب که به نرم افزارکامپیوترامکان محاسبه زمان حقیقی میدهد
relative	وابسته
relative	خودی نسبی
relative	خویشاوند
relative	راجع
relative	نسبی
relative	منسوب
relative	اعتباری
relative	اضافی
maternal relative	خویشاوند مادری
relative minimum	حداقل نسبی
of relative importance	نسبتامهم
of relative importance	دارای اهمیت نسبی
relative motion	حرکت نسبی
relative movement	حرکت نسبی
relative nullity	بطلان نسبی
relative humidity	رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
relative maximum	حداکثر نسبی
relative jurisdiction	صلاحیت نسبی
relative location	ترتیب نسبی
relative location	قرار دادن
paternal relative	اقارب پدری
paternal relative	خویشاوند پدری
relative majority	اکثریت نسبی
relative maximum	ماکزیمم نسبی
relative income	درامد نسبی
relative permeability	ضریب نفوذپذیری
relative permeability	نفوذپذیری نسبی
relative value of pieces	ارزش نسبی سوارها
relative conjunction	حرفربط
relative clause	ربطی
relative clause	شبهجمله
relative velocity	سرعت نسبی
relative viscosity	گرانروی نسبی
relative wind	باد نسبی
self relative address	نشانی نسبی
relative minimum	می نیمم نسبی
relative term	لفظ نسبی
relative supersaturation	ابر سیری نسبی
relative permitivity	گذردهی نسبی
relative permittivity	ضریب دی الکتریک
relative plot	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
relative precision	دقت نسبی
relative prices	قیمتهای نسبی
relative solubility	انحلالپذیری نسبی
relative solvation	حلالپوشی نسبی
relative density	گرانی ویژه
relative bearing	گرای نسبی
relative bearing	سمت نسبی ناو
relative aperture	ضریب کانونی عدسی
relative aperture	نسبت فاصله کانونی
relative adjective	صفت موصولی
relative addressing	نشان دهی نسبی
relative addressing	ادرس دهی رابطهای
relative addressing	نشانی دهی نسبی
relative address	آدرس نسبی
relative bearing	جهت نسبی
relative code	کد نسبی
relative density	دانسیته نسبی
relative density	چگالی نسبی
relative deformation	تغییر شکل نسبی
relative compaction	تراکم نسبی
relative coding	برنامه نویسی نسبی
relative coding	برنامه نویس نسبی
relative pronoun	ضمیر موصول
relative pronouns	ضمیر موصول
relative importance	اهمیت نسبی
relative humidity	رطوبت نسبی
relative humidity	نم نسبی
relative frequency	بسامد نسبی
relative in law	خویشاوند سببی
relative complement	تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
relative address	نشانی نسبی
relative impediment	محظور شرعی برای عروسی
relative dispersion	پراکندگی نسبی
relative income hypothesis	براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
relative income hypothesis	فرضیه درامد نسبی
relative harmonic content	مانده نسبی
relative income hypothesis	بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
relative coordinate system	دستگاه مختصات نسبی
a matter of relative importance	موضوعی با اهمیت نسبی
relative cell reference	ارجاع سل رابطهای
relative refractory period	دوره بی پاسخی نسبی
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
coefficient of relative efficiency organ	ضریب نسبی کارایی سازمان
error	خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
in error <adj.>	غلط
in error <adj.>	خطا
error	لغزش
an i. error	سهو
mean error	خطای میانگین
in error <adj.>	اشتباه
in error <adj.>	نادرست
error	تقصیر
error	عقیده نادرست
error	اشتباه
error	سهو خطا
error	غلط
error	خطا
error	خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
error	سهو
hard error	خطای سخت افزاری
description of error	توضیح خرابی
error description	توضیح خرابی
description of error	توضیح مشکل
error description	توضیح اشکال
description of error	توضیح اشکال
typographical error	اشتباه حروفچینی و چاپ [فناوری چاپ]
typing error	اشتباه تایپی
error description	توضیح مشکل
description of error	توضیح عیب
parallax error	خطای پارالاکس [مهندسی]
probable error	خطای متحمل [ریاضی]
probable error	خطای ممکن [ریاضی]
systematic error	خطای منظم
transit error	خطای عبور
Error analysis	تجزیه و تحلیل خطا [ریاضی]
error description	توضیح عیب
description of error	توضیح نقص
error description	توضیح نقص
error propagation	انتشار خطا [ریاضی]
gross error	خطای فاحش [ریاضی]
observational error	خطای مشاهده [ریاضی]
type two error	خطای نوع دوم
to make an error	اشتباه کردن
to fall into error	گمراه شدن
to fall into error	دراشتباه افتادن
time error	خطای زمانی
terminal error	خطای پایانی
temporary error	خطای موقتی
systematic error	خطای سیستماتیک
systematic error	اشتباه سیستماتیک
unrecoverable error	خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
syntax error	اشتباه ترکیبی
syntax error	خطای نحوی
syntactic error	خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
surveying error	خطای نقشه برداری
transient error	خطای گذرا
transmission error	خطای مخابره
type one error	خطای نوع اول در ازمون فرضها
type ii error	خطای نوع دوم
type i error	خطای نوع اول
truncation error	خطای برش
truncation error	خطای کوتاه کردن
truncation error	خطای برشی
undetected error	خطای نایافته
trial and error	ازمایش ولغزش
trial and error	ازمایش و خطا
trial and error	روش کورمالی
trial and error	کوشش و خطا
trial and error	ازمون و خطا
trial and error	روش ازمایش و خطا
standard error	خطای استانده
standard error	خطای پایه
standard error	خطای معدل
residual error	خطای مانده
writ of error	حکم تصحیحی
writ of error	قرار تصحیحی
writ of error	قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
trial and error <idiom>	یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
free from error <adj.>	بدون مشکل
free from error <adj.>	بی عیب و نقص
free from error <adj.>	بی عیب
round off error	خطای گرد کردن
we regret the error	از اشتباهی که شده است تاسف داریم
standard error	خطای استاندارد
standard error	خطای معیار
space error	خطای فضایی
soft error	خطای ملموس
standard error of mean	خطای معیار میانگین
unrecoverable error	خطای غیر قابل کشف
unrecoverable error	خطای غیر قابل بازیافتنی
variable error	خطای متغیر
sampling error	خطای نمونه گیری
sampling error	اشتباه نمونه گیری
rounding error	خطای گرد کردن
roud off error	خطای گرد کردن
error recovery	ترمیم خطا
error condition	وضعیت خطا
error condition	شرط خطا
error control	کنترل خطا
error correction	خطا گیری
error correction	تصحیح خطا
error correctiong	خطا گیر
error code	رمزخطایی
error checking	بررسی خطا
dimensional error	خطای اندازه
dispersion error	اشتباه پراکندگی
dispersion error	اشتباه ناشی از پراکندگی تیر