English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
removal from office عزل
Other Matches
removal ربایش
removal برطرف سازی نقل مکان
removal انتقال تغییر محل
removal جدا شدگی
removal جابجا کردن
removal تفکیک
removal برداشت
removal رفع
removal عزل
removal ازاله
removal پاک کردن
removal از بین بردن برداشتن پیاده کردن
removal جدا کردن
removal of cinder برداشت تفاله
removal of cinder تفاله گیری
removal of chips برداشت براده
removal of phosphorus برداشت فسفر
cost of removal هزینه جابجایی
removal of phosphorus فسفر گیری
metal removal برداشت براده
removal of slag برداشت سرباره
removal of slag شلاکه گیری
dust removal تخلیه گرد و خاک
dust removal گرد گیری
removal of chips براده برداری
hidden line removal حذف خط پنهان
removal of free lime برکشاندن اهک ازاد
dishonest removal of property ربودن مال
dishonest removal of property سرقت
silt removal from water channel لایروبی
to i. anyone with an office به کسی منصب دادن
in office در دفتر
office اداره
little office نماز مخصوص حضرت مریم
office محل کار اداره
Near our office . نزدیک اداره ما
office منصب
office دفتر
office خدمت
office کار وفیفه
office اشتغال
office مسئولیت احرازمقام
office مقام
office شغل
office مناسب برای استفاده در شرکت
office دفتر کار
to r. any one in an office کسی رادوباره به منصبی گماشتن
office اطاق
office محل کار
office کامپیوتر کوچک
office شغل عمومی
office وفیفه
office اطاق دفتر
office استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
tenure of office تصدی
subhome office شعبه اصلی یک اداره
office manager رئیس اداره
office hours ساعات کار
site office دفتر ساختمانی
subhome office شعبه دفتر اصلی
office hours ساعات اداری
stationery office اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
site office دفتر مشاوراملاک
tenure of office زمامداری
office manager رئیس دفتر
office of records بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
paperless office اداره بی کاغذ
patent office اداره ثبت اختراعات
office of the future ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
office of the future ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر
period of office دوره تصدی
police office کلانتری
police office پاسگاه پلیس
printing office چاپخانه
purchasing office قسمت خرید
record office اداره بایگانی کل
registered office اقامتگاه قانونی شرکت
office of records دفتر بایگانی
purchasing office دفتر خرید
office work کار اداری
the foreign office وزارت خارجه
government office اداره دولتی
ticket office باجه فروش بلیت
information office دفتر اطلاعات
Where is the booking office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the booking office? باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
booking office باجه رزرو بلیت
ticket office باجه بلیت فروشی
the relevant office اداره مسیول
out of [outside] office hours خارج از ساعات اداری
office chair مبل اداری
office chair صندلی اداری
office grapevine سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
booking office باجه فروش بلیت
A new government wI'll take office . حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
To assume office . عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
office-holder دیوان گر
office-holder دیوان سالار
office-holder صاحب مقام
office-holder کارمند دولت
office-holder صاحب منصب دولت
to solicit an office درخواست ازیک شرکت
Where is the ticket office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
ticket office باجه
office-holders صاحب منصب دولت
office-holders کارمند دولت
Outside office hours. خارج از وقت اداری
sorting office مکانیکهدرآننامهها بستههاو....باتوجهبهآدرسگیرندهدستهبندیمیشوند
placement office موسسهکاریابیبرایفارغالتحصیلان
booking office گیشهفروشبلیط
office tower برجکارهایاداری
office-holders دیوان گر
office-holders دیوان سالار
office-holders صاحب مقام
ticket office محل فروش بلیت
register office اداره ثبت احوال
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
during his tenure of office درمدت تصدی او
drawing office دفتر طراحی
drawing office دفتر نقشه کشی
war office وزارت جنگ
central office تلکس و تلگراف
central office مرکز تلفن
central office دفتر مرکزی
end office دفتر انتهایی
end office شعبه جز
head office اداره مرکزی
governor's office فرمانداری
good office مساعی جمیله
front office سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
finance office اداره دارایی
exchange office مرکز تلفن خودکار
engineering office دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
engineering office دفتر مهندسی
census office اداره امار و ثبت احوال
census office دایره سجل و احوال
post office پستخانه
box office باجه بلیط فروشی
box office گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
registry office اداره ثبت
Home Office وزارت داخله
Home Office وزارت کشور
office automation خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
Foreign Office وزارت امور خارجه
post office اداره مرکزی پست
post office محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
cash office صندوق
cash office دایره صندوق
branch office دفتر شعبه
branch office شعبه
automated office دفتر خودکار
audit office اداره حسابرسی
audit office دفتر حسابرسی
head office دفتر مرکزی
office copy رونوشت مصدق
land office اداره املاک وثبت اراضی
notary office دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
lawyer's office دارالوکاله
lawyer's office دفتر وکالت
main office مرکز اصلی
jack in office رسیده است
notary office محضر
office attorney وکیل دفتر
office boy پیشخدمت
office boy فراش
office building ساختمان اداری
office computer کامپیوتر اداری
labour office اداره کارگزینی
jack in office ادم باد درسرکه تازه بمقام
intermediate office مرکز میانی
intelligence office دفتر اطلاعات
inquiry office دفتر اطلاعات
india office اداره امورهندوستان
india office وزارت هند
inquiry office اداره خبر گیری
office bearer بعدا پرسیده شود
intelligence office دفتر راهنمایی
investiture with an office اعطای منصب
investiture with an office برگماری بکار
holy office جامعه راهبان ومومنین
job office دفتر کارگاه
Home Office [British E] دفتر وزارت کشور
administrative contracting office دفتراداری
administrative contracting office دفتر استخدام کارگزینی
office of the public prosecutor دادسرا
notary public office دفتر
notary public's office دفتر اسناد رسمی
notary public office اسنادرسمی
vehicle registration office اداره راهنمایی و رانندگی
office swivel chair صندلی گردان اداری
office information system سیستم اطلاعات اداری
general posr office اداره مرکزی پست در لندن
Home Office [British E] دفتر وزارت داخله
army post office پستخانه نیروی زمینی
Currency exchange office صرافی
army post office شعبه پستی نیروی زمینی
public prosecutor's office دادسرا
natary public's office محضر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com