Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
removal of free lime
برکشاندن اهک ازاد
Other Matches
removal
ربایش
removal
جدا شدگی
removal
برطرف سازی نقل مکان
removal
جابجا کردن
removal
تفکیک
removal
جدا کردن
removal
انتقال تغییر محل
removal
برداشت
removal
رفع
removal
عزل
removal
ازاله
removal
پاک کردن
removal
از بین بردن برداشتن پیاده کردن
removal of chips
برداشت براده
cost of removal
هزینه جابجایی
removal of cinder
برداشت تفاله
removal of slag
برداشت سرباره
removal from office
عزل
removal of chips
براده برداری
removal of phosphorus
برداشت فسفر
removal of phosphorus
فسفر گیری
removal of slag
شلاکه گیری
dust removal
گرد گیری
dust removal
تخلیه گرد و خاک
removal of cinder
تفاله گیری
metal removal
برداشت براده
dishonest removal of property
سرقت
hidden line removal
حذف خط پنهان
dishonest removal of property
ربودن مال
silt removal from water channel
لایروبی
lime
با اهک کاری سفید کردن
lime
عصاره لیموترش اهک
lime
چسب
lime
کشمشک
lime
سنگ اهک
lime
اهک زنی
lime
کلسیم اکسید
lime
ابستن کردن
lime
در اب اهک خیساندن اهک
lime
اهک
lime
اهک زدن
lime
چسبناک کردن اغشتن
lime
چسب زدن
lime
لیموترش
lime
<adv.>
نوعی رنگ لیموئی
fat lime
اهک پر برکت یا پر مایه
cream of lime
دوغاب اهک غلیظ
fat lime
اهک پرمایه
poor lime
اهک بی برکت اهک کم ریع
calcined lime
اهک زنده
rich lime
اهک پر مایه
rich lime
اهک پر برکت اهک ریعدار
shell lime
سنگ اهک صدفی
bird lime
کشمشک
slack lime
اهک کشته
poor lime
اهک ضعیف
slaked lime
اهک شکفته
slaked lime
اهک ابدیده
slaked lime
اهک مرده اهک مرده
waste lime
نخاله اهک
yield of lime
بازدهی اهک
yield of lime
نسبت حجم اهک شکفته شده به حجم ان قبل از شکفتن
chloride of lime
گردمخصوص سفیدکردن پارچه
chloride of lime
گردسفید کنی
caustic lime
کلیسم اکسید
pulverized lime
اهک نرم
powdered lime
پودر اهک
powdered lime
اهک پودر شده
poor lime
اهک رقیق
pure lime
اهک خالص
caustic lime
اهک پرمایه
quick lime
اهک زنده
bird lime
چسب
pulverized lime
اهک ساییده شده اهک گرد شده
bog lime
مارن
bog lime
اهک مردابی
burned lime
اهک سوخته
burnt lime
کلیسم اکسید
calcined lime
اهک تصفیه شده
lime deposite
ته نشست اهکی
caustic lime
اهک زنده باکلسیم زیاد
caustic lime
اهک سوزاور
hydra lime
اهک ابدیده
lime kiln
کوره اهکپزی
lime kiln
کوره اهک پزی
lime light
روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
lime marl
سنگ اهک ابی
lime marl
رس اهکی
lime milk
شیر اهک
lime mortar
ملات اهکی
lime mortar
ملات اهک
lime mortar
ملاط اهک
lime paste
اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
lime paste
خمیر اهک
lime pit
گودال اهک
fineness of lime
نرمی و ریزی اهک
lime juicer
ملوان انگلیسی انگلیسی
lime juicer
کشتی انگلیسی
lime glass
شیشه اهکی
hydrated lime
اهک هیدراته
hydraulic lime
اهک ابی
hydraulic lime
اهک اب بند
lean lime
اهک ضعیف
lime juice
ابلیمو
lime burner
اهکپز
lime burner
اهک پز
lime paste
چسب اهک
lime klin
کوره اهک پزی
lime color
رنگ اهک
lime concrete
بتن اهکی
lime concrete
شفته
lime concrete
بتن اهک
lime plaster
اندود اهک
lime pocket
پوشش اهک
lime wash
دوغاب اهک
lime works
اهکپزی
lumber lime
چوب بر
lump lime
کلوخ اهک زنده
lump lime
اهک کلوخه
magnesian lime
سنگ اهک منیزی دار
meagre lime
اهک کم مایه
meagre lime
اهک ضعیف اهک بی برکت
milk of lime
شیر اهک
milk of lime
دوغاب اهک
meagre lime
اهک کم ریع
lime coat
روکش اهکی
lime twig
تله انداختن
plaster lime
اهک اندودکاری
lime powder
پودر اهک
lime requirement
اهک مورد نیاز
lime rocks
صخرههای اهکی
lime powder
گرد اهک
lime shed
انبار اهک
lime stone
سنگ اهک
lime twig
دام
milk of lime
اب اهک
poor lime
اهک کم مایه
Tilia
[lime tree]
درخت نمدار
[زیرفون]
plaster of lime and ashes
ساروج
lime burning klin
کوره اهک پزی
hydraulic lime engineering
ملاط ابی
hydraulic lime engineering
ملاطی که در زیراب سفت میشود
sand lime brick
اجر ماسه اهکی
lime dinas brick
اجر دیناز اهکی
air slaked lime
اهک شکفته شده در هوا
air slaked lime
اهک مرده
lime cement mortar
ملاط اهک و سیمان
lime cement mortar
ملات سه گرگه
lime cement mortar
ملات باتارد ملات حرامزاده
lime cement mortar
ملات کندگیر
lime burning kiln
کوره اهکپزی
lime cement mortat
ملاط آهک و سیمان
having free will
ازادکار
having free will
فاعل مختار
free in and out
بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free for all
داد وبیداد
i did that of my own free will
به میل خود
free for all
زدوخوردهمگانی
i did that of my own free will
این کار را کردم
free
پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free
حرکت قایق در جلو باد
free
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free
بازیگر ازاد
free
ترخیص کردن میدانی
free
بطور مجانی ازادکردن
free
رها
free
روا
free
رایگان سخاوتمندانه
free
مجانی
free
اختیاری مختار
free
مستقل
free
مطلق
free
ازاد
free-for-all
مسابقه بین این اسبها
free
کمی محدودیت نوع اسلحه
free
موجود در دیسک یا حافظه
free
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free
<adj.>
دست و دلباز
free will
اختیاری
free will
ازادی اراده
free will
طیب خاطر
free will
اراده ازاد
free will
اختیار
free
تحویل
free
بخشودن
free
ازادکردن
free
جایز
free-for-all
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
You are free to go now.
اکنون آزادید بروید.
free
مجاز منفصل
free
فاقد
problem-free
<adj.>
بدون زحمت
free swimming
شناور
free swimming
قادر به شنا
free thinker
وبه مذهب بی اعتنا است .
free thinkers
ازاد فکران
free thinkers
افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com