Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
repeat range
فرمان برد از نو
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
Other Matches
repeat
تکرار کردن
repeat
مکرر کردن تکرار شدن
repeat
تکرار
repeat
رونوشت
repeat
ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
Could you repeat what you said, please?
میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
repeat
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat
انجام مجدد یک عمل
repeat until
تکرارکن ... تااینکه
repeat
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat
تکرار کنید
repeat
باز انجام
repeat
دوباره گفتن
repeat
تکرار کردن تکرار شدن
repeat
دوباره انجام دادن
repeat
دوباره ساختن
repeat
تکرار تجدید
repeat
باز گفتن
repeat
بازگو کردن بازگو
repeat
کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
to repeat oneself
کاریا گفته خودرا تکرار کردن
to make repeat
وادار به تکرار کردن
auto repeat
خود تکرار
repeat keys
دکمههایتکرار
repeat mark
خال
to repeat oneself
تکرار شدن
repeat counter
شمارنده تکرار
repeat key
کلید تکرار
endless repeat
[به هر نوع طرح بندی که کل متن فرش را تا ناحیه حاشیه پر نماید، اطلاق می شود. مثل طرح بته جقه، ماهی درهم، هراتی و غیره.]
drop repeat
واگیره
[تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
repeat action key
کلید تکرار عمل
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions
این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
range
مجموعه مقادیر مجاز
range
طبقه
range
جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
range
قرار دادن متن در یک ترتیب معین
range
تغییر کردن یا متفاوت بودن
range
رشته
range
گستره
range
سلسله ردیف
range
برد
range
میدان حدودتغییرات
range
حدود وسعت
range
یک خانه یا تعدادی خانه
range
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
range name
نام دامنه
range
دامنه
[ریاضی]
in range with
درخط
range k
ضریب تصحیح کای برد
range k
ضریب تصحیح برد
out of range
دور از تیر رس یا صدارس
out of range
که خارج از حد سیستم باشد
within range
در برد جنگ افزار
within range
در تیررس
range
مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
in range with
در امتداد
range
دامه تغییرات
range
محدوده
range
حدود محدوده
range
عبور کردن مسطح کردن
range
دامنه
range
دامنه تغییرات
range
سلسله
range
برد سلاح
range
سیر و حرکت کردن
range
مرتب کردن میزان کردن
range
اراستن
range
رسایی
range
چشم رس
range
دسترسی
range
حوزه
range
تغییر کردن خط مبنا
range
تیررس برد
range
منحنی مبنا
range
درصف اوردن
range
میدان تیر
range
بردهدف
range
به نظم وترتیب واداشتن
range
حد فاصل
range
حیطه
range
طیف
range
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range
ناحیه
range
فاصله
range
بر
range
گام
range
ردیف
range
به خط کردن
range
در طبقه قرار دادن
range
دسته
range
مسافت
range
حدود
range
صف
range
رشته کوه
range
حدودجذر و مد دریا
range alongside
نزدیک کردن ناو به ناوی دیگر
range angle
زاویه بردی هواپیما
range check
بررسی محدوده
range angle
زاویه مربوط به برد مورب هدف
range board
میز تنظیم مسافت
range calibration
تنظیم مسافت
range board
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
range calibration
تعیین دقت مسافت تنظیم برد سلاح
range card
کارت برد
range card
کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
range effects
اثرات بردی
range of adjustment
ناحیه تنظیم
range error
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
range meter
فاصله سنج
range correction
تصحیح برد سلاح
range correct
فرمان برد خوب
range expression
عبارت دامنه
range of instrument
حد کار سنجه
range correct
برد خوب
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
range correction
تصحیح برد تیراندازی
range keeper
محاسب مسافت توپ
range adjustment
تنظیم مسافت
range adjustment
تنظیم برد
range indicator
شاخص مسافت
range house
اطاق انبارمیدان
range house
دفتر میدان تیر
range flag
پرچم میدان تیر
range firing
تیراندازی در میدان تیر
range finding
تخمین مسافت کردن
range finding
مسافت یابی
range finder
هدفیاب
range finder
مسافت یاب
range indicator
طبله مسافت
range indicator
مقیاس مسافت
range markers
علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
range markers
چراغ شاخص مسیر
range marker
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
range marker
فاصله یاب راداری
range format
قالب دامنه
range light
چراغ دوم دکل ناو
range ladder
تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
range ladder
تنظیم با نردبان بردی
range keeper
محاسب توپ
range finder
مسافت سنج دریایی
range of motion
دامنه حرکت
target range
مسافت هدف میدان تیر مشقی
target range
برد هدف
supporting range
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
supporting range
برد پشتیبانی سلاحها
subcaliber range
تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
subcaliber range
میدان تیر مخصوص
subcaliber range
میدان تیر لوله جوفی
stress range
گستره تنش
slant range
برد مایل
slant range
برد مورب هدف
the range of a firearm
تیر رس
the range of voice
دانگ صدا
tidal range
دامنه جذر و مد دریایی
range of doubt
گستره شک
[ریاضی]
Range of mountains.
رشته کوه ( کوهها ؟جبال )
free-range
خانگی
free-range
آزادچر
visibility range
شعاع عمل دیدبانی یا دید
visibility range
میدان دید
visual range
حیطه دید
vhf range
ناحیه فرکانس خیلی بالا
tropic range
دامنه استوایی
restriction of range
محدودیت دامنه
range wind
باد در برد
range wind
باد بردی
range rake
الیداد مسافت سنج
range quadrant
طبله مقیاس درجه توپ
range quadrant
طبله تراز تیر
range officer
افسرتیر
range officer
افسر مسئول میدان تیر
range of variation
ناحیه انحراف
range of variation
ناحیه تغییر
range of stress
دامنه تنش
range of storke
ناحیه ضربه
range of music
حدود یا میدان علم موسیقی
range rake
دستگاه الیدادتی شکل
range resolution
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
range scale
طبله مسافت
range table
جدول تیرتوپ
range table
جدول مسافت توپ
range spread
اتش درعمق
range spread
اتش درو در عمق
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
range spotting
تخمین مسافت کردن
range sensing
تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
range sensing
تخمین مسافت
range section
قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
range scale
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
range effects
اثرات برد
fuze range
بردمربوط به ماسوره
driving range
علامت تعیین کننده فاصله ها
drilling range
ناحیه مته کاری
discriminating range
دامنه افتراق
detection range
قدرت اکتشافی
cruising range
شعاع عمل هواپیما یا کشتی
cruising range
برد عملیاتی
criteria range
دامنه ملاک
cooking range
اجاق
complementary range
برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com