Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
English
Persian
rescue dump
دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
Other Matches
rescue
رهایی
rescue
رهایی دادن
rescue
نجات
i came to his rescue
به فریادش رسیدم
rescue
رهانیدن خلاصی
rescue chamber
اطاقک نجات زیردریایی
fire and rescue
نجات و اطفای حریق
fire and rescue
عملیات نجات و اطفای حریق
rescue and assistance
عملیات نجات و مددکاری
to rescue somebody from drowning
کسی را از غرق شدن نجات دادن
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
rescue operation
عملیات نجات
rescue basket
زنبیل نجات
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
helicopter rescue net
تور نجات هلیکوپتر
helicopter rescue strop
کمربند نجات هلیکوپتر
to rescue people from the water
مردم را
[از غرق شدن ]
در آب نجات دادن
helicopter double rescue harness
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
dump
باخت عمدی
dump
انباشت نسخه برداری
dump
ریختن
dump
رونوشت انباشتن
dump
با صدا افتادن
dump
تفکر
dump
از کار انداختن ناگهانی کل سیستم
dump
انبار موقتی اشغالدان
dump
خیال
dump
جنس را
dump
رو گرفت روبرداری کردن
dump
رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
dump
انبار کوچک
dump
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
dump
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
dump
مخزن انبار کردن
dump
بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
dump
نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود
dump
بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
dump
نشان دادن متن یا گرافیک روی صفحه نمایش بر روی چاپگر
dump
جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
dump
چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است
dump
روگرفت
dump
زباله
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
dump
روبرداری کردن روبرداری
dump
موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
dump
اشغال
gasoline dump
باک بنزین
gasoline dump
مخزن موقتی بنزین
dump check
مقابله حین روبرداری
memory dump
روگرفت حافظه
screen dump
رونوشت صفحه نمایش
postmortem dump
روگرفت پس از واقعه
static dump
روبرداری ایستا
snapshot dump
روبرداری لحظهای
snapshot dump
روگرفت لحظهای
selective dump
روگرفت گزیده
dump box
فرف مخصوص زباله
screen dump
روبرداری صفحه
static dump
روگرفت ایستا
storage dump
روبرداری حافظه
memory dump
رونوشت ازحافظه
dynamic dump
نسخه برداری پویا
dump box
زباله دان اشغالدان
dump barrow
خاک کش
dump barrow
زنبه
dump barrow
حرخ دستی
disaster dump
رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
disaster dump
اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
core dump
روگرفت حافظه
binary dump
روگرفت دودوئی
beach dump
نقطه اماد در سر پل دریایی
beach dump
انباراسکله
beach dump
انبار موقت ساحلی
ammunition dump
زاغه مهمات
dump bucket
سطل زباله
dump bucket
سطل اشغال
dynamic dump
روبرداری پویا
dynamic dump
رو گرفت پویا
dump valve
شیر خروج
dump valve
شیر کاهنده
dump truck
کامیون زباله بر شهرداری
dump truck
کامیون کمپرسی
dump tape
نوار روبرداری
dump slag
سرباره دورریز
dump slag
هالدن شلاکه
dump car
ماشین شهرداری
ammunition dump
انبار مهمات
post mortem dump
روگرفت پس از واقعه
post mortem dump
رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com