Total search result: 183 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
reserved character |
کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود. |
reserved character |
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود |
reserved character |
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود |
|
|
Other Matches |
|
reserved |
رزرو شده |
reserved |
ذخیره |
reserved |
خوددار |
all right reserved |
هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه |
reserved |
اندوخته |
reserved |
خاموش کم حرف |
reserved |
محتاط |
i was reserved for it |
تنها برای من مقدر شده بود |
reserved list |
صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط |
reserved word |
کلمه محفوظ |
reserved words |
کلمات ذخیره شده |
copyright reserved |
حق طبع یا چاپ محفوظ است |
He is quite reserved and formal. |
آدم خیلی خشک و رسمی است |
reserved words |
کلمههای رزرو |
reserved words |
کلمههای محافظت شده |
reserved area |
مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه |
He is reserved and aloof . |
آدم دیر آشنایی است |
He is very cartious ( circrmspect, reserved ) . |
خیلی ملاحظه کار است |
reserved for security purposes |
تامینی |
reserved for unexpired risks |
ذخیره برای خطرات مرتفع نشده |
character |
مونه |
character per second |
دخشه در ثانیه |
character |
سیرت |
character |
دخشه |
character |
مجسم کردن شخصیت |
character |
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن |
character |
رقم |
character |
خط |
character |
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی |
character |
نهاد سیرت |
character |
خیم |
character |
منش |
character |
عدد صحیح خصوصیت |
character per second |
کاراکتر درثانیه |
in character <idiom> |
مثل معمول |
character |
صفت اختصاصی |
character |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
character |
نویسه |
character |
حرف |
character |
علامت |
character |
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود |
character |
دخشه کاراکتر |
character |
صفت |
new line character |
دخشه تعویض سطر |
magnetic character |
دخشه مغناطیسی |
magnetic character |
کاراکتر مغناطیسی |
identification character |
علامت مشخصه |
illigal character |
دخشه غیر مجاز |
illigal character |
کاراکتر غیرقانونی |
ionic character |
خصلت یونی |
most significant character |
رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد. |
illigal character |
کاراکتر غیر مجاز |
graphic character |
دخشه نگارهای |
crc character |
کاراکتر CRC |
enquiry character |
کاراکتر پرس و جو |
erase character |
دخته پاک کن |
erase character |
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است |
escape character |
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر |
escape character |
ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند |
escape character |
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد |
escape character |
کاراکتر گریز |
exploitative character |
منش بهره کش |
forbidden character |
دخشه ممنوعه |
functional character |
دخشه وفیفه بندی |
gap character |
دخشه شکاف پر کن |
genital character |
منش تناسلی |
global character |
کاراکتر سراسری |
membership character |
ویژگی عضویت |
nongraphic character |
کاراکتر غیر گرافیکی |
null character |
دخشه پوچ |
special character |
ویژه |
special character |
دخشه ویژه |
special character |
علامت ویژه کاراکتر مخصوص |
substitute character |
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود |
sync character |
کاراکتر همگام |
character actor |
هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند |
character correction |
نمایشتغییرات |
extended character |
دکمهبازکنندهصفحه |
He has a clean character. |
اخلاقا" آدم سالمی است |
historic character |
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.] |
out of character [OOC] |
دور از منش من |
special character |
دخشه |
sign character |
دخشه علامت نما |
separating character |
دخشه جدا ساز |
null character |
کاراکتر تهی |
numeric character |
دخشه عددی |
numeric character |
کاراکتر عددی |
optical character |
دخشه نوری |
optical character |
کاراکتر نوری |
oral character |
منش دهانی |
pad character |
حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد |
pad character |
کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی |
receptive character |
منش پذیرا |
character actors |
هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند |
rub out character |
دخشه پاک کن |
aknowledge character |
کاراکتر مورد قبول |
character generator |
دخشه زا |
character generator |
مولد کاراکتر |
character guidance |
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی |
character map |
شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش |
character neurosis |
روان رنجوری منش |
character per inch |
دخشه در اینچ |
blank character |
دخشه |
character per inch |
کاراکتر دراینچ |
character pitch |
تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن |
character pitch |
pica |
character pitch |
type elite |
character printer |
چاپگر دخشهای |
character printer |
چاپگرعلامتی |
character fill |
پر کردن کاراکترها |
character disorder |
اختلال منش |
alphanumeric character |
دخشههای الفبا عددی |
anal character |
منش مقعدی |
backspace character |
دخشه پسبرد |
bell character |
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند |
blank character |
فاصله |
blank character |
کاراکتر تهی |
blank character |
کاراکتر جای خالی |
blank character |
دخشه فاصله |
character analysis |
تحلیل منش |
character checking |
تست کاراکتری |
character code |
رمز دخشهای |
character code |
کد کاراکتری |
character code |
رمز کاراکتر |
character density |
تراکم دخشه ها |
character density |
تراکم کاراکترها |
character printer |
چاپگر کاراکتری |
character graphics |
نگاره سازی دخشهای |
control character |
کاراکتر کنترلی |
character string |
رشته دخشهای |
character string |
رشته کاراکتری |
character table |
جدول شناسایی |
character template |
مبدل کاراکتری |
character training |
پرورش منش |
character trait |
صفت منشی |
control character |
دخشه کنترلی |
check character |
دخشه مقابلهای |
check character |
علامت مقابلهای |
check character |
کاراکتر مقابلهای |
coded character |
دخشه رمزی |
compliant character |
منش تسلیم گر |
control character |
دخشه کنترل |
control character |
علامت کنترلی |
character sketch |
شمایل |
character recognition |
دخشه شناسی |
character recognition |
تشخیص کاراکتر |
character set |
دخشکان |
character set |
مجموعه علائم |
character set |
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها |
character reader |
دخشه خوان |
universal character set |
مجموعه کاراکترهای جهانی |
error control character |
کاراکتر کنترل خطا |
wild card character |
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد |
optical character reader |
کاراکترنوری خوان |
ascii character set |
مجموعه کاراکترهای اسکی |
dot matrix character |
کاراکتر ماتریس نقطهای |
fully formed character |
کاراکتر تمام شکل یافته |
There is not a single stain on your character . |
هیچ لکه ننگه به شما نمی چسبد |
alphabetic character set |
الفبا را می سازند |
alphabetic character set |
حروفی که |
alphabetic character set |
رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد |
communication control character |
کاراکتر کنترل ارتباطی |
print control character |
کاراکتر کنترل چاپ |
character mapped display |
نمایش طرح دخشهای |
passive aggressive character |
منش نافعال- پرخاشگر |
partial ionioc character |
خصلت جزیی یونی |
negative acknowledge character |
کاراکتر تصدیق منفی |
character oriented protocol |
پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا |
numeric character set |
دخشگان عددی |
optical character recognition |
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری |
optical character reader |
دخشه خوان نوری |
form feed character |
کاراکتر تغذیه فرم |
extended character set |
مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته |
line feed character |
دخشه تعویض پذیر |
character based program |
برنامه مبتنی بر کاراکتر |
character based program |
برنامه دخشه |
accuracy control character |
دخشه یا کاراکتر کنترل دقت |
magnetic ink character recognition |
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی |
magnetic ink character reader |
دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند |
variable length character encoding |
رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر |