Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (9 milliseconds)
English
Persian
reserved list
صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
Other Matches
reserved
اندوخته
i was reserved for it
تنها برای من مقدر شده بود
all right reserved
هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
reserved
خوددار
reserved
ذخیره
reserved
خاموش کم حرف
reserved
محتاط
reserved
رزرو شده
reserved character
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
reserved character
کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
reserved area
مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
copyright reserved
حق طبع یا چاپ محفوظ است
reserved character
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
reserved word
کلمه محفوظ
reserved words
کلمات ذخیره شده
reserved words
کلمههای رزرو
He is quite reserved and formal.
آدم خیلی خشک و رسمی است
reserved words
کلمههای محافظت شده
He is reserved and aloof .
آدم دیر آشنایی است
reserved for security purposes
تامینی
He is very cartious ( circrmspect, reserved ) .
خیلی ملاحظه کار است
reserved for unexpired risks
ذخیره برای خطرات مرتفع نشده
two way list
لیست دو طرفه
list
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
list
لیست
list
سیاهه
list
سیاهه برداشتن
list
لیست گرفتن
list
فهرست
list
مجموعه موضوعات مرتب شده داده
list
خوش امدن دوست داشتن
list
کنار
list
شیار نرده
list
میدان نبرد
list
کج شدن قایق به یک سمت
list
فهرست کردن
list
کج کردن
list
یک پهلو شدن
list
کج شدن
list
نوار
list
حاشیه
list
میل
list
در فهرست واردکردن
list
درلیست ثبت کردن
list
شیار کردن اماده کردن
list
تمایل کجی
list
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
list
لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
list
فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
list
صورت
list
در فهرست نوشتن
list
صورت کردن
list
لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
list
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
list
سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
list
تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
list
سجاف
list
سیاهه جدول
list
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
list
نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست
nominal list
فهرست نامها
parts list
فهرست قطعات
requirements list
فهرست نیازمندیها
push down list
لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
pushdown list
لیست پایین فشردنی
push up list
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
property list
سیاهه خواص
nominal list
صورت اسامی
packing list
صورت بسته بندی
packing list
صورت کالاهای بسته بندی شده
part list
فهرست اجزاء
part list
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
parts list
لیست قطعات
parts list
لیست اجزاء
pauper list
صورت گدایان یا اعانه بگیران
picking list
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
polling list
سیاهه رای گیری
price list
فهرست قیمت
price list
لیست قیمت
promotion list
لیست ترفیعات
packing list
فهرست بسته بندی
pushup list
لیست بالا فشردنی
dense list
لیست متراکم
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
unmoderated list
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
hit list
فهرست ضربه
mailing list
فهرست پستی
short-list
فهرست کوتاه
telephone list
لیستحافظهتلفن
honours list
لیستاعضاییکهترفیعدرجهمیگیرند
shopping list
لیستخرید
Your name was at the bottom of the list
اسمتان ته فهرست بود
sucker list
<idiom>
لیستی از اشخاص ساده لوح
May I have the drink list, please?
ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
trig list
لیست مثلثاتی
to list one's doors
رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
list of lights
کتاب چراغها
sequential list
لیست ترتیبی
share list
صورت بهای سهام شرکتها
sick list
صورت بیماران
starter's list
فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
stop list
صورت متخلفین
stop list
اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده
subscripted list
لیست زیرنویس دار
symmetric list
لیست متقارن
target list
لیست هدفها
target list
لیست اماجها
the free list
صورت کالای بی گمرک
waiting list
لیست انتظار
circular list
لیست مدور لیست حلقوی
disabled list
فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
error list
سیاهه خطاها
excused list
فهرست معاف ها
free list
صورت مجانی ها
free list
صورت کالاهای بی گمرک
hatch list
لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
indexed list
لیست شاخص دار
key list
فهرست کلید رمز
key list
لیست کلیدهای رمز
light list
چراغ نامه
circular list
لیست دایرهای
check off list
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
check list
سیاهه مقابله
active list
فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
assembly list
سیاهه همگذاری
waiting list
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
berne list
کتاب معرفهای بین المللی مرس
berne list
کتاب علایم شناسایی بین المللی
binnacle list
فهرست استراحت پزشکی
black list
لیست سیاه
black list
فهرست سیاه
black list
فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
chained list
لیست زنجیرهای
chained list
لیست زنجیری
linked list
لیست پیوندی
multilinked list
لیست چند پیوندی
list price
قیمت فهرست شده
list price
فهرست قیمتها
list processing
لیست پردازی
list processing
پردازش لیست
list slippers
کفش کتانی
list slippers
کفش ماهوتی
list structure
ساختار لیست
loading list
لیست بارگیری خودرو
polling list
سیاهه نمونه برداری
moderated list
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
money list
لیست حقوق
money list
لیست پرداخت حقوق
move list
فهرست بازیگران غیرفعال
list slippers
کفش پارچهای
list price
قیمت فاکتور
list of targets
لیست اماجها
list of books
فهرست یا صورت کتابها
list lessly
از روی بی علاقگی
list lessly
بیحالانه
list of promotiona
صورت ترفیعات
list of targets
لیست هدفها
LIST chunk
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
linear list
لیست خطی
linked list
لیست پیوسته
authorized parts list
لیست قطعات مجاز
authorized stockage list
لیست ذخیره انبار مجاز
His nave was struck off the list.
نامش را از فهرست زده اند
authorized parts list
سهمیه مجاز قطعات
double linked list
لیست پیوندی مضاعف
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
tariff price list
نرخ
essential item list
فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
mailing list program
برنامه لیست پستی
list processing langauge
زبان لیست پردازی
list processing langauge
زبانهای پردازش لیست
bulleted list chart
لیست جدولی بولت دار
authorized stockage list
صورت شارژ انبار
spare parts list
فهرست لوازم یدکی
basic issue list
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
To be in someones black list (book).
درلیست سیاه کسی بودن
simple list text chart
جدول نوشتاری با لیست ساده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com