Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
respiratory system protection	حافظدستگاهتنفسی
Other Matches
respiratory system	دستگاه تنفسی
power system protection	حفافت سیستم قدرت
respiratory	تنفسی
respiratory center	مرکز تنفسی
respiratory exchange index	شاخص بهره تنفسی
protection	عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
protection	اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
protection	سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
protection	کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
protection	مانع کپی گرفتن شدن
self protection	صیانت نفس حفافت از خود
protection	عمل حفافت
self protection	حفافت از خود
over protection	تقویت
self protection	دفاع از نفس
under protection	تحت الحمایه
self protection	برقراری تامین از خود
protection	خط امان
protection	پشتیبانی
protection	حمایت
protection	تامین نامه
protection	نیکداشت
protection	حفظ
protection	حراست حمایت
protection	محافظت
protection	حفافت
protection	نگهداری
protection	سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
protection	تیمارداری
cathode protection	حفافت کاتدی
cell protection	حفافت سل
storage protection	حفافت حافظه
copy protection	حفافت دربرابر کپی
copy protection	محافظت از کپی
copy protection	جلوگیری از اعمال کپی
consumer protection	حمایت از مصرف کننده
collective protection	حفافت جمعی
block protection	حفافت بلوک
thermal protection	محافظت حرارتی
head protection	محافظسر
hand protection	محافظدستی
feet protection	محافظپا
eye protection	محافظچشم
x ray protection	حفافت رونتگن
anodic protection	حفافت اندی
anticorrosive protection	حفافت در برابر خوردگی
armor protection	حفافت زرهی
armor protection	حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
bank protection	حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
bank protection	ساحل داری
bank protection	ساحلبانی
toe protection	پاشنه بندی
collective protection	حفافت گروهی
data protection	حفافت داده ها
overload protection	حفافت بار زیاد
password protection	حفافت به کمک کلمه رمز
overvoltage protection	حفافت فشار زیاد
over voltage protection	وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
file protection	حفافت پرونده
flood protection	حفافت در مقابل طغیان
memory protection	پشتیبانی ازحافظه
memory protection	حفافت حافظه
lightning protection	با خاموش کننده مغناطیسی
impedance protection	حفافت امپدانس
environmetal protection	حمایت محیط زیستی
protection from sin	عصمت
protection hood	کلاهک یا روپوش محافظ
storage protection	حفافت انباره
degree of protection	میزان حفافت
degree of protection	میزان تامین درجه حفافت
software protection	حفافت نرم افزاری
file protection	حفافت فایل
distance protection	وسیله حفافت فاصله
rust protection	حفافت در برابر زنگ زدگی
protection ring	حلقه حفافت
protection level	سطح حفافت
protection key	کلید حفافت
insulation protection	حفافت عایق بندی
ear protection	محافظگوش
environmental protection	حفاظت محیط زیست
Under the protection of the law.	درپناه قانون
frost protection preparation	ضدیخ
anti skid protection	حفافت از لغزش
positional protection device	دستگاه حفافت درگاه
The Physics of Radiation Protection	بهداشت پرتوی
rust protection paint	رنگ ضد زنگ
high tension protection	حفافت فشار قوی
protection and indemnity club	باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
indirect bank protection	کناره بندی غیر مستقیم
The Physics of Radiation Protection	فیزیک بهداشت
overflow protection switch	کلیدحافظآبهایاضافی
The Physics of Radiation Protection	فیزیک محافظت از پرتو
line differential protection	حفافت دیفرانسیلی خط
linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
Protection money. Racket money.	باج سبیل
system	ترتیب
system	سامانه
system	سلسله رشته
the system of	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
the system of	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
system	روش اصول
system	جهاز
system	طرز اسلوب
system	قاعده رویه
system	نظم منظومه
system	نظام
p system	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system	سازگان
system	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system	نظام سیستم
system	تشکیلات
system	سازمان
system	دستگاه
c.g.s. system	دستگاه سگث
system	همستاد روش
system	طریقه
system	اصول وجود
system	منظومه
value system	نظام ارزشها
system	سیستم
system	اسلوب
system	مجموعه سازمان
system	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
i.f.f. system	دستگاه تشخیص
system	رشته دستگاه
an system	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system	طرز روش
system	سلسله
system	نظم ترتیب
cw system	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system	همست
polyphase system	دستگاه چندفاز
point system	شرط بندی براساس امتیاز
power system	شبکه نیرو
planning system	نظام برنامه ریزی
planetary system	شمسی
phonetic system	سیستم صوتی
planetary system	سیستم خورشیدی
physiocratic system	روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
railroad system	سیستم راه اهن
payroll system	سیستم پرداخت حقوق
serfdom system	نظام رعیتی
power system	سیستم قدرت سیستم انرژی
secure system	سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
quota system	نظام سهمیه بندی
quota system	سیستم سهمیهای
redox system	سیستم اکسایش- کاهش
ragozin system	سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
recoil system	سیستم عقب نشینی توپ
recoil system	دستگاه دافع توپ
recoil system	سیستم دافع
rationing system	نظام سهمیه بندی
rationing system	نظام جیره بندی
railway system	سیستم راه اهن
quantized system	دستگاه کوانتایی
ptolemaic system	هئیت بطلیموسی
london system	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
practical system	دستگاه یکانهای عملی
second signal system	دستگاه علامتی دوم
price system	نظام قیمتی
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم
serfdom system	نظام سرفی
russian system	سیستم روسی در دفاع گرونفلد
rotation system	توزیع تناوبی
road system	شبکه راهسازی
road system	شبکه راهها
rhombohedral system	دستگاه لوزوجهی
railway system	شبکه راه اهن
information system	سیستم اطلاعاتی
maroczy system	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mature system	سیستم کامل
total system	سیستم کامل
measuring system	سیستم سنجش
merit system	نظام شایستگی نگر
microcomputer system	سیستم ریزکامپیوتری
miniature system	خرده نظام
mixed system	نظام مختلط
mksa system	دستگاه مکثا
mnemonic system	نظام یادیار
modern system	نظام نوین
modern system	نظام جدید
modular system	سیستم پیمانهای
modulation system	سیستم مدولاسیون
monetary system	سیستم پولی
monitor system	سیستم مبصر
market system	نظام بازار
management system	سیستم اداره
management system	سیستم مدیریت
information system	سیستم اطلاعات
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
synchronous system	سیستم همگام
integrate system	سیستم مجتمع
interactive system	سیستم فعل و انفعالی
intercommunication system	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system	سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
interphone system	سیستم تلفنی
irrigation system	شبکه ابیاری
isolated system	سیستم منزوی
limbic system	دستگاه کناری
lymphatic system	دستگاه لنفاوی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com