Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 131 (7 milliseconds)
English	Persian
response duration	مدت پاسخ
Other Matches
duration	مدت
duration	مدت زمانی که چیزی سالم می ماند
duration	براوردی از زمان لازم جهت انجام یک فعالیت
duration	مدت ادامه
duration	دیرش
duration	سختی بقاء
duration	طی
duration	استمرار
run duration	که زمان اجرای برنامه انجام می شوند
of short duration	کوتاه
duration of sunshine	ساعات افتابی
duration of rainfall	مدت بارش
duration curve	معروف به منحنی دبی کلاسه
pulse duration	مدت تپش
valve duration	مدت زمانی که سوپاپ بازمیماند
run duration	خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
run duration	مدت زمانی که کامپیوتر برنامهای را اجرا میکند
of short duration	کم مدت
maximum duration	زمان حداکثر
loading duration	مدت بار گذاری
of long duration	دیرپای
impluse duration	مدت ایمپولز
of long duration	مدید
run duration	کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
run duration	مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه
run duration	نرم افزاری است که درحافظه اصلی لازم است درهنگام اجرای برنامه
run duration	1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
run duration	مدت زمانی که برنامه اجرا میشود
This contract is of unlimited duration.	طول مدت این قرارداد نامحدود است.
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom>	من هم نمی دانم [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom>	من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
response	فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
response	صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
response	1-زمان بین شروع یک عمل کاربر
response	جواب
response	واکنش
response	پاسخ
response	و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
response	عکس العمل به دلیلی
whole response	پاسخ کلی
w response	پاسخ کلی
response	جوابگویی
all or none response	پاسخ همه یا هیچ
response position	مکان جواب
response time	زمان پاسخ
response time	زمان واگنش
response threshold	استانه پاسخ
response strength	نیرومندی پاسخ
response generalization	تعمیم پاسخ
response equivalence	هم ارزی پاسخ
response set	امایه پاسخ
response hierarchy	سلسله مراتب پاسخ
response intensity	شدت پاسخ
response latency	نهفتگی پاسخ
response differentiation	تفکیک پاسخ
response [commentary]	نظر
voice response	جواب صوتی
vaccum response	پاسخ غیابی
unconditioned response	پاسخ غیر شرطی
transient response	واکنش گذرا
to make a response	جواب دادن
to make a response	پاسخ دادن
spectral response	واکنش طیفی
shading response	پاسخ سایه روشن
response [commentary]	پاسخ
conditioned response	واکنش شرطی
response time	زمان پاسخ دهی
response time	زمان واکنش
response time	زمان جواب زمان پاسخگویی
response [commentary]	رای
color response	پاسخ رنگ
image response	پاسخ تصویر
response rate	سرعت پاسخ
anticipatory response	پاسخ انتظاری
electrodermal response	پاسخ برقی پوست
frequency response	خم دامنه- بسامد
frequency response	واکنش بسامدی
bass response	بم پذیری
emitted response	پاسخ صدوری
distal response	پاسخ دوربرد
discriminatory response	پاسخ افتراقی
delayed response	پاسخ درنگیده
correct response	پاسخ درست
content response	پاسخ محتوایی
consummatory response	پاسخ پایانی
consultary response	نظر محکمه حقوقی درباره یک دعوی خاص
conditioned response	پاسخ شرطی
image response	رفتار فرکانس تصویر
impluse response	پاسخ ایمپولز
response cost	جریمه
response amplitude	دامنه پاسخ
reflection response	پاسخ قرینه
psychogalvanic response	پاسخ گالوانیکی- روانی
preparatory response	پاسخ مقدماتی
position response	پاسخ مکانی
popular response	پاسخ رایج
impluse response	پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
moro response	پاسخ مورو
movement response	پاسخ حرکت
impluse response	رفتار در مقابل فشار ضربهای
original response	پاسخ ابتکاری
pilomotor response	پاسخ سیخ شدن مو
anatomy response	پاسخ کالبدی
conditioned emotional response	پاسخ هیجانی شرطی
alternate response test	ازمون دو گزینهای
achromatic color response	پاسخ رنگ بی فام
acquiescent response set	امایه تصدیق
audio response device	دستگاه جواب دهنده سمعی
A rapid response would be appreciated.	از پاسخ فوری قدردانی می کنیم. [اصطلاح رسمی]
medical response dog	سگ دستیار
medical response dog	سگ سرویس
In response (reply) to your letter.	در جواب نامه تان
white space response	پاسخ به بخش سفید
pure color response	پاسخ خالص رنگ
modulation frequency response	پاسخ فرکانس مدولاسیون
impluse response matrix	ماتریس انتقال ضربه
his appeal met no response	پاسخی پدر خواست که اوترسید
galvanic skin response	جی اس ار
galvanic skin response	پاسخ برقی پوست
stimulus response model	الگوی محرک- پاسخ
stimulus response psychology	روانشناسی محرک- پاسخ
spectral response characteristic	مشخصه طیفی
conditioned avoidance response	پاسخ اجتنابی شرطی
conditioned escape response	پاسخ گریز شرطی
visual righting response	پاسخ تعادل دیداری
delayed elastic response	واکنش ارتجاعی تاخیری
stimulus response theory	نظریه محرک- پاسخ
fractional antedating goal response	خرده پاسخ انتظار هدف
stimulus organism response model	الگوی محرک- جاندار- پاسخ
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration]	قرارداد کار بدون مدت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com