Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
retentive power or memory
قوه حافظه
retentive power or memory
نیروی ضبط
Other Matches
retentive
حافظ
retentive
ضبط کننده قابض
retentive
نگهدارنده
anal retentive stage
مرحله مقعدی ضبطی
hunger for power
[craving for power]
میل شدید به قدرت
memory
یاد
in memory of
<idiom>
به صورت رایگان
to the memory of
به یادبود
memory
حافظه
immediate memory
حافظه فوری
memory
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory
یادگار یاد بود
memory
خاطره
memory
حافظه دستگاه کامپیوتر
in memory of blessedmemory
خدابیامرز
internal memory
حافظه داخلی
virtual memory
حافظه مجازی
in memory of blessedmemory
بیاد
to stamp on the memory
در ذهن منقوش ساختن
in memory of blessedmemory
بیادگار مرحوم
interleave memory
حافظه جاگذاری
upper memory
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
incidental memory
حافظه اتفاقی
volatile memory
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory
حافظه فرار
internal memory
بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
magnetic memory
حافظه مغناطیسی
shadow memory
شبه حافظه
it escaped my memory
یادم رفت
stack memory
حافظه پشتهای
passive memory
حافظه منفعل
low memory
فضای حافظه تا چند کیلوبایت
static memory
حافظه ایستا
laser memory
حافظه لیزری
to commit to memory
ازبرکردن
to escape one's memory
از خاطر رفتن
to stamp on the memory
ذهنی کردن
main memory
حافظه اصلی
within living memory
تا انجا که مردمان زنده
disk memory
حافظه دیسک
conventional memory
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
cryogenic memory
استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory
رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
core memory
حافظه هستهای
core memory
حافظه چنبرهای
coordinate memory
حافظه مختصاتی
conventional memory
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
control memory
حافظه کنترلی
control memory
حافظه کنترل
constructive memory
حافظه سازا
commit to memory
حفظ کردن
to fail
[memory]
وا ماندن
[حافظه یا خاطره]
to fail
[memory]
درماندن
[حافظه یا خاطره]
cache memory
یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
shared memory
حافظه تسهیم شده
dynamic memory
حافظه پویا
EDO memory
MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
within living memory
به یاد دارند
add in memory
اضافه کردن به حافظه
memory button
دکمهحافظ
memory cancel
پاککردنحافظه
memory key
کلیدحافظه
memory recall
دوبارهخوانیحافظه
real memory
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
subtract from memory
دکمهکمکنندهازحافظه
external memory
حافظه خارجی
extended memory
حافظه تمدیدی
extended memory
حافظه توسعه یافته
expanded memory
حافظه گسترشی
I can recite from memory.
می توانم از حفظ بخوانم
To revive a memory.
خاطره ای رازنده کردن
eidetic memory
یاد روشن
EDO memory
ذخیره کند
EDO memory
فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
cache memory
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
programmable memory
حافظه برنامه پذیر
memory register
ثبات حافظه
memory snapshot
تصویر لحظهای حافظه
memory sniffing
ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory span
فراخنای یاد
memory trace
رد یاد
memory word
کلمه حافظه
screen memory
خاطره پوشان
scratchpad memory
حافظه چرکنویس
memory protection
پشتیبانی ازحافظه
memory mapped i/o
ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory mapping
نقشه حافظه
memory mapping
نگاشت حافظه
memory moard
برد حافظه
memory module
واحد حافظه
memory module
ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory port
درگاه حافظه
memory protection
حفافت حافظه
scratchpad memory
حافظه چرکنویسی
refresh memory
واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
recent memory
حافظه نزدیک
real memory
حافظه واقعی
real memory
حافظه حقیقی
read only memory
حافظه فقط خواندنی
read mostly memory
حافظه بیشتر خواندنی
racial memory
حافظه نژادی
regenerative memory
عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
regenerative memory
رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
rotating memory
حافظه چرخشی
one level memory
حافظه یک سطحی
optical memory
حافظه نوری
remote memory
حافظه دور
photodigital memory
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
photodigital memory
خواندن چند بار
regenerative memory
حافظه احیاء کننده
regenerative memory
حافظه باز زا
memory map
طرح یا نقشه حافظه
memory map
نگاشت حافظه
memory address
نشانی حافظه
memory address
ادرس حافظه
memory afterimage
رد تصویر یاد
memory allocation
اختصاص حافظه
memory bandwidth
پهنای باند حافظه
memory bank
بانک حافظه
memory cache
حافظه پنهان
memory capacity
گنجایش حافظه
screw to the memory
بذهن سپردن
search memory
حافظه جستجو
shadow memory
حافظه ثانوی موقت
shadow memory
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory
حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory
حافظه نیمه هادی
mass memory
حافظه انبوه
secondary memory
حافظه ثانویه
memory cell
سلول حافظه
memory chip
تراشه حافظه
memory hierarchy
سلسله مراتب حافظه
memory illusion
خطای یاد
memory image
تصویر یاد
memory interleaving
برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
memory location
مکان حافظه
memory location
محل حافظه
memory management
مدیریت حافظه
memory map
نقشه حافظه
memory guard
نگهبان حافظه
memory for digits
حافظه عددی
memory cycle
چرخه حافظه
memory dependent
وابسته حافظه
memory dependent
متکی به حافظه
memory drum
گردونه یاد
memory dump
روگرفت حافظه
memory dump
رونوشت ازحافظه
computer memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
main memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
primary memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
computer memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
main memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
primary memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
auxiliary memory
حافظه کمکی
auxiliary memory
حافظ کمکی
associative memory
حافظه شرکت پذیر
alterable memory
حافظه تغییرپذیر
acoustic memory
حافظه صوتی
alterable memory
حافظه اصلاح پذیر
as memory serves
هر وقت بیاد انسان بیاید
associative memory
حافظه انجمنی
associative memory
حافظه تداعی
memory management
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
cache memory
حافظه پنهانی
cache memory
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
bubble memory
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
bubble memory
سرعت بالا و حافظه متحرک
addressed memory
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
bubble memory
مین فرفیت بالا
bubble memory
حافظه حبابی
cache memory
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
base memory
حافظه پایه
bytewide memory
بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
cache memory
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
buffer memory
حافظه میانیگر
memory address register
ثبات نشانی حافظه
memory addressing mode
باب ادرس دهی حافظه
memory access time
مدت دستیابی به حافظه
Random-access memory
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
memory address space
فضای نشانی حافظه
memory recall key
کلیدضبطدوبارهحافظه
random access memory
حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
programmable read only memory
حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
stitch pattern memory
حافظهبافتودوخت
quick access memory
حافظه دستیابی سریع
fusible read only memory
MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
plated wire memory
حافظه سیمی اندوده
to give one's memory a prod
حافظه خودر رانگیختن
paged memory management
مدیریت حافظه صفحه بندی شده
serial access memory
حافظه با دستیابی پیاپی
Random-access memory
رم کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
thin film memory
حافظه غشایی نازک
magnetic film memory
حافظه با فیلم مغناطیسی
Random-access memory
رم
[علوم کامپیوتر]
Random-access memory
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
long term memory
حافطه دراز مدت
magnetic matrix memory
حافظه ماتریس مغناطیسی
short term memory
حافظه کوتاه مدت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com