Dictiornary-Farsi | return pipe | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
return pipe	لوله برگشت


Search result with all words

branch return pipe	لولهبرگشتشاخهای
main return pipe	لولهبرگشتاصلی
Other Matches

return [on something]	نرخ بازده
return to zero	با بازگشت به صفر
return to zero	بازگشت به صفر
return [on something]	نرخ بازدهی
return [on something]	فایده
return	کلید Return
return	نشانههای انتهای خط
return	کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
in return for	بجای
to return a v to any one	کسی رابازدیدکردن ببازدیدکسی رفتن
in return for	درعوض
in return for	عوض
return [on something]	محصول
in return	در تلافی [کاری]
in return	به جای [کاری]
in return	درعوض [کاری]
return [on something]	سود
non return to zero	سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
non return to zero	بدون بازگشت به صفر
return [on something]	درآمد
return	دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
return	کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
return	عودت
return	مراجعت کردن عکس العمل
return	گزارش رسمی
return	گزارش دادن
return	عایدی
return	درامد
return	بازده
return	اعاده
return	رجعت
return	مراجعت کردن
return	برگشتن
return	مراجعت برگرداندن
return	برگشت
return	عودت دادن
return	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return	آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
return	پس فرستادن عودت
return	عملکرد کارکرد
return	بازگشت
return	مراجعت
return	گزارش نهایی هیات تحقیق
return	اعاده بازگشت
return circuit	مدار برگشتی
soft return	فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
terrain return	اکوی زمینی
sea return	امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
to return a visit	بازدید کردن
short return	برگشت کوتاه
till his return	تا موقع برگشتن او
fair return	بازده عادلانه
fair return	بازده منصفانه
grid return	سیم برگشت
grid return	سیم برگشت شبکه
ground return	بازتاب زمینی
ground return	برگشت زمینی
ground return	انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
track return	مدار برگشت
i will return his kindness	مهربانی او را تلافی خواهم کرد
terrain return	انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
to return a greeting	جواب سلام دادن
non return valve	شیر یکطرفه
non return valve	شیر یک سویه
to bring a return	درامد دادن
enter/return	کلید Return یا Enter
sale or return	فروش یااعاده
sale or return	فروش یا عودت
return flow	جریان برگشت
rate of return	نرخ بازدهی
rate of return	نرخ بازده
ration return	اسناد هزینه جیره
return perion	زمان برگشت
return perion	دوره تناوب
return current	جریان برگشت
return wire	سیم برگشت
return conductor	سیم برگشت
return code	رمزبازگشت
return a negative	پاسخ منفی دادن
return account	حساب بازگشت
return account	صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
return address	نشانی بازگشت
radar return	انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
return key	کلید Return
return lines	خطهای بازگشتی
return interval	دوره بازگشت
return to zero signal	علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
ration return	اسنادجیره
return to scale	بازده نسبت به مقیاس
return to base	بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
return pistol	طپانچه ها به جای خود طپانچه را بگذارید
return on capital	بازدهی سرمایه
return of capital	بازده سرمایه
return of guarantee	عودت ضمانتنامه
return of a guarantee	عودت ضمانتنامه
please return the book	خواهشمندم کتاب را برگردانید
point of no return	نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
return line	خط برگشت
return key	کلید بازگشت
return cargo	محموله برگشت
return air	بازگشتهوا
by return of post	با نخستین پست
average return	بازده متوسط
carriage return	تعویض سطر Return/Enter
return ticket	بلیط رفت و برگشت
ball return	بازگشت گوی بولینگ
return flight	پرواز برگشت
day return	بلیط رفتو برگشت
decreasing return	بازده نزولی
carriage return	سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود
automatic return	سیستم عودت خودکار وسایل
return tickets	بلیط دوسره
carraiage return	سر سطر رفتن
return ticket	بلیط دوسره
return match	بازیبرگشت
carriage return	بازگشت نورد
carriage return	سر سطر رفتن
return spring	فنرارتجاعی
constant return	بازده ثابت
diminishing return	بازده نزولی
internal rate of return	نرخ بازده داخلی
increasing marginal return	بازده نهائی فزاینده
to return to the fold [family]	به خانواده خود برگشتن
hurdle rate of return	کمترین نرخ بازده
ground return circuit	مدار تک سیم
law of diminishing return	قانون بازده نزولی
law of increasing return	قانون بازده فزاینده
stay there till i return	انجا بمانیدتامن برگردم
social rate of return	نرخ بازده اجتماعی
normal rate of return	نرخ بازده متعارف
net rate of return	نرخ بازده خالص
double-return stair	پله های دوتایی
marginal return of investment	بازدهی نهائی سرمایه گذاری
marginal return of capital	بازده نهائی سرمایه
average net return	بازده خالص متوسط
law of increasing return	قانون بازده صعودی
soft carriage return	خط فاصله خالی
He didnt return (acknowledge) my greetings.	جواب سلام مرا نداد
under arm low return	ضربه کوتاه پایین دست
constant return to scale	بازده ثابت نسبت به مقیاس
private rate of return	نرخ بازده خصوصی
rate of return over cost	نرخ بازدهی بر هزینه سرمایه
to get a good return on an investment	بازده سودمندی در سرمایه گذاریی بدست آوردن
hurdle rate of return	نرخ بازده لازم
The return on the bonds amounts to ...	مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
coin return bucket	محلبرگشتپول
To return . To give back.	پس دادن
gross rate of return	نرخ بازده ناخالص
pipe	لوله حمل موادنفتی
pipe	نای فلوت
pipe	ساقه توخالی گیاه نی زدن
pipe	نی زنی
pipe down	سوت خاموشی ناو
pipe	نی
pipe down	حرف نزدن
pipe down	راحت باش دادن ساکت شدن
pipe down	بوسیله شیپور یا نای
pipe	چپق
pipe	پیپ
pipe	فلوت زدن
pipe	با صدای تیز و زیر حرف زدن
pipe	صفیرزدن
pipe up	به سخن پرداختن
pipe	میله
pipe	که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe	معمولا
pipe	نشانهای
pipe down ! <idiom>	ساکت باش!
pipe	لوله
pipe	ل وله
pipe	لوله کشی کردن
pipe up	شروع به نی زدن کردن
down pipe	ناودان
to pipe up	زدن یا خواندن اغاز کردن
pipe down	خاموشی
pipe A	لولهA
pipe B	لولهب
pipe up <idiom>	بلندتر صحبت کردن
Tehran- paris and return ( vice –versa) .	تهران ـ پاریس وبالعکس
warning pipe	لوله خبر
waste pipe	لوله زهکش
wind pipe	لوله هواکش
water pipe	لوله اب
wind pipe	نای
water pipe	تنبوشه
water pipe	لوله مخصوص لوله کشی اب
wind pipe	لوله هوا
discharge pipe	لولهتخلیه
drill pipe	لوله حفرکن
pipe threader	ریسمانمیله
pipe section	قسمتلوله
pipe rack	چنگکپیپ
pipe end	تهلوله
pipe diffusers	لولهمنتشرکننده
pipe coupling	جفتسازلوله
suction pipe	لوله مکنده
perforated pipe	لولهسوراخدار
surface pipe	لولهسطحی
front pipe	لولهجلو
drone pipe	نیزنبوری