Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (7 milliseconds)
English
Persian
reverse thrust
تراست معکوس
Other Matches
thrust
فشار
thrust
زور
thrust
فشار موتور نیروی پرتاب
thrust
نیرو
thrust
بزوربازکردن
thrust
چپاندن
thrust
پرتاب کردن
thrust
انداختن
thrust
فرو کردن
thrust
رانش
thrust
حمله کردن
thrust
حمله
thrust
بار محوری ضربه
thrust
فشار محوری
thrust
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrust
پیشرانه
thrust
تک ازمایشی
thrust
ضربت فشار
thrust
سوراخ کردن رخنه کردن در
reverse
معکوس کردن
reverse
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reverse
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reverse
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverse
حرکت درخلاف جهت . ارسال
reverse
داده ازگیرنده به فرستنده
reverse
وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reverse
حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
reverse
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
حرکت در جهت مخالف
reverse
خلاف جهت
reverse
برگشتن
reverse
نقض کردن واژگون کردن
reverse
برگرداندن پشت و رو کردن
reverse
شکست وارونه کردن
reverse
بدبختی
reverse
پشت
reverse
معکوس کننده
reverse
معکوس
reverse
وارونه
instead of the reverse
بجای وارونه این
reverse
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reverse
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reverse
عکس ضد
reverse
فهر
reverse
نقض کردن
reverse
بدل کاری
reverse
لغو کردن
reverse
شکستنی مخالف
rocket thrust
تراست راکت
thrust of the arch
فشار طاق
thrust line
خط تک نفوذی
residual thrust
تراست تولیدشده توسط موتورجت
net thrust
پیشرانه خالص
long thrust
تک نفوذی طولانی یادوردست
long thrust
سخمه بلند
long thrust
وضعیت سخمه بلند
line of thrust
خط فشار
lift thrust
نسبت برا به تراست
initial thrust
نفوذ اولیه نفوذ اصلی
short thrust
نوعی سخمه کوتاه در جنگ سرنیزه
staight thrust
حمله ساده مستقیم
thrust bearing
یاطاقان طولی
vectored thrust
تراست هدایت شونده
unsymmetric thrust
تراست نامتقارن
to thrust oneself
کردن فضولی کردن
to thrust oneself
مداخله
time thrust
ضد حمله شمیرباز
thrust of the arch
رانش قوس رانش قوس
thrust line
خط شروع حمله ناگهانی
thrust line
خط حمله خط انجام تک
thrust hardness
درجه سختی فشاری
thrust face
سطح تراست
thrust bolt
پیچ فشاری
initial thrust
ضربه اصلی
center of thrust
امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
cutting thrust
نیروی برش
cross thrust
تراست ناخالص
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
axial thrust
بار محوری
axial thrust
فشار محوری
arm thrust
پرتاب دست
arch thrust
رانش کمان
arch thrust
رانش چفت
drilling thrust
فشار محوری مته کاری
heel thrust
فشار پاشنه پا در پیچیدن
cut and thrust
کشمکش دست بیقه
arch thrust
رانش قوس
extensor thrust
پرش انبساطی
end thrust
فشار محوری
reverse speed
سرعت معکوس
reverse slope
شیب معکوس
reverse osmosis
اسمز معکوس
reverse video
کاراکترهای تیره بر روی زمینه نمایش روشن تصویرمعکوس
reverse video
صفحه نمایش معکوس
reverse video
ویدئوی معکوس
the reverse of the medal
طرف یا جنبه دیگر موضوع
reverse gears
دنده معکوس
to suffer a reverse
شکست خوردن
forward/reverse
جلو/عقببرنده
reverse slope
ضد شیب
reverse polarity
پلاریته معکوس
reverse bias
تغذیه معکوس
reverse bias
پیشقدر معکوس
double reverse
شوت برگردان به دروازه
reverse control
کنترل معکوس
reverse current
جریان معکوس
indian in reverse
هندی معکوس
reverse dive
شیرجه وارونه
naked reverse
حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
reverse image
تصویر وارونه
reverse pitch
گام معکوس
reverse gear
دنده معکوس
ball thrust bearing
یاطاقان طولی ساچمهای
cone thrust test
ازمایش فشار مخروط
double thrust bearing
یاطاقان با فشار محوری دوبل
static propeller thrust
تراستی که توسط یک ملخ تولید میشود
counter thrust variation
واریاسیون پیاده رانده متقابل در دفاع هندی شاه شطرنج
auto reverse button
دکمهمعکوساتوماتیک
king's indian in reverse
هندی شاه معکوس
reverse slide change
تعویضاسلایدوارونه
fireman's carry from outside and reverse
پیچ یک دست و یک پا از پشت دست
maximum reverse r.m.s. voltage
ولتاژ سد موثر حداکثر
reverse flow regin
ناحیه جریان معکوس
reverse stitch button
دکمهوارونهکنندهدوخت
reverse current cutout
افتامات
The car is in the reverse gear.
اتو موبیل توی دنده عقب است
reverse flow engine
توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
reverse chicken wing
نوعی کلید کشی
reverse polish notation
نشان گذاری لهستانی معکوس
rocket
[missile with thrust propulsion]
موشک
[پرتابه]
[پرتابه با پیشرانش عقب نشینی]
aerodynamic blockage thrust reverser
وسیلهای برای معکوس کردن نیروی جلوبر
double thrust ball bearing
بلبرینگ با فشار محوری دوبل
cylinder roller thrust bearing
یاطاقان غلطکی محوری
reverse current circuit breaker
مدارشکن جریان معکوس
reverse side of metal work
پشت کار فلزی
angular contact thrust ball bearing
بلبرینگ طولی محوری
leg ride and reverse chicken wing
سگک قفل قیصر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com