English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (7 milliseconds)
English Persian
revolving drum طبله چرخان
Other Matches
revolving راجعه
revolving قابل تجدید
revolving گردان
revolving چرخنده
revolving گردنده دورانی
revolving رجعی
revolving doors در چرخان
revolving top استوانه توزیع
revolving kiln کوره گردان
revolving fund اعتبار در گردش
revolving fund تنخواه گردان
revolving door در چرخان
revolving cylinder سیلندردورانی
revolving nosepiece تغییرجهتعدسی
revolving sprinkler آبپاشدورانی
revolving credit اعتبار قابل تجدید
revolving credit اعتبار گردان
revolving crane جرثقیل گردان
reinstatement of revolving credit اعتبار گردانی را تجدید کردن
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
drum طبل کوس استوانه
drum رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum ی
drum نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
to drum out بیرون کردن
drum طبلک
drum نورد
drum طوقه
drum طبل
drum طبل زدن
drum [ستون استوانه شکل]
drum دهل
drum طبله
drum up <idiom> اختراع کردن
drum چلیک
drum فرف استوانه شکل
drum گردونه دوار
drum غلطک
drum درام سیلندر استوانه
drum طبلک بخار طبلک
drum استوانه
drum ساقه گنبد
guide drum طبلک راهنما
tenor drum طبلتنور
range drum طبله بستن مسافت به توپ
range drum طبله مسافت
print drum طبله چاپ
memory drum گردونه یاد
magnetic drum درام مغناطیسی
magnetic drum طبله مغناطیسی
log drum طبله واقعه نگاره
magnetic drum طبلک مغناطیسی درام حافظه
rotating drum فرفاستوانهایشکلچرخشی
drum rolls تندزنی
drum rolls ضربات مداوم
drum roll تندزنی
drum roll ضربات مداوم
to drum at a door درکوبیدن
to drum at a door درزدن
to drum a tune ضرب مقامی راباکوس گرفتن
smoked drum گردونه ثبت کننده
rotary drum طبلک گردان
snare drum زهطبل
winding drum قرقره سیم پیچی
drum brake ترمزحلقوی
drum major فرمانده طبالان
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
drum armature ارمیچر استوانهای
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
drum controller نافم استوانهای
drum controller غلطک فرمان
drum controller کنترل کننده درام
drum beat صدای کوس
drum head پوست طبل
drum magazine مخزن استوانهای
beat of drum ضربه طبل
bass drum کوس
drum major طبل بزرگ
drum majors فرمانده طبالان
drum majors طبل بزرگ
kettle drum دهل
kettle drum نقاره
kettle drum کوس
kettle drum دمامه عصرانه مفصل
at beat of drum بصدای کوس
bass drum طبل بزرگ
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
drum miller دستگاه فرز غلطک گردان
drum switch جابجاگر استوانهای
drum switch کلید غلطکی
drum storage drum magnetic
drum turret سر رولور استوانهای
drum pump پمپ استوانهای شکل
drum printer چاپگر طبله
drum printer چاپگراستوانهای
drum printer چاپگر طبلهای
gasoline drum بشکه بنزین
grooved drum قرقره شیاردار
drum plotter کشنده طبله
drum plotter رسام طبله
drum plotter رسام استوانهای
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
To drum something into someones head . مطلبی را به گوش کسی خواندن
magnetic drum memory حافظه با درام مغناطیسی
magnetic drum system سیستم درام مغناطیسی
rotary drum mixer میکسراستوانهای بتن
series drum winding سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
rotary drum mixer مخلوط کننده طبلکی
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
drum type lubricating pump پمپ روغنکاری نوع غلطکی
drum type boring machine دستگاه مته نوع استوانهای
magnetic drum file memory درام مغناطیسی حافظه بزرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com