Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 24 (3 milliseconds)
English	Persian
ribbing plough	گاوآهنشیاری
Other Matches
ribbing	مسخرگی
ribbing	مجموعه رگبرگهای برگ
ribbing	ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
plough	خیش
plough	برف روفتن
plough	شخم زدن باسختی جلو رفتن
plough	شخم کردن شیار کردن
plough	ماشین برف پاک کن
plough	شخم
plough	گاو اهن
snow plough	برف پاک کن
to follow the plough	کشاورزی کردن
to plough a line	خط یا شیارانداختن
to plough sands	کوشش بیهوده یا بی فایده کردن
to plough the sand	کوشش بیهوده یا بی فایده کردن
snow plough	برف پران
snow plough	برف روب
plough monday	نخستین دوشنبه پس از خاج شویان
plough land	مقداری زمین که با هشت گاومیتوانستند در یک سال شخم بزنند
plough boy	جوانک روستایی
fillister plough	شیار
fillister plough	کنش کاو
plough boy	بچهای که گاویا اسب رادرشخم زنی میراند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com