Dictiornary-Farsi | ring clossure reaction | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
ring clossure reaction	واکنش حلقه بندی


Other Matches

ring clossure	حلقه بندی
ring opening reaction	واکنش حلقه گشا
ring wall or ring fence	پرچین یامحجرگرداگرد
ring wall or ring fence	حصار گرد
reaction	پرتو
overall reaction	واکنش کل
reaction	واکنش
reaction	انفعال عکس العمل
reaction	انعکاس
reaction	واکنشی
reaction	عکس العمل
consecutive reaction	واکنش پی در پی
conversion reaction	واکنش تبدیلی
cross reaction	سطح مقطع
deferred reaction	واکنش معوق
delayed reaction	واکنش درنگیده
exothermic reaction	واکنش گرماده
exchanger reaction	واکنش تبادلی
endothermic reaction	واکنش گرماگیر
displacement reaction	واکنش جانشینی
reaction chamber	اطاق واکنش
reaction chamber	محفظه فعل و انفعال
electrocyclic reaction	واکنش الکتروسیکلی
elementary reaction	جزء واکنش
emergency reaction	واکنش اضطرار
elimination reaction	واکنش حذفی
condensation reaction	واکنش تراکمی
concentred reaction	واکنش همزمان
reaction key	کلید واکنش
reaction graph	گراف واکنش
reaction formation	واکنش وارونه
reaction force	نیروی عکس العمل
cannizzaro reaction	واکنش کانیزارو
chemical reaction	واکنش شیمیایی
reaction equation	معادله عکس العمل
reaction equation	معادله واکنش
circular reaction	واکنش چرخشی
cleavage reaction	واکنش گسسته شدن
reaction engine	موتور عکس العملی
reaction drills	تمرینهای واکنشی
reaction curve	منحنی عکس العمل
reaction curve	منحنی واکنش
reaction of support	عکس العمل تکیه گاه
rate of reaction	سرعت واکنش
reversible reaction	واکنشبرگشتپذیر
polyadiition reaction	واکنش چند افزایشی
wassermann reaction	ازمایش سرم خون برای تشخیص وجودمیکروب سیفیلیس در بدن
insertion reaction	واکنش جایگیری
instantaneous reaction	واکنش انی
intermediate reaction	واکنش واسطه
intermolecular reaction	واکنش بین مولکولی
irreversible reaction	واکنش برگشت ناپذیر
witting reaction	واکنش ویتیگ
redox reaction	واکنش اکسایش- کاهش
mass reaction	واکنش کلی
metabolic reaction	واکنش سوخت و سازی
net reaction	واکنش نتیجه
neutralization reaction	واکنش خنثی شدن
nuclear reaction	فرایند هستهای
homogeneous reaction	واکنش همگن
heterogeneous reaction	واکنش ناهمگن
false reaction	واکنش کاذب
favorskii reaction	واکنش فاروسکی
quenching reaction	واکنش فرونشانی
first order reaction	واکنش مرتبه یک
forward reaction	واکنش رفت
fugue reaction	واکنش گریز
reaction direction	جهتواکنش
transfer reaction	واکنش انتقالی
unimolecular reaction	واکنش تک مولکولی
growth reaction	واکنش رشد
precipitation reaction	واکنش رسوب دهنده
half reaction	نیم واکنش
haloform reaction	واکنش هالوفرم
heat of reaction	گرمای واکنش
nuclear reaction	واکنش هستهای
reaction potential	پتانسیل واکنش
adverse reaction	نتیجه جانبی
third order reaction	واکنش مرتبه سه
reformatsky reaction	واکنش رفرماتسکی
reaction turbine	توربین عکس العملی
reaction turbin	توربین فشار زیاد
reaction turbin	توربین عکس العملی
reaction timer	زمان سنج واکنش
reaction coordinates	مختصات واکنش
reaction time	زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
chain reaction	واکنش زنجیری یاهستهای
chain reaction	واکنش زنجیری
chain reaction	واکنش زنجیرهای
thermonuclear reaction	واکنش گرما- هستهای
grief reaction	واکنش سوگ
adverse reaction	اثر فرعی
adverse reaction	اثر جانبی
instantaneous reaction	واکنش فوری
second order reaction	واکنش مرتبه دوم
shortening reaction	واکنش کوتاه سازی
shortening reaction	واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
side reaction	واکنش جانبی
aldol reaction	تراکم الدولی
substitution reaction	واکنش استخلافی
suprafacial reaction	واکنش تک رخی
adverse reaction	عوارض جانبی [اثر جانبی]
acid reaction	واکنش اسیدی
aldol reaction	واکنش الدولی
alarm reaction	واکنش هشدار
reaction time	زمان عکس العمل
balanced reaction	واکنش موازنه شده
backward reaction	واکنش برگشت
antarafacial reaction	واکنش دوزخی
avoidance reaction	واکنش اجتنابی
armature reaction	عکس العمل ارمیچر
addition reaction	واکنش افزایشی
armature reaction	واکنش ارمیچر
cycloaddition reaction	واکنش حلقه زایی
reaction time	زمان واکنش
bimolecular reaction	واکنش دو مولکولی
reaction products	فراوردههای واکنش
reaction progress	پیشرفت واکنش
reaction threshold	استانه واکنش
reaction rate of constant	ثابت سرعت واکنش
symmetry allowed reaction	واکنش مجاز از لحاظ تقارن
hand to mouth reaction	واکنش دست به دهان بردن
michael addition reaction	واکنش افزایشی مایکل
average reaction rate	مقدار متوسط واکنش
average reaction rate	سرعت متوسط واکنش
roasting reaction method	روش واکنش تشویهای
olefin metathesis reaction	واکنش مبادله اولفینی
markovnikoff addition reaction	واکنش افزایشی مارکونیکوف
oxidation reduction reaction	واکنش اکسایش- کاهش
load reaction brake	ترمز فشار باد
wolf kishner reaction	واکنش ولف- کیشنر
oxidative addition reaction	واکنش افزایشی اکسایشی
half cell reaction	واکنش نیم سلول
acid catalyzed reaction	واکنش کاتالیزور شده با اسید
addition elimination reaction	واکنش افزایشی- حذفی
reaction [answer, commentary]	نظر
cis addition reaction	واکنش افزایشی سیس
reaction [answer, commentary]	پاسخ
controlled thermonuclear reaction	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
advancement degree of reaction	درجه پیشرفت واکنش
acute stress reaction	واکنش حاد فشار روانی
pseudo first order reaction	واکنش شبه مرتبه یک
step reaction polymerization	بسپارش مرحلهای
modulus of subgrade reaction	ضریب عکس العمل
effective reaction potential	حد موثر نیرومندی واکنش
coefficient of subgrade reaction	ضریب عکس العمل
reaction [answer, commentary]	رای
absolute reaction rate	سرعت واکنش مطلق
free radical chain reaction	واکنش زنجیری رادیکالی
law of additivity of reaction heat	قانون جمع پذیری گرمای واکنش
ring with	منعکس کردن
ring d.	فاخته
ring up	به کسی تلفن کردن
o ring	واشر
there was no ring	کسی زنگ نزد
to ring up	تلفن کردن به
v ring	مثلث شکاف درجه
there was no ring	کسی تلفن نکرد
v ring	تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
ring d.	قمری
to ring off	بریدن
to ring off	قطع کردن
to ring for	با زنگ صدا کردن
to ring the changes	کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
ring off	قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
to ring up	با زنگ فراخواندن
to ring up	کسیرا پشت تلفن خواستن
x ring	دایره مرکزی هدف تیراندازی
ring off	قطع کردن تلفن
ring	حلقه
ring	طنین انداختن صدای زنگ
ring	میدان
ring	نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
ring	سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
ring	تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند
ring	لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
ring	تلفن زدن
ring	احاطه کردن
ring up <idiom>	تلفن زدن
ring up <idiom>	اضافه کردن آمار پولی
ring	صدا کردن
ring	محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
ring	محفل
ring	گروه
ring	انگشتر میدان
ring	عرصه
ring	گود
ring	طوقه
ring	صحنه ورزش
ring	چرخ خوردن
ring	حلقه زدن
ring	گرد امدن
ring	احاطه کردن زنگ اخبار
ring	صدای زنگ تلفن طنین
ring	ناقوس
ring	زنگ زدن
ring	رینگ بوکس
ring	تلفن حلقه
o-ring	حلقهoشکل
ring	جسم حلقوی