English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
ring strain theory نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
Other Matches
baeyer strain theory نظریه کرنش- کشیدگی بایر
ring wall or ring fence حصار گرد
ring wall or ring fence پرچین یامحجرگرداگرد
strain کرنش
strain کشش بار
strain کشیدن
strain سفت کشیدن
strain تجاوز کردن از
strain سوء استفاده کردن از
strain حالت موروثی
strain انبساط
strain کشیدگی
to strain out صاف کردن ودراوردن
re strain دوباره صاف کردن
take a strain وارد کردن فشار به طناب
to strain after anything در پی چیزی تقلا کردن
to strain کوشش سخت کردن [برای رسیدن به هدف]
to be on the strain زیادخسته شدن
to be on the strain زیاد مصرف شدن
to strain at anything در زیر فشارچیزی تقلاکردن زیاد در چیزی باریک شدن یاوسواس داشتن
strain دگروشی ازدیاد طول ویژه
strain کشش
strain کش دادن
strain زور زدن سفت کشیدن
strain نژاد
strain اصل زودبکار بردن
strain صفت موروثی خصوصیت نژادی
strain رگه
strain در رفتگی یاضرب عضو یا استخوان اسیب
strain تقلا
strain کوشش درد سخت
strain فشار
strain زور
strain زیادکشیدن
strain کوشش زیاد کردن
strain تغییر شکل نسبی
strain خسته کردن
strain تغییرشکل
strain صاف کردن
strain تغییر شکل
strain دگردیسی
strain ضرب دیدگی
strain کج کردن پالودن
strain پیچ دادن
strain افزایش طول نسبی
to strain a liquid صاف کردن یک مایع
strain hadening سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
the strain on a rope فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
strain gauge کشش سنج
eye strain خستگی چشم
eye strain چشم کوفتگی
do not strain your nerves . با عصاب خودتان فشار نیا ورید
strain hadening سخت گردانی کرنشی
cold strain تغییر بعد یافتن در حالت سرد
angle strain کرنش زاویهای
angle strain کشیدگی زاویهای
strain harden سخت گرداندن تغییر بعدی سخت گرداندن کشی
strain harden سخت کردن کرنشی
transannular strain کشیدگی دو سر حلقه
torsional strain فشار پیچشی
torisonal strain فشار پیچشی
bulk strain تغییر شکل نسبی حجمی
strain energy انرژی کشیدگی
to strain one's eyes فشارزیادبرچشم خودوارداوردن
to strain one's eyes چشم خود رازیاد خسته کردن
to strain at a gnat ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
to strain under a load درزحمت بودن بواسطه حمل یک بار
dielectric strain بار دی الکتریکی
elastic strain تغییر شکل نسبی ارتجاعی
strain hardness سختی درجه
strain hardening سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
strain hardenability سخت گردانی سخت
strain hardenability قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
soil strain فشار زمین
front strain کرنش پیچشی
simple strain تغییر طول نسبی ساده
shearing strain پیچیدگی برشی
shear strain تغییر شکل برشی
increase of strain افزایش تغییر طول نسبی
he talked in another strain لحن اوتغییریافته بود
strain hadening سخت گردانی سرد
strain hardness سختی کشی
strain insulator مقره جداکننده
to strain every nerve منتهای کوشش را بعمل اوردن
linear strain تغییر شکل نسبی خطی
lateral strain تغییر شکل نسبی جانبی
strain energy انرژی کرنش
strain energy انرژی تغییر شکل
strain energy انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
strain curve نمودار تغییر شکل
strain at failure تغییر شکل درگسیختگی
strain limit حد تناسب میان تنش و انبساط
strain rate میزان تغییر شکل
it is a strain on one's energy خیلی زور میبرد
hardening strain تغییر طول سخت گردانی
it is a strain on one's energy خیلی زورمصرف میکند
strain at failure افزایش طول نسبی درگسیختگی
stress strain curve منحنی تنش به افزایش طول نسبی
stress strain diagram نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
inductance strain gauge تغییر بعدسنج القائی
repetitive strain injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
strain age hardening سخت گردانی کرنشی زمانی
The rope severd under the strain . طناب تحت فشار قطع شد
strain age harden سخت کردن کرنشی زمانی
strain test apparatus دستگاه ازمون دگروشی
stress strain relation رابطه تنش- کرنش
theory تحقیقات نظری
theory نگرش
theory نظریه
theory نگره فرضیه
in theory د رعالم فرض
in theory درعلم نظری
theory فرض علمی
theory اصل کلی
second best theory نظریه بهترین دوم
theory علم نظری
theory اصول نظری
So much for theory! <idiom> به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
theory تئوری
theory مباحث ریاصیاتی محض
theory فرضیه علمی تعلیم
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
theory of value نظریه ارزش
value theory نظریه ارزش
theory فرضیه
representation theory نظریه نمایش
theory of preformation فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
theory of numbers نظریه اعداد
labor theory of value تئوری ارزش کار
kinetic theory فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
theory of saving نظریه مربوط به پس انداز
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
labor theory of value نظریه ارزش کار
theory of saving نظریه پس انداز
need press theory نظریه نیاز- فشار
theory of rent نظریه اجاره
sampling theory نظریه نمونه گیری
hartree theory نظریه هارتری
probability theory نظریه احتمال
theory of relativity نظریه نسبیت
information theory نظریه خبر
social theory نظریه اجتماعی
information theory نظریه اطلاعات
innovation theory نظریه نواوری
innovation theory این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
innovation theory ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
learning theory نظریه یادگیری
leg theory روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
replacement theory نظریه جایگزینی
switching theory تئوری سوئیچینگ
queuing theory نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
switch theory نظریه راه گزینی
perturbation theory نظریه اختلال
theory of law فلسفه حقوق
plutonic theory فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
queuing theory نظریه صف بندی
poisson theory تئوری پویسن
price theory نظریه قیمت
price theory اقتصاد خرد
probability theory نظریه احتمالات
quantum theory تئوری کوانتوم
quantum theory نظریه کوانتومی
one factor theory نظریه یک عاملی
queuing theory نظریه صف
tetrachromatic theory نظریه چهاررنگی
local theory نظریه اختصاصی
location theory نظریه تعیین مکان
location theory نظریه تعیین محل استقرار صنعت
logic theory نظریه منطقی
theory of fault تئوری تقصیر
mechanistic theory نظریه ماشینی نگری
molecular theory نظریه مولکولی
theory of epigensis فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
recapitulation theory نظریه بازپیدایی
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
network theory نظریه شبکه
noncontinuity theory نظریه ناپیوستگی
theory of accumulation نظریه انباشته
queing theory نظریه صف
group theory نظریه گروهی
classical theory نظریه کلاسیک
capital theory نظریه سرمایه
transformational theory نظریه تطور
trichromatic theory نظریه سه رنگی
trireceptor theory نظریه سه گیرندهای
two factor theory نظریه دو عاملی
underconsumption theory نظریه مصرف ناکافی
underconsumption theory of cycle business
cloaca theory اعتقاد به مقعدزایی
communication theory نظریه ارتباطات
decision theory تئوری تصمیم
automata theory نظریه ماشینها
decision theory نظریه تصمیم گیری
continuity theory نظریه پیوستگی
consumption theory نظریه مصرف
communication theory تئوری مخابرات
communication theory نظریه ارتباط
balance theory نظریه توازن
atomic theory فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
Group theory نظریه گروه ها [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com