Dictiornary-Farsi | rise in temperature | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (9 milliseconds)

English	Persian
rise in temperature	افزایش دما


Search result with all words

internal temperature rise	افزایش درجه حرارت داخلی
maximum permissible temperature rise	حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
temperature rise	افزایش دما
Other Matches

rise	ارتفاع پله
rise	ترقی
rise	افزایش
rise	ترقی کردن
rise	خیز
rise	پیشرفت ترقی
rise	بلند شدن
rise	بالارفتن
get a rise out of someone <idiom>	سخنان نیش دارزدن
rise	شیب سرچشمه
rise	بلندی
rise	خیز صعود
rise	ناشی شدن
rise	ترقی کردن سرچشمه گرفتن
rise	نمودارشدن
rise	خاتمه یافتن
rise	سربالایی
rise	صعود طلوع
rise	برخاستن
rise	قیام
rise	بلندشدن
to rise up against someone [something]	به کسی [چیزی] یاغی شدن
to rise up against someone [something]	شورش کردن بر خلاف
rise	ترقی خیز
rise	طالع شدن
rise	سربالا رفتن
rise	سرزدن
rise	ناشی شدن از
rise	طلوع کردن
rise	صعودکردن
rise	برخاست
rise	بالاامدن
rise	از خواب برخاستن طغیان کردن
rise and fall	تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
rise and shine	شروع بیداری
rise of a bridge	خیز طاق پل
give rise to	موجب شدن
rise time	زمان خیز
to give rise to	باعث شدن
to rise with the lark	سحر خیزی کردن
dead rise	فاصله مرده
dead rise	فاصله بین کیل تاانحنای خن ناو
rise and shine	فرمان برپا
height of rise	ارتفاع برجستگی
give rise to	باعث شدن
early rise	سخرخیز
early rise	زودخیز
height of rise	ارتفاع ابگیر
prices are on the rise	قیمتهارو بافزایش
prices are on the rise	است
to rise with the lark	زودبرخاستن
to rise with the sun	زود خیز بودن
to give rise to	بوجوداوردن
give rise to <idiom>	باعث کاری شدن
rise and shine! <idiom>	بلند شو از تخت خواب !
continental rise	صعوداقلیمی
low-rise	کم ارتفاع
high-rise	آسمان خراش
low-rise	کم بلندی
low-rise	نه بسیار بلند
to rise with the sun	سحر خیزی کردن
lamasery-rise	[خانقاه کشیشان بودایی در تبت]
voltage rise	افزایش ولتاژ
high-rise	ساختمان چندین اشکوبه
high-rise	ساختمان بلند
high-rise	وابسته به ساختمان چند اشکوبه
low-rise	کم اشکوب
to rise in somebody's esteem	افزایش اعتبار در برابر کسی
high-rise block	بلوکهواقعدربلندی
high rise block	ساختمان بلند
it will give rise to a quarrel	باعث دعواخواهد شد
it will give rise to a quarrel	نزاعی تولید خواهد کرد
it will give rise to a quarrel	مایه ستیزه خواهد شد
Better to go to bed supperless than to rise in debt. <proverb>	گرسنه خوابیدن بهتر است تا در قرض بیدار شدن.
When the water rise above ones head ,one fathom is. <proverb>	آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
The rise in prices in the European markets.	ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
rate of rise of water level	تندی بالا امدن اب
rate of rise of water level	روند بالاامدن اب
to take one's temperature	درجه گرمای کسیراسنجیدن نبض کسیرادیدن
temperature	درجه گرما
temperature	درجه حرارت دما
temperature	حرارت
temperature	درجه حرارت
temperature	دما
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas.. <proverb>	کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
brittleness temperature	دمای شکنندگی
temperature saturation	اشباع دمایی
temperature scale	مقیاس دما
temperature sense	حس دما
temperature spots	نواحی دماگیر
temperature stress	تنش حرارتی یا دمایی
temperature variation	تغییر دما
tempering temperature	درجه حرارت بازپخت
thershold temperature	استانه دمای ذرات
temperature programmer	برنامه ریز دما
temperature limit	مرز دما
temperature gradient	گرادیان دما
room temperature	دمای اتاق
softening temperature	دمای نرم شدن
temperature coefficient	ضریب دما
temperature coefficient	ضریب حرارتی
temperature correction	تصحیح دمایی
temperature function	تابع دما
temperature gradient	تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
brittle temperature	دمای شکنندگی
total temperature	دمای کل
transition temperature	دمای تحول
actual temperature	درجهدمایواقعی
desired temperature	حرارتمطلوب
ambient temperature	دمای محیط
temperature control	درجهحرارت
temperature gauge	صفحهدما
temperature scales	میزاندما
temperature selector	تنظیمکنندهحرارت
ambient temperature	درجه حرارت محیطی
transition temperature	دمای فراگذری
transition temperature	دمای تبدیل
variations of temperature	اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
virtual temperature	دمایی که ذرهای از هوا داراخواهد بود اگر فاقد بخار اب باشد
brightness temperature	دمای درخشایی
boyle's temperature	دمای بویل
blackbody temperature	دمای جسم سیاه
barrel temperature	دمای پاتیل
annealing temperature	دمای تابکاری
absolute temperature	دمای مطلق
kelvin temperature	دمای کلوین
ignition temperature	درجه حرارت احتراق
intermediate temperature	درجه حرارت متوسط
intermediate temperature	درجه حرارت میانی
internal temperature	دمای درونی
effective temperature	دمای موثر
internal temperature	درجه حرارت داخلی
neel temperature	دمای نل
mixture temperature	دمای اختلاط
maximum temperature	دمای ماکزیمم
maximum temperature	درجه حرارت حداکثر
final temperature	درجه حرارت نهایی
inversion temperature	دمای وارونگی
equiviscous temperature	دمای همدوسندگی
equiviscous temperature	گرمای لزوجت
low temperature	درجه حرارت پایین
operating temperature	درجه حرارت کار
optimum temperature	دمای بهینه
critical temperature	دمای بحرانی
operating temperature	دمای عملیاتی
reversal temperature	دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
curie temperature	دمای کوری
cryogenic temperature	دمای سرمازایی
he has no temperature to day	امروز تب ندارد
filament temperature	درجه حرارت فیلامان
critical temperature	درجه حرارت بحرانی
drop in temperature	کاهش دما
fall in temperature	کاهش دما
high temperature	دمای بالا
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor.	ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
absolute temperature scale	مقیاس مطلق
high temperature strength	استحکام حرارتی
temperature of dew point	علامتشبنمدرهوا
hot temperature zone	ناحیه بسیار گرم
exhaust gas temperature	دمای گاز خروجی
temperature control knob	دریچهکنترلدما
high temperature alloy	الیاژ درجه حرارت بالا
magnetic transition temperature	نقطه کوری
heat deflection temperature	دمای انحراف گرمایی
gamma transition temperature	دمای تبدیل شیشهای
glasy trainsition temperature	دمای تبدیل شیشهای
absolute temperature scale	مقیاس دمای مطلق
high or low temperature	گرمای زیادیاکم
high temperature steel	فولاد با ثبات حرارتی
kelvin temperature scale	اشل دمایی کلوین
centigrade temperature scale	اشل دمایی سانتیگراد
centigrade temperature scale	مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
compressor inlet temperature	دمای گازهای ورودی کمپرسور
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
standard temperature and pressure	شرایط متعارفی
thermodynamic temperature scale	مقیاس دمای ترمودینامیکی
dry bulb temperature	دمای خشک مخزن
rankin temperature scale	مقیاس دمای رانکین
rankin temperature scale	اشل دمایی رانکین
rankine temperature scale	مقیاس دمای رانکین
temperature independent paranagnetism	پارامغناطیس گرما مستقل
reaumur temperature scale	اشل دمایی در سیستم غیرمتریک
glass transition temperature	دمای تبدیل شیشهای
rubbery transition temperature	دمای تبدیل لاستیکی
celsius temperature scale	مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
standard temperature and pressure	شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
wet bulb temperature	دمای تر مخزن
maximum surface temperature	درجه حرارت سطحی حداکثر
maximum safe temperature	درجه حرارت مجاز حداکثر
normal temperature and pressure	شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure	شرایط متعارفی
approximate absolute temperature	دمای مطلق تقریبی
standard temperature and pressure	شرایط استاندارد
magnetic transition temperature	درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
normal temperature and pressure	شرایط استاندارد
yield point at normal temperature	نقطه تسلیم در دمای بالا
daily range of soil temperature	دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
temperature set point knob	دکمهتنظیمدما
tumble dry at low temperature	بادرجهکموخشکبهمبزنید
tumble dry at medium to high temperature	بادرجهمتوسطبهبالاوخشکبهمبزنید