Dictiornary-Farsi | river gravel | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 99 (6 milliseconds)

English	Persian
river gravel	شن رودخانه


Other Matches

gravel	شن پاشیدن
gravel	درشن دفن کردن
gravel	سنگفرش کردن
gravel	ریگ سنگریزه
gravel	نخاله
gravel	شن دار متوقف کردن
gravel	شنی
gravel	سنگ مثانه سنگریزه
gravel	ماسه
gravel	ریگ
gravel	شن
gravel pit	شن چال گودال شن
fine gravel	نرمه شن
fine gravel	شن ریز
fine gravel	شن دانه ریز
gravel stone	ریگ
crushed gravel	شن شسته
gravel stone	سنگریزه
gravel asphalt	اسفالت شنی
gravel blind	تقریبا کور
gravel blind	دارای چشم تار دارای دید کم
gravel concrete	بتن شنی
gravel pit	کان شن
gravel pit	شنگاه
gravel pass	شن گیر
gravel pack	پوشش شنی
gravel filter	صافی شنی
coarse gravel	شن درشت دانه
quick gravel	دزدریگ
gravel walk	سنگ فرش
gravel road	راه شنی
pay gravel	شن یاسنگ زردارکه عمل کردن ان باصرفه باشد
renal gravel	حصات کلیه
renal gravel	ریک کلیه
railroad gravel	سنگریزههای دو طرف ریلهای راه اهن
gravel walk	جاده سنگ فرش
quick gravel	ریگ روان
pit run gravel	شن در هم
pit run gravel	هم اورده شنی
pay gravel or dirt	شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
bituminuos gravel base	بستر شنی قیردار
river	رودخانه
up the river	سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
up the river	بالارود
up-river	برخلاف روند جریان آب
along the river	درامتداد رودخانه
beyond the river	ان سوی رود
river	فاصله سفید
river	نهر
river	رود
river	سفیدی بین خطوط
river load	بار رود
the bed of a river	بستر یک رود
subsequent river	میانرود
stone river	رود سنگ
river profile	نیمرخ رودخانه
river bed	بستر رودخانه
river mouth	دهانه رودخانه
river line	خط رودخانه
the karoon river	رود کارون
the karoon river	رودخانه کارون
river trip	گردش رودخانه ای
river trip	مسافرت رودخانه ای
river line	خط ساحل رودخانه
river blindness	رجوع شود به onchocerciasis
to pull any one across a river	کسی را با کرجی پارویی ازرودخانه گذراندن
to fall down the river	باجریان رودخانه حرکت کردن
tidal river	رودخانهای که اب دریادرنزدیکی دهانه ان طغیان میکند
the river karoon	رودخانه کارون
the river karoon	رود کارون
river forcasting	پیش بینی جریان رودخانه
river dues	عوارض استفاده از ابراهها
river bank	ساحل رودخانه
river banks	ساحل رودخانه
an open river	رودخانه باز
an open river	رودخانهای که یخ نبسته و برای گذرکردن ازاد است
obsequent river	وارود
navigation river	رودخانه قابل کشتی رانی
he put me across the river	مرا بدانسوی رودخانه برد
consequent river	پیرود
fork of ... river	شاخه رودخانه ...
rejuvenated river	نوگشته رود
river clay	گل رودخانه
river capture	رود گیری
river drift	ابرفت کهن
river basin	ابگیر یا حوضه رودخانه
river beds	بستر رودخانه
river drift	کهن ابرفت
excavation in river bed	خاکبرداری در بستر رودخانه
up the river/creek with no paddle <idiom>	مثل خر در گل ماندن
How long is the River Nile?	طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
dry river bed	خشکه رود
drowned river mouth	دهانه
drowned river mouth	مصب
river bed level	تراز بستر رودخانه
summer bed of a river	بستر تابستانی رودخانه مسیل
bed building stage of river	تراز سطح متوسط اب رودخانه
The teo countries are separated by this river.	این رودخانه دو کشور را از یکدیگه جدامی کند

river gravel

شن رودخانه