Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
road bill
بارنامه
Other Matches
bill
دادخواست
bill
تهیه کردن صورتحساب
bill
اسنادبازرگانی
bill
قبض
bill
حواله
bill
صورتحساب
bill
صورتحساب دادن
bill
اسکناس
bill
برات
bill
قبض صورتحساب
bill
گزارش جریان دعوی
bill
سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill of e.
برات
got through (the bill got through the ma
لایحه از مجلس گذشت
way bill
بارنامه دریایی
way bill
بارنامه راه اهن
way bill
بارنامه
way bill
سند حمل
to f. the bill
واجدشرایط بودن
The bill, please.
لطفا صورت حساب.
bill nye
صورتحساب
bill
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill
بیجک
bill
لایحه
bill
نوک بنوک هم زدن
bill
نوعی شمشیرپهن
the bill
صورت حساب
May I have my bill, please?
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill
سند
bill
منقار
bill
نوک
Are we on the right road for ... ?
آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
the road
شارع عام
on the road
<idiom>
سفر کردن
the road
شاهراه
in the road
مانع راه
in the road
درسر راه
two way road
راه دو سویه
to take to the road
راهزن شدن
one way road
راه یکطرفه
to take to the road
راهزنی کردن
on the road
مسافر
on the road
در راه
one way road
راه یک سویه
road
جاده
road
گذرگاه
road
شارع
road
راه اهن
road
طریق خیابان
road
خیابان
road
معبر
road
راه
road
بجاده
two way road
راه دو طرفه
road a
مسیرجاده
bill poster
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
first reading of a bill
شوراول لایحه
foreign bill
برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
foreign bill
برات ارزی
fly bill
اعلان دستی
foreign bill
برات خارجی
usance bill
برات به وعده
How much is my telephone bill?
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
bill payable
برات قابل پرداخت
wage bill
لیست حقوق
watch bill
لوحه نگهبانی ناو
victualling bill
پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
foreign bill
حواله ارز خارجی
financial bill
لایحه مالی
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
cross bill
شکایت متقابل
cross bill
لایحه دفاعیه
creditor's bill
به ورثه میدهد
creditor's bill
رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
fly bill
اگهی دستی
foot the bill
<idiom>
پرداختن
fill the bill
<idiom>
مناسب برای همه جا
clearing a bill
محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
cranes bill
یکجورانبرجراحی
double bill
مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
crow bill
انبرگلوله کش
blank bill
براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
pad the bill
<idiom>
اضافه شدن هزینههای کاذب
clean bill
برات ساده
due bill
برات پرداختنی
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
due bill
سند بدهی
bill posters
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
dishonour a bill
نکول
currency of a bill
مدت برات
cranes bill
شمعدانی
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
the bill has come to maturity
موعد پرداخت برات منقضی شده است
retiring a bill
براتی را تسویه کردن
the bill is overdraw
سر رسید برات منقضی شده است
the bill is undue
وعده برات نرسیده است
the bill of has come to mature
وعده پرداخت برات رسیده است
protect a bill
وجه براتی را تامین کردن
play bill
اعلان نمایش
play bill
اگهی نمایش
through bill of exchange
بارنامه سراسری
through bill of lading
بارنامه سراسری
the bill has come to maturity
وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill
برگ عطر
short bill
برات کم مدت
show bill
تابلو اعلان نمایش
sight bill
برات دیداری
sight bill
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
soft bill
پرنده منقار نازک حشره خوار
soft bill
مرغ مگس خوار
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
station bill
جدول محلها
stork's bill
شمعدانی عطر
stork's bill
گل عطر
time bill
سفته مدت دار
training bill
برنامه اموزشی
transit bill
اجازه عبور
transit bill
پروانه عبور
hook bill
منقارعقابی
hook bill
منقار نوک برگشته
treasury bill
اسناد خزانه
true bill
اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
twin bill
دو مسابقه توام در یک برنامه
hawks bill
لاک پشت منقار دار
hawk bill
لاک پشت ابی
to veto a bill
لایحه قانونی راردکردن
to talk out a bill
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
time bill
برنامه حرکت قطار
to bill and coo
بوسه بازی کردن
to bill and coo
باهم غنج زدن
omnibus bill
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
to dishonour a bill
براتی را فکول کردن
to protean a bill
وجه براتی راتامین کردن
to rush a bill through
لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
members bill
member
member's bill
طرح قانونی
long bill
نوک دراز
hard bill
پرندگان سخت منقار
bill of goods
صورت کالا
bill of attainder
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook
دهره
bill hook
دستعاله
bill exchange
برات
bill exchange
برات بازرگانی
bill broker
واسطه تنزیل
bill broker
دلال برات
bill book
دفتر بروات
bill board
تخته لنگر
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
bill of costs
صورت هزینه دادرسی
bill of disfranchise
disfranchise
bill of divorce
طلاق نامه
bill of exgchange
سفته
bill of exgchange
برات
bill of exchange
برات
bill of exchange
برات مبادلهای
bill of exchange
برات ارزی
bill of exchange
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions
صورت استثنائات
bill of exception
اعتراض نامه
bill of entry
افهارنامه ورودی
bill of entry
افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
battle bill
لوحه جنگی ناو
banker's bill
صورتحساب بانکی
banker's bill
صورت تبدیل ارز
bill of fare
برنامه
bill of fare
صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare
صورت غذا
bill of rights
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights
اعلامیه حقوق
bill of rights
قانون اساسی امریکا
bill of rights
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
a hefty bill
صورتحساب سنگینی
bill of health
گواهی صحت مزاج
bill of health
گواهی تندرستی
bill of fare
هزینه سفر
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill of loading
جواز کشتی
bank bill
حواله بانکی
bank bill
اسکناس
bank bill
برات بانک
appropriation bill
صورت ضبط اموال
airway bill
بارنامه حمل هوایی
air bill
بارنامه محموله هوایی
accommodation bill
سفته دوستانه
accommodation bill
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
accommodation bill
برات دوستانه
bill of health
گواهی بهداشت
bill of oredit
اسنادخزانه
bill of lading
بار نامه
bill of lading
بار نامه کشتی
bill of sale
صورت فروش
bill of particulars
شرح خواسته
bill of sale
فاکتور
bill of loading
بارنامه کشتی
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
bill of material
فهرست مواد
bill of materials
فهرست مواد
bill of materials
صورت حساب مواد
bill of lading
بارنامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com