Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 209 (10 milliseconds)
English	Persian
road traffic	رفت و امد خیابان
road traffic	ترافیک جاده ترافیک خیابان
road traffic	امد وشد خیابان
Search result with all words
road traffic offences	جرائم راهنمایی و رانندگی
Is there a road with little traffic?	آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
Is there a road with little traffic?	آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
a low-traffic road	خیابان کم رفت و آمد
commercial road traffic	ترافیک جاده تجاری
to shift freight traffic from road to rail	حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
Other Matches
traffic	تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffic	نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic	اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffic	داده پیام دریافتی
through traffic	عبور یکسره
through traffic	شد امد ترانزیتی
through traffic	امد و رفت ترانزیتی
through traffic	ترافیک ترانزیتی
one-way traffic	عبوریکطرفه
two-way traffic	محلعبوردوطرفه
traffic	امد و رفت
traffic	مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic	امد و شد حمل و نقل
traffic	امد و شد
traffic	ترافیک
traffic	شد وامد
traffic	امد وشد رفت وامد
traffic	عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic	رفت و امد
traffic	عبور و مرور
traffic	داد وستدارتباط کسب
traffic	تردد کردن
traffic	امد وشدکردن
traffic	مخابره
traffic	رفت و امد وسایل نقلیه
traffic	تجارت هدایت شده
traffic	انتقال دریانوردی
traffic	نقل
traffic	گذشتن
traffic	حرکت سیر
traffic	مبادله کالا
traffic	تجارت
traffic	تجمع مدافعان
traffic	تجارت غیرقانونی
traffic	کالا
traffic designer	نقشه کش رفت و امد
traffic island	بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
traffic warden	فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
traffic jam	ترافیکوراهبندانسنگین
traffic lanes	خطترافیک
merging traffic	ترافیکخیابانفرعیاتوبان
traffic intensity	شدت عبور و مرور
traffic circles	دایرهی یک طرفه
traffic circle	دایرهی یک طرفه
transit traffic	عبور ترانزیتی
traffic volume	بار شد و امد
air traffic	رفت و آمد هواپیمایی
outgoing traffic	جاده به راستای بیرونی
motor traffic	رفت و امداتومبیلها
motor traffic	رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
incoming traffic	جاده وسایل که می آیند
merging traffic	ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
local traffic	رفت و امد محلی
traffic congestion	راهبندان سنگین
railway traffic	عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
railway traffic	امد و شد راه اهن
public traffic	رفت و امد همگانی
heavy traffic	ترافیک سنگین
dense traffic	ترافیک سنگین
stop-and-go traffic	ترافیک سپر به سپر
emerging traffic	جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
traffic volume	حجم امد و شد
tidal traffic	شد امدنابرابر
traffic cut	گره شد امد
traffic density	تکاشف عبور و مرور
traffic density	تراکم عبور و مرور
traffic density	شدت عبور و مرور
traffic density	تراکم امد و شد
traffic density	فشار امد وشد
traffic density	سنگینی شد امد
traffic density	پرپشتی شد امد
traffic flow	کشش ترافیک
traffic cut	تقاطع دو جریان عبور و مرور
telecommunication traffic	ترافیک مخابرات
tidal traffic	امد و شد ناقرینه
traffic control	کنترل عبور و مرور
traffic control	کنترل ترافیک
traffic control	کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
traffic court	دادگاه تخلفات رانندگی
traffic court	دادگاه عبور و مرور
traffic court	دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
telephone traffic	ترافیک تلفنی
traffic flow	کشش عبور ومرور
traffic induit	ترافیک القایی
traffic sign	تابلو نشانه گذاری
traffic sign	علامت عبور و مرور
traffic signal	علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic signal	چراغ راهنمایی
traffic signal	نشانه روشن
traffic stream	جریان امد و شد
traffic stream	جریان رفت و امد
traffic stud	سنگ راه
traffic sign	لوحه نشانه گذاری
traffic sign	تابلو علایم
traffic induit	شد امد القایی
traffic lane	مسیر عبور و مرور
traffic lane	خط شد امد
telecommunication traffic	ترافیک ارتباطات
traffic paint	خط کشی راه
traffic peak	حداکثر عبور و مرور
traffic peak	تیزه شد امد
traffic post	پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
traffic release	ساعت عبور ازاد خودروها
traffic stud	گلمیخ چهارگوش
eligible traffic	عبور و مرور مجاز
airfield traffic	عبور و مرور فرودگاه
airfield traffic	عبورو مرور در فرودگاه
density of traffic	پر پشتی امد و شد
generated traffic	شد امد ایجادی
density of traffic	تراکم ترافیک
street traffic	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
turning traffic	ترافیک پیچ دار
to direct traffic through	ترافیک را از طریق...هدایت کردن
traffic lights	چراغ راهنمایی
eligible traffic	حد عبورمجاز مسیرها
traffic light	چراغ راهنمایی
freight traffic	رفت و امد بار
traffic lane	یک خط جاده برای یک مسیر
to be closed to [all] traffic	برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
moving traffic	ترافیک در حال حرکت
street traffic	ترافیک [جاده]
container traffic	تراکم حمل و نقل کانتینرها
The traffic is heavy.	ترافیک سنگین است.
inbound traffic	مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
inbound traffic	مسیر خارج از کشور
induced traffic	ترافیک القایی
bus traffic	رفت و امد اتوبوسها
density of traffic	تراکم رفت و امد
gyratory traffic	امد و شد چرخنده
gyratory traffic	شد امدچرخشی
to open something to [the] traffic	چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
There is heavy traffic.	ترافیک سنگین است.
to regulate the traffic	[جریان] ترافیک را کنترل کرن
bus traffic	عبور و مرور اتوبوسها
on the road <idiom>	سفر کردن
two way road	راه دو طرفه
to take to the road	راهزن شدن
two way road	راه دو سویه
Are we on the right road for ... ?	آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
road	گذرگاه
road	طریق خیابان
one way road	راه یک سویه
the road	شاهراه
the road	شارع عام
road	بجاده
road	جاده
road	راه
road	راه اهن
one way road	راه یکطرفه
on the road	مسافر
in the road	درسر راه
road a	مسیرجاده
in the road	مانع راه
road	شارع
to take to the road	راهزنی کردن
road	خیابان
on the road	در راه
road	معبر
broken traffic line	خط گسسته برای امد و شد
continuous traffic line	خط پر امد و شد
broken traffic line	خط چین برای امد و شد
continuous traffic line	خط پیوسته امد و شد
traffic on public roads	ترافیک [جاده]
goods traffic [British E]	رفت و آمد بار
rush-hour traffic	ساعت شلوغی ترافیک
air traffic control	کنترل عبور و مرور هوایی
rush-hour traffic	وقت شلوغ رفت و آمد
air traffic section	قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
goods traffic [British E]	حمل و نقل بار
airport traffic area	منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
traffic on public roads	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
air-traffic control	کنترل عبور و مرور هوایی
domestic air traffic	خطوط هوایی داخلی
domestic air traffic	رفت وامد هواپیماهای داخلی
to obstruct [tie up] (the) traffic	مانع ترافیک شدن
to block [hold up] (the) traffic	ترافیک را نگه داشتن
to bring traffic to a standstill	ترافیک را متوقف کردن
to obstruct [tie up] (the) traffic	رفت و آمد را سد کردن
piggy back traffic	حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
telephone traffic recorder	ثبات ترافیک
high speed traffic	امد شد سریع
high speed traffic	رفت و امدسریع
high speed traffic	ترافیک سریع
to regulate the flow of traffic	[جریان] ترافیک را کنترل کرن
traffic signals ahead	چراغراهنمایپیشرواست
daylight traffic line	خط منع ایاب ذهاب روزانه
to block [hold up] (the) traffic	جلوی رفت و آمد را گرفتن
bottom road	راهزیرین
road sweeper	ماشین خاکروب
road hole	گودی
road hole	دست انداز
road communications	ارتباطجادهای
road hole	چالاب
tote road	جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
road ditch	آبرو [جوی] کنار راه
road ditch	راه آب [کنار جاده]
road ditch	خندق جاده
a corduroy road	جاده باتلاقی [که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
Road signs	علائم راهنمایی و رانندگی جاده
road sense	کلمه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com