Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
root section	مقطع ریشه
Other Matches
root name	نام اصلی
root	ریشه کن کردن
root	دادزدن
root	غریدن
root	از عددی ریشه گرفتن
root	ریشه دار کردن
root	سرچشمه زمینه
root	اساس
root	بنیان پایه
to root up	از ریشه دراوردن
root	اصول
root	اصل
root	بن
root	ریشه
to take root	ریشه زدن
to take root	ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
root	بیخ
root out	ریشه کن کردن
root up	ریشه کن کردن
to root up	ریشه کن کردن
to root up	قلع وقمع کردن
root	گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
root	توان کسری یک عدد
root	بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
root	عدد به توان یک دوم . جذر یک عدد
root	جذر
root	ریشه گرفتن
root	پای دندانه
root	پایه
to take root	ریشه کردن
root	بنیاد
to root	گاییدن
root	ریشه [ریاضی]
to root	سپوختن
to take the n-th root	جذر [ان] ام یک عدد را گرفتن [ریاضی]
to root	کردن
to take the n-th root	ریشه [ان] ام یک عدد را گرفتن [ریاضی]
root	جذر [ریاضی]
To get to the root of something.	ته وتوی چیزی را درآوردن
root graft	پیوند ریشهای
root mean square	ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
squar root	ریشه دوم
rush root	ریشه ایرسا
rush root	ریشه اریسا
root valve	شیر اصلی
to extract a root	جذرگرفتن [ریاضی]
root segment	بخش اصلی
root segment	قطعه ریشهای
root of title	منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
root of title	منشاء مالکیت
root of the weld	ریشه جوش
root directory	دایرکتوری ریشه
root directory	دایرکتوری اصلی
gentian root	کوشاد
gentian root	بیخ جنتیانا
goat root	عجرم
imaginary root	ریشه ی انگاری
imaginary root	ریشه ی موهومی
insane root	سیکران
insane root	بذر البنج
insane root	بذر البنگ
musk root	ریشه مشک
musk root	گیاه مشکین
orris root	بیخ بنفشه
orris root	ریشه بنفشه
root and branch	ازریشه
root and branch	اساسا
root and seed	اصله و حبه
root and branch	کاملا
root circle	دوره پای دندانه
firtree root	ریشه صنوبری
squar root	جذر
strike root	ریشه زدن
root of the matter	اصل مطلب
square root of	جذرعددی
sensory root	ریشهحسی
secondary root	دومینریشه
root vegetables	سبزیجاتریشهای
root system	سیستمریشه
root of nail	ریشهناخن
root hairs	موهایریشه
root canal	کانالریشه
primary root	ریشهاولیه
posterior root	ریشهخلنی
motor root	ریشهمتحرک
to strike root	برقرارشدن
anterior root	ریشهپیشین
ventral root	ریشه قدامی
root of a function	ریشه تابع [ریاضی]
strike root	ریشه کردن گرفتن
sweet root	سوس
sweet root	شیرین بیان
tap root	ریشه عمودی
tap root	ریشه اصلی
the root of a tree	ریشه درخت
the root of a word	ریشه واژه
the root of a word	اصل کلمه
the root of dispute	مایه نزاع
to strike root	ریشه کردن پابرجاشدن
to extract a root	ریشه گرفتن [ریاضی]
to strike root	ریشه زدن
to strike root	ریشه گرفتن ریشه دواندن
root of a function	صفر یک تابع [ریاضی]
wing root	ریشه بال
chiretta root	جرانه
root crop	محصولات دارای ریشههای خوراکی
cube root	ریشه مکعب
blade root	ریشه تیغه
characteristic root	ویژه مقدار
bulb root	وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
burdock root	ریشه بابا ادم
burdock root	اراقیطون
characteristic root	مشخصه مقدار
china root	چوب چینی
chiretta root	نی نهاوندی
cube root	ریشه سوم کعب
cube root	کعب
root crops	محصولات دارای ریشههای خوراکی
square root	جذر
square root	ریشه دوم
root beers	مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
cube root	ریشه سوم
root beer	مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
t section	عضو " T "
section	بره
section	نیمرخ
section	گروه دایره
section	شعبه
section out	شکستن موج بطور ناهموار
section	بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
z section	پروفیل "زد"
t section	پروفیل " T "
section	رسدتوپخانه
section	مقطع
section	دسته
section	قسمت قسمت کردن برش دادن
section	رسددریایی یا هوایی
section	رسد
section	بخش قسمت
section	قطعه
section	جوخه
section	قسمت
section	برشگاه
section	بخش
section	برش
section	قبضه توپ
root canal procedure	درمان ریشه [دندان پزشکی]
root canal procedure	روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
root canal therapy	روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
root canal therapy	عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
root canal therapy	درمان ریشه [دندان پزشکی]
root mean square error	جذر میانگین مجذور خطا
root mean square velocity	جذر میانگین مجذور سرعت
root canal procedure	عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
square root method	روش جذرگیری
Remove something root and branch.	چیزی را از ریشه وبن نابود کردن
owner of root or seed	مالک اصله یا حبه
Money is the root of all evil.	پول وثروت ریشه تمام فسادها است
square root key	دکمهرادیکال
This idea took root in my mind.	این نظریه درفکرم ریشه گرفت
root-hair zone	بخشموییریشه
The root of exisiting differences.	ریشه اختلافات موجود
dried root of rhubard	ریوند
the root of all kinds of evil	سرچشمه همه بدیها منشاهمه فسادها
trenched section	فرم صندوقهای تو گود
trough section	مقطع ناودانی
advance section	قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance section	قسمت جلویی
trenched section	زیرگاه صندوقهای
transverse section	برش متقاطع
accessory of section	قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
working section	قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
transversal section	برش عرضی
transition section	مقطع تبدیل
section of valley	نیمرخ عرضی دره
cross-section	سطح متقاطع
transverse section	مقطع عرضی
weaving section	منطقه تقاطع
weaving section	منطقه همبری
rail section	بخشریل
in the non-smoking section	در قسمت غیر سیگاری ها
sagittal section	قسمتهایزیرشکم
section of a bulb	قسمتهایمختلفپیاز
section of a hazelnut	قسمتهایمختلففندوق
section of a log	قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a strawberry	قسمتهایمختلفتوتفرنگی
section of a walnut	قسمتهایمختلفگردو
tip section	قسمتنوک
wallet section	قسمتکیفپول
radio section	بخشرادیو
pipe section	قسمتلوله
wing section	بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
main section	قسمتاصلی
butt section	قسمتهدف
dining section	قسمتغذاخوری
flotation section	بخششناور
honeycomb section	شانهعسل
section of a raspberry	قسمتهایمختلفتمشک
longitudinal section	برش طولی
build up section	مقاطع مرکب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com