English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (2 milliseconds)
English Persian
rope yarn sunday بعد از فهر ازاد
rope yarn sunday بعد از فهرروز تعطیل
Other Matches
Sunday یکشنبه
Sunday یکشنبه را گذراندن
last sunday یکشنبه گذشته
Sunday مربوط به یکشنبه تعطیل
last sunday همین یکشنبه که گذشت
quinquagesima sunday یکشنبه پیش ازلنت
passion sunday یکشنبه دوم پیش ازعیدرستاخیزمسیح یا عیدفصح
Palm Sunday یکشنبهی پیش از عید پاک
low sunday اولین یکشنبه بعد از عید پاک
Sunday Schools مدرسهی یکشنبه
Mothering Sunday روزمادر
On Sunday night. شب یکشنبه
sunday punch کاراترین ضربه در بوکس
Sunday School مدرسهی یکشنبه
yarn افسانه پردازی کردن
yarn الیاف داستان افسانه امیز
yarn نخ تابیده
yarn نخ با فندگی
yarn نخ
yarn رشته طناب
yarn رشته
finish yarn نوار پایان مسابقه
yarn sorting دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
single yarn نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
yarn dye نخ پارچه بافی را رنگ کردن
spun yarn نخ تابیده
ply yarn نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
tapestry yarn نخ چهارلای پشمی
woolen yarn نخ پشمی
worsted yarn نخ فاستونی
pitch a yarn قصه گفتن
worsted yarn نخ پتو
worsted yarn نخ پشمی [نخ پشمی شانه شده مرتب]
yarn count نمره نخ
yarn clip گیرهنخبافندگی
yarn feeder نگهدارندهنخ
crewel yarn نخ قلابدوزی
cord yarn نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
bulk yarn نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
angola yarn نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
crimped yarn نخ فری و مجعد
to spin a yarn <idiom> [یک مشت راست ودروغ سر هم کردن]
ends yarn نخ های تار
cotton yarn نخ پنبه
cotton yarn نخ
yarn rod میلهنخبافندگی
yarn guide هادینخبافندگی
spun yarn نخ تابدار و ریسیده شده
yarn tension unit قسمتکششنخبافندگی
multi-ply yarn نخ چند لا
cotton-wool yarn نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
on the rope بهم بسته
He let go of the rope . طناب را ول کرد
rope into <idiom> حقه زدن
rope طناب کوهنوردی
rope طناب
rope طناب رینگ بوکس
rope cordage : syn
rope بشکل طناب در امدن
rope باطناب بستن
rope ریسمان
rope رسن
yacht rope طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
grab rope طناب مخصوص اویزان شدن از ناو
grab rope طناب اویز
braided rope طناببافتهشده
lane rope طناببینخطشناگر
fibre rope طناب الیافی
wire rope طناب سیمی
traction rope طناب کشش
tow rope طناب یدک کش
to skip rope از طناب پریدن
to skip rope بند بازی کردن
to piece a rope تیکه سر طناب دادن
to haul at a rope طنابیراکشیدن
to freshen rope جای طنابی راکه بواسطه خوردن بچیزی ساییده میشودعوض کردن
twisted rope پیچطناب
elevator rope طناب بالابر
bolt rope طناب کناره
rope ladder نردبان طنابی
rope ladders نردبان طنابی
skipping rope جاخالی
active rope طناب اصلی کوهنوردی
boat rope طناب سینه قایق
rope dancer بند باز
(at the) end of one's rope <idiom> آخر خط ،آخر توان
at the end of one's rope <idiom> به آخرخط رسیدن
carring rope طناب حمل و نقل
coil of rope بسته طناب
coir rope طناب علفی
crane rope ریسمان جرثقیل
edge rope طناب کناری
skipping-rope طنابجهش
rope dancing ریسمان بازی
ride rope بند سایبان کشتی
ridge rope سیم میانی
ridge rope bone back :syn
right handed rope طناب راست گرد
rope collar بست یقه
head rope طناب شماره یک
rope chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
rope dancer ریسمان باز
head rope طناب سینه
hoisting rope ریسمان بالابر
picking up rope سیم بویه گیر
the legth of a rope درازایا درازی طناب
how long is the rope درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
manila rope طناب مانیلی
manila rope الیاف یا طناب مانیلا
mooring rope طناب مهار
hook rope طناب قلابدار
hoisting rope طناب بالابر
pay out the rope طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
rope dancing بند بازی
rope maker طناب ساز
to cherish a rope امیدپروردن
stern rope طناب شماره شش
guide rope طناب
slip rope مهاری که دوسرش درکشتی ومیانش بکرانه بسته باشد.....کشتی رها شود
guide rope مهار
stern rope طناب پاشنه
rope stopper استاپر
rope stopper طناب نگهدار
the strain on a rope فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
rope maker شالنگی
shroud laid rope طناب چهارلا
shroud laid rope طناب چهاربند
cable laid rope طنابیکه ازسه رشته سه لایی بافته شده باشد
The rope severd under the strain . طناب تحت فشار قطع شد
steel wire rope طناب فولادی
non rotating wire rope طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
Give a pull at the rope . سر طناب را یک قدری بکش
left handed rope طناب چپ گرد
sarrated wire rope طناب سیمی دندانهای
upper end of the rope سر طناب
keyth rope system شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
Tie a knot in the rope . طناب را یک گره بزنید
hawse laid rope طناب سه بند
the rope is metres long طناب دومتر است
hawse laid rope طناب سه لا
man made fibre rope طناب نایلونی
flexible steel wire rope طناب فولادی خم شو
lang's lay wire rope طناب سیمی یک سو
give someone enough rope and they will hang themself <idiom> به کسی طناب بدی تا راحت خودش دار بزند
Tie a rope in a firm knot . طناب را گره محکمی زدن
extra special flexible wire rope طناب فولادی ویژه
flexible mild steel wire rope طناب فولادی نرم
Money for jam . Money for old rope . پول یا مفتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com