English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (8 milliseconds)
English Persian
rotary drum طبلک گردان
Search result with all words
rotary drum mixer مخلوط کننده طبلکی
rotary drum mixer میکسراستوانهای بتن
Other Matches
rotary چرخشی
rotary گردان
rotary گردنده
rotary دورانی
rotary دوار
rotary ماشین چرخنده
rotary گردنده چرخنده
rotary file پروندهچرخشی
rotary hoe کجبیلچرخشی
rotary selector سلکتور گردان
rotary pump پمپ گردان
rotary switch کلیدگردان
rotary pump پمپ دورانی
rotary klin کوره دوارسیمان
rotary engine موتوردوار
rotary shear قیچی گردان
rotary switch گزینه چرخشی
rotary current جذر و مد چرخنده
rotary valve شیر دوار
rotary wing بال گردان
rotary wing هواپیمای بال گردان
rotary valve شیر چرخان
rotary switch کلید دوار
rotary switch کلید دورانی
rotary switch کلید گردان
rotary klin کوره گردان
rotary furnace کوره گردان
rotary motion حرکت دایرهای
rotary current جریان گردان
rotary crane جراثقال گردان
rotary converter مبدل دوار
rotary converter مبدل گردان
rotary converter تبدیل گر گردان
rotary axis محور دوار
rotary kiln کوره گردان
rotary evaporator تبخیرکننده چرخان
rotary field میدان دوار
rotary table میز گردان
rotary furnace کوره دوار
rotary drilling حفاری دورانی
rotary drill مته
rotary discharger تخلیه گر گردان
rotary drill گمانه زن گردشی
rotary pursuit پیروی سنج چرخان
rotary type regulator تنظیم کننده گردان
rotary wing aircraft هواپیما با بال گردنده
rotary type regulator رگولاتورنوع گردان
mud flush rotary حفاری اورانی
cylinderical rotary valve شیر گردان
rotary spark gap دهانه جرقه گردان
rotary cement klin کوره سیمان دوار
rotary beam antenna انتن گردان
rotary piston machanism مکانیزم پیستون دوار
rotary piston compressor کمپرسور پیستون دار
rotary phase converter تبدیل گر فاز گردان
rotary field motor موتور القائی
rotary heat furnace کوره با اتشدان گردان
snow blower [rotary snowplough] برف خور
transmission of the rotary motion to the rotor ناقلحرکتدواریبهقسمتگردندهماشین
multi section type rotary switch سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
drum درام سیلندر استوانه
drum طبلک بخار طبلک
drum استوانه
drum ساقه گنبد
drum گردونه دوار
drum نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
drum up <idiom> اختراع کردن
drum چلیک
drum طبل
drum طبله
drum دهل
drum فرف استوانه شکل
drum طبل زدن
drum طوقه
drum غلطک
drum [ستون استوانه شکل]
drum ی
drum رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum نورد
to drum out بیرون کردن
drum طبلک
drum طبل کوس استوانه
smoked drum گردونه ثبت کننده
to drum a tune ضرب مقامی راباکوس گرفتن
tenor drum طبلتنور
to drum at a door درکوبیدن
rotating drum فرفاستوانهایشکلچرخشی
to drum at a door درزدن
winding drum قرقره سیم پیچی
drum roll ضربات مداوم
drum roll تندزنی
drum rolls ضربات مداوم
drum rolls تندزنی
drum brake ترمزحلقوی
snare drum زهطبل
drum major فرمانده طبالان
drum controller نافم استوانهای
drum controller غلطک فرمان
drum controller کنترل کننده درام
drum head پوست طبل
drum magazine مخزن استوانهای
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
drum miller دستگاه فرز غلطک گردان
drum plotter رسام استوانهای
drum plotter رسام طبله
drum plotter کشنده طبله
drum beat صدای کوس
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
drum armature ارمیچر استوانهای
drum major طبل بزرگ
drum majors فرمانده طبالان
drum majors طبل بزرگ
kettle drum نقاره
kettle drum کوس
kettle drum دمامه عصرانه مفصل
at beat of drum بصدای کوس
bass drum طبل بزرگ
bass drum کوس
beat of drum ضربه طبل
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
drum printer چاپگراستوانهای
drum printer چاپگر طبله
magnetic drum درام مغناطیسی
magnetic drum طبلک مغناطیسی درام حافظه
drum printer چاپگر طبلهای
kettle drum دهل
memory drum گردونه یاد
print drum طبله چاپ
range drum طبله مسافت
range drum طبله بستن مسافت به توپ
revolving drum طبله چرخان
log drum طبله واقعه نگاره
magnetic drum طبله مغناطیسی
drum switch کلید غلطکی
drum switch جابجاگر استوانهای
drum turret سر رولور استوانهای
drum storage drum magnetic
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
drum pump پمپ استوانهای شکل
gasoline drum بشکه بنزین
grooved drum قرقره شیاردار
guide drum طبلک راهنما
To drum something into someones head . مطلبی را به گوش کسی خواندن
magnetic drum memory حافظه با درام مغناطیسی
magnetic drum system سیستم درام مغناطیسی
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
series drum winding سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
drum type boring machine دستگاه مته نوع استوانهای
magnetic drum file memory درام مغناطیسی حافظه بزرگ
drum type lubricating pump پمپ روغنکاری نوع غلطکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com